کلمه جو
صفحه اصلی

acidic


معنی : اسیدی، تشکیل دهندهء اسید، اسید دار
معانی دیگر : دارای مواد اسیدزا، اسیدزا، ترش، تند و سوزآور

انگلیسی به فارسی

تشکیل‌دهنده‌ی اسید، اسیددار، اسیدی


اسیدی، تشکیل دهندهء اسید، اسید دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: like acid in taste, smell, pungency, or the like; acid.
مشابه: acid, mordant, sour, tart

- I find that salad dressing too acidic for my taste.
[ترجمه ترگمان] من دیدم که اون سالاد برای ذائقه من خیلی اسیدی به نظر می رسه
[ترجمه گوگل] من متوجه شدم که سس سالاد برای سلیقه من خیلی اسیدی است
- Which is more acidic: red wine or white wine?
[ترجمه ترگمان] کدام یک اسیدی است: شراب قرمز یا شراب سفید؟
[ترجمه گوگل] کدام اسیدی است: شراب قرمز یا شراب سفید؟

(2) تعریف: tending to form acid.

(3) تعریف: containing a high proportion of acid-forming silica, as rocks or soil.

• resembling acid; acid forming; containing large amounts of silica
something that is acidic contains acid or has a ph value of less than 7.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] اسیدی
[نساجی] اسیدی ( دارای خاصیت اسیدی)

مترادف و متضاد

اسیدی (صفت)
acidic

تشکیل دهندهء اسید (صفت)
acidic

اسید دار (صفت)
acidic

جملات نمونه

1. acidic rocks
سنگ های اسیدزا،سنگ های اسیدی

2. acidic soil
خاک اسیدی

3. Some fruit juices are very acidic.
[ترجمه ترگمان]برخی از میوه ها بسیار اسیدی هستند
[ترجمه گوگل]برخی از آب میوه ها بسیار اسیدی هستند

4. Dissolved carbon dioxide makes the water more acidic.
[ترجمه ترگمان]دی اکسید کربن دی اکسید کربن آب را بیشتر اسیدی می کند
[ترجمه گوگل]دی اکسید کربن حل شده آب را اسیدی تر می کند

5. Skin is naturally slightly acidic and has a pH of
[ترجمه ترگمان]پوست به طور طبیعی کمی اسیدی است و pH آن کمی دارد
[ترجمه گوگل]پوست به طور طبیعی کمی اسیدی است و PH آن است

6. Some fruit juices taste a bit acidic.
[ترجمه ترگمان]برخی از میوه ها طعم اسیدی دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از میوه های آب میوه کمی اسیدی است

7. The plant prefers a neutral or slightly acidic soil.
[ترجمه ترگمان]گیاه یک خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]این گیاه خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهد

8. Soil beneath a tree is often more acidic, especially if you allow leaves to decompose where they fall under the canopy.
[ترجمه ترگمان]خاک زیر یک درخت اغلب اسیدی است، به خصوص اگر به برگ ها اجازه دهید تا در جایی که زیر سایبان می افتند، تجزیه شوند
[ترجمه گوگل]خاک در زیر درخت اغلب بیشتر اسیدی است، به خصوص اگر شما اجازه دهید برگ به تجزیه جایی که آنها تحت سایبان قرار می گیرند

9. Does acidic soil preserve well?
[ترجمه ترگمان]آیا زمین اسیدی به خوبی حفظ می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا خاک اسیدی خوب است؟

10. It enjoys slightly acidic water and seems to adapt well to higher than usual temperatures.
[ترجمه ترگمان]آن از آب اسیدی کمی برخوردار است و به نظر می رسد با بالاتر از دماهای معمولی سازگار شده است
[ترجمه گوگل]این آب کمی اسیدی دارد و به نظر می رسد که به دمای بالاتر از حد معمول برسد

11. Gladioli prefer a neutral or slightly acidic soil.
[ترجمه ترگمان]Gladioli یک خاک خنثی یا کمی اسیدی را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]Gladioli ترجیح می دهند خاک خنثی یا کمی اسیدی

12. Pairs breeding along acidic streams laid their eggs slightly later, laid fewer, lighter eggs and fed their chicks less often.
[ترجمه ترگمان]Pairs که در کنار جویبارها اسیدی قرار می گیرند کمی بعد تخم های خود را می گذارند، تخم مرغ سبک تر می گذارند و جوجه ها را کم تر تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]زوج هایی که در طول پروتئین های اسیدی پرورش می یابند، اندکی تخم مرغ را تخمین زده اند، تخم مرغ های کمتر و تخم مرغ را پر می کنند و کمتر جوجه های خود را تغذیه می کنند

13. Mechanical woodpulp is acidic and is used for the cheapest types of paper like newsprint or certain types of cartridge paper.
[ترجمه ترگمان]woodpulp مکانیکی اسیدی است و برای ارزان ترین انواع کاغذ مانند کاغذ روزنامه یا انواع خاصی از کارتریج استفاده می شود
[ترجمه گوگل]چوب چوب مکانیکی اسیدی است و برای ارزان ترین نوع کاغذ مانند کاغذ روزنامه یا انواع خاصی از کاغذ کارتریج استفاده می شود

14. As previous closures have shown, this acidic and toxic floodwater eventually finds its way into waterways.
[ترجمه ترگمان]همانطور که تعطیلی قبلی نشان داده شد، این سیلاب اسیدی و سمی در نهایت راه خود را در راه های آبی پیدا می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلا نشان داده شده است، این سیلاب اسیدی و سمی در نهایت راه خود را به آبراه می رساند

15. Two colours so acidic and draining that only Timmy Mallett can survive them, and still look like a vat of coleslaw.
[ترجمه ترگمان]دو رنگ این قدر اسیدی و خشک هستند که فقط Timmy Mallett می توانند از آن ها جان سالم به در ببرند، و هنوز هم مثل خمره شراب coleslaw
[ترجمه گوگل]دو رنگ به طوری اسیدی و تخلیه است که تنها Timmy Mallett می تواند آنها را زنده بماند، و هنوز هم مانند یک کاسولوس شبیه

acidic rocks

سنگ‌های اسیدزا، سنگ‌های اسیدی


acidic soil

خاک اسیدی


پیشنهاد کاربران

[در مورد گفتگو و بحث بر سر موضوعی جنجالی] مخرب، زننده، تنش زا
مثلا:
Their argument became too acidic

تند، زننده، شدید، تهاجمی


کلمات دیگر: