1. The boy's case was adjudged in the juvenile court.
[ترجمه ترگمان]پرونده پسر در دادگاه نوجوانان مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پرونده پسر در دادگاه نوجوانان محکوم شد
2. He was adjudged to be guilty.
[ترجمه ترگمان]او خود را گناهکار می دانست
[ترجمه گوگل]او مجرم شناخته شد
3. The thief was adjudged to prison for three years.
[ترجمه ترگمان]این دزد به مدت سه سال به زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]این دز به مدت سه سال به زندان محکوم شد
4. The assassin was adjudged an extremist.
[ترجمه ترگمان]این آدمکش را به عنوان یک افراط گرا مورد ارزیابی قرار دادند
[ترجمه گوگل]قاتل افراطی گریخته است
5. The court adjudged that she was guilty.
[ترجمه ترگمان]دادگاه اعلام کرد که او گناهکار است
[ترجمه گوگل]دادگاه به این نتیجه رسید که او مجرم است
6. The criminal was adjudged to prison for eight years.
[ترجمه ترگمان]این مجرم به مدت هشت سال به زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]جنایتکار به مدت هشت سال به زندان محکوم شد
7. The court adjudged legal damages to her.
[ترجمه ترگمان]دادگاه به او خسارت قانونی داد
[ترجمه گوگل]دادگاه عواقب قانونی را به او محول کرد
8. The reforms of 1979 were generally adjudged to have failed.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات سال ۱۹۷۹ به طور کلی با شکست مواجه شدند
[ترجمه گوگل]اصلاحات سال 1979 به طور کلی تصدیق نشد که شکست خورده باشد
9. They adjudged a prize to the victor.
[ترجمه ترگمان]اونا یه جایزه برای برنده جایزه گذاشتن
[ترجمه گوگل]آنها یک جایزه به پیروزی دادند
10. He was adjudged the winner by 54 votes to
[ترجمه ترگمان]او از برنده شدن ۵۴ رای به عنوان برنده انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او 54 نفر را به عنوان برنده اعلام کرد
11. It was adjudged wise to avoid war.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از جنگ، عاقلانه بود که از جنگ احتراز جوید
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از جنگ، عاقلانه بود
12. Fairbanks was adjudged the winner, a decision which has outraged a good few members of the boxing fraternity.
[ترجمه ترگمان]Fairbanks با برنده شدن در این مسابقه، که تعدادی از اعضای خوب انجمن بوکس را عصبانی کرده است، مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فیربنکس برنده شد و تصمیم گرفت که اعضای خوبی از برادری بوکس را خشمگین کند
13. The property was adjudged to the rightful owner.
[ترجمه ترگمان]این ملک به مالک حقیقی تعلق داشت
[ترجمه گوگل]ملک به صاحب قانونی اعتراف شد
14. The death was adjudged a suicide by sleeping pills.
[ترجمه ترگمان]مرگ توسط قرص های خواب خودکشی کرده بود
[ترجمه گوگل]مرگ توسط خودکشی توسط قرص های خواب آور محکوم شد
15. The reforms were generally adjudged to have failed.
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات عموما با شکست مواجه شده اند
[ترجمه گوگل]اصلاحات به طور کلی تصدیق شده اند که شکست خورده اند