1. Scientists must know how to manipulate their microscopes.
دانشمندان باید بدانند که چگونه از میکروسکوپ های خود استفاده کنند
2. While Mr. Baird manipulated the puppets, Fran spoke to the audience.
وقتی آقای "بایرد" عروسک های خیمه شب بازی را با مهارت با دست تکان می داد، "فرن" با تماشاچی ها صحبت می کرد
3. The wounded pilot manipulated the radio dial until he made contact.
وقتی آقای "بایرد" عروسک های خیمه شب بازی را با مهارت با دست تکان می داد، "فرن" با تماشاچی ها صحبت می کرد
4. to manipulate a situation to satisfy one's greed
برای اقناع حرص و آز خود از موقعیت بهره گیری کردن
5. to manipulate in election
در انتخابات تقلب کردن
6. groups who manipulate prices
گروه هایی که با دغل کاری قیمت ها را تعیین می کنند
7. she knew how to manipulate her husband's weaknesses
آن زن می دانست چگونه از نقاط ضعف شوهرش استفاده کند.
8. the monkey was trained to manipulate simple devices
به کار بردن ابزار ساده را به میمون آموخته بودند.
9. the retarded child found it difficult to manipulate a pencil
برای کودک عقب افتاده به کار بردن مداد دشوار بود.
10. Do you know how to manipulate a computer?
[ترجمه ترگمان]میدونی چطور یه کامپیوتر رو کنترل کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه کامپیوتر را دستکاری کنید؟
11. As a politician, he knows how to manipulate public opinion.
[ترجمه محمدرضا جعفری] به عنوان یک سیاستمدار می داند چطوری افکار عمومی را با نیرنگی کنترل کند.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک سیاست مدار می داند چگونه افکار عمومی را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک سیاستمدار می داند که چگونه با افکار عمومی دستکاری می کند
12. Primitive man quickly learned how to manipulate tools.
[ترجمه ترگمان]انسان های اولیه به سرعت یاد گرفتند چطور ابزارها را دستکاری کنند
[ترجمه گوگل]انسان ابتدایی به سرعت یاد گرفت که چگونه ابزارها را دستکاری کند
13. She uses her charm to manipulate people.
[ترجمه پوریا] او از طلسم خود برای کنترل کردن مردم استفاده میکند .
[ترجمه ترگمان]او از افسون خود برای دستکاری کردن مردم استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او از جذابیت خود برای دستکاری مردم استفاده می کند
14. She knows how to manipulate the audience.
[ترجمه پوریا] او میداند چگونه حضار را کنترل کند .
[ترجمه ترگمان]او می داند چطور شنوندگان را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]او می داند چگونه مخاطبان را دستکاری کند
15. Chimps are able to manipulate objects with a high degree of precision.
[ترجمه ترگمان]chimps قادر به دستکاری اشیا با درجه بالایی از دقت هستند
[ترجمه گوگل]شامپانزه ها قادر به دستکاری اشیا با درجه بالایی از دقت هستند
16. It is a simple matter to manipulate such a situation.
[ترجمه ترگمان]این یک موضوع ساده برای دستکاری چنین وضعیتی است
[ترجمه گوگل]این یک مسئله ساده برای دستکاری چنین وضعیتی است
17. The computer can manipulate massive amounts of data.
[ترجمه پوریا] کامپیوتر میتواند حجم عظیمی از داده هارا اداره کند .
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر می تواند حجم عظیمی از داده ها را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]کامپیوتر می تواند مقدار زیادی داده را دستکاری کند
18. You can integrate text with graphics and manipulate graphic images.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید متن را با گرافیک یکپارچه کنید و تصاویر گرافیکی را دستکاری کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید متن با گرافیک و ادغام تصاویر گرافیکی را ادغام کنید
19. The thought that any parent would manipulate their child into seeking fame just appalled me.
[ترجمه ترگمان]این فکر که هر پدر و مادری کودک خود را در جستجوی شهرت دستکاری خواهد کرد، مرا به وحشت انداخت
[ترجمه گوگل]فکر کردم که هر پدر و مادر فرزند خود را به جستجوی شهرت دست می دهد، من فقط ناامید شدم
20. He quickly learned how to manipulate the controls of a plane.
[ترجمه پوریا] او سریعا یاد گرفت چگونه کنترل هواپیمارا به دست بگیرد .
[ترجمه ترگمان]او سریعا یاد گرفت که چطور کنترل های یک هواپیما را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]او به سرعت یاد گرفت که چگونه دستکاری کنترل هواپیما
21. The program can produce and manipulate text and graphics.
[ترجمه ترگمان]این برنامه می تواند متن و متن را دستکاری و دستکاری کند
[ترجمه گوگل]این برنامه می تواند متن و گرافیک را تولید و دستکاری کند