کلمه جو
صفحه اصلی

accuser


معنی : متهم، مدعی
معانی دیگر : تهمت زننده، شاکی

انگلیسی به فارسی

تهمت‌زننده، شاکی، مدعی


متهم، مدعی


انگلیسی به انگلیسی

• one who charges another with wrongdoing, one who blames
your accusers are people who say that you have done something wrong.

مترادف و متضاد

متهم (اسم)
accuser

مدعی (اسم)
assertion, claim, accuser, claimant, pretender, plaintiff, adversary, complainant, prosecutor, pretension, allegation, suitor

person laying blame


Synonyms: indicter, informer, prosecutor, rat, tattletale


جملات نمونه

1. A guilty conscience needs no accuser.
[ترجمه ترگمان]یک وجدان گناهکار به متهم احتیاج ندارد
[ترجمه گوگل]وجدان گناه نیاز به هیچ متهم ندارد

2. She swallowed hard, and turned to face her accuser.
[ترجمه ترگمان]او به سختی آب دهانش را قورت داد و رو به او کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]او به سختی فرو برد و به طرف متهمان خود متوسل شد

3. He stood before his accuser.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل متهم ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از متهمین ایستاده بود

4. She blench ed before her accuser.
[ترجمه ترگمان]او پیش از این که او را متهم کند، پا به پا کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از متهمین خود را رعایت کرده است

5. Yesterday, reporter atpoint the problem interviewed accuser Huang to get a lawyer.
[ترجمه ترگمان]روز گذشته، یکی از خبرنگاران که مشکل را حل کرده بود، با متهم هوانگ تماس گرفت تا یک وکیل بگیرد
[ترجمه گوگل]دیروز، خبرنگار به این مسئله توجه کرد که مصاحبه با متهم هوانگ برای دریافت یک وکیل است

6. Accuser: No, he calls himself the Son of God!
[ترجمه ترگمان]! نه، اون خودش رو پسر خدا صدا میزنه
[ترجمه گوگل]اذعان نه، او خود را پسر خدا می نامد!

7. The judge confronted the accused with his accuser.
[ترجمه ترگمان]قاضی متهم را متهم کرد
[ترجمه گوگل]قاضی با متهمین متهم متهم شد

8. If the accuser is found guilty the council exiles them from the tribe and their possessions are given to the aggrieved party.
[ترجمه ترگمان]اگر متهم گناهکار شناخته شود، شورا آن ها را از قبیله اخراج می کند و مایملک آن ها به حزب aggrieved داده می شود
[ترجمه گوگل]اگر متهم گناه پیدا شود، شورا آنها را از قبیله تبعید می کند و اموال آنها به حزب آسیب دیده داده می شود

9. Legislative leak give a chance for the accuser to evade the law.
[ترجمه ترگمان]راهی که به اتهام تبرئه متهم می شود، از قانون فرار می کند
[ترجمه گوگل]نشت قانونی فرصتی برای متهم را برای فرار از قانون فراهم می کند

10. Then girl face about resembles accuser respectfully bow, say: " I am sorry, man ! Man ! "
[ترجمه ترگمان]و آنگاه صورت دختر را به او معرفی کرد و به او تعظیم کرد و گفت: متاسفم مرد! ! پسر \" \" \"
[ترجمه گوگل]سپس دختر صورت در مورد شبیه به متهم محترم محسوب می شود، می گویند: 'متاسفم، مرد! مرد ! '

11. Accuser a young woman, the accused a middleaged man, they are neighbour.
[ترجمه ترگمان]زن جوانی که مرد middleaged است همسایه است
[ترجمه گوگل]متهم یک زن جوان است، متهم یک مرد متوسط، همسایه هستند

12. The accused claimed that the accuser knows nothing about English. It is false statement. The accused claimed that they are a foreign corporation, and working language is English is groundless.
[ترجمه ترگمان]متهم ادعا کرد که متهم هیچ اطلاعی از زبان انگلیسی ندارد این جمله اشتباه است متهمان ادعا کردند که یک شرکت خارجی هستند و زبان کار زبان انگلیسی بی اساس است
[ترجمه گوگل]متهم ادعا کرد که متهم هیچ چیزی در مورد انگلیسی نمی داند بیانیه ای دروغ است متهم ادعا کرد که آنها یک شرکت خارجی هستند و زبان کار انگلیسی است بی اساس است

13. He eyed his accuser levelly without saying anything.
[ترجمه ترگمان]بی آنکه چیزی بگوید، او را برانداز کرد
[ترجمه گوگل]او متهم را به طور مساوی نگاه کرد بدون اینکه چیزی بگوید

14. The accused was confronted with her accuser.
[ترجمه ترگمان]متهم با متهم روبرو شد
[ترجمه گوگل]متهم با متهم او مواجه شد

15. Accuser: He calls himself the King of the Jews!
[ترجمه ترگمان]accuser: او خود را پادشاه یهودیان می نامد!
[ترجمه گوگل]اذعان می کند او خود را شاه یهودی می نامد!

پیشنهاد کاربران

متهم

شاکی

دوستان عزیز مُتهِّم با مُتهَّم فرق می کند، و بنده فکر میکنم Accuser به معنی وارد کننده اتهام معادل مُتهِّم است.


کلمات دیگر: