1. The stables adjoin the west wing of the house.
[ترجمه ترگمان]اصطبل ها در مجاورت ضلع غربی خانه قرار داشت
[ترجمه گوگل]اصطبل ها در قسمت بالایی خانه قرار دارند
2. The two houses adjoin.
[ترجمه ترگمان]دو خانه مجاور
[ترجمه گوگل]دو خانه در کنار یکدیگر قرار دارند
3. It's at this point that these three neighbourhoods adjoin.
[ترجمه ترگمان]در این نقطه است که این سه همسایه مجاور هستند
[ترجمه گوگل]این در حالیست که این سه محله در کنار هم قرار دارند
4. Our two houses adjoin.
[ترجمه ترگمان]در همسایگی ما دو خانه است
[ترجمه گوگل]دو خانه ما در کنار یکدیگر قرار دارند
5. Accordingly we adjoin G1 to our system also.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس ما adjoin را به سیستم خود اضافه می کنیم
[ترجمه گوگل]بر این اساس ما G1 را به سیستم ما نیز وصل می کنیم
6. Putting golf, and amusements almost adjoin the site.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن گلف و سرگرمی ها تقریبا در همسایگی این سایت قرار دارد
[ترجمه گوگل]قرار دادن گلف و سرگرمی تقریبا به سایت متصل می شود
7. Sam: Hm. You can't altercate adjoin that. How could we live with ourselves if we let that appear? And just because we capital more money.
[ترجمه ترگمان]هوم تو نمی تونی با این موضوع کنار بیای چطور میتونیم با خودمون زندگی کنیم اگه بذاریم این اتفاق بیفته؟ و فقط به خاطر اینکه ما پول بیشتری داریم
[ترجمه گوگل]سام هام شما نمیتوانید با آن کنار بیایید چگونه می توانیم با خودمان زندگی کنیم اگر اجازه دادیم که ظاهر شود؟ و فقط به این دلیل که ما سرمایه بیشتر پول
8. North is adjacent with Angola, Zambia, east, south adjoin Botswana and south Africa the west Atlantic.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی در مجاورت آنگولا، زامبیا، شرق، جنوب همسایه بوتسوانا و آفریقای جنوبی در غرب اقیانوس اطلس قرار دارد
[ترجمه گوگل]شمال با آنگولا، زامبیا، شرق، جنوب در کنار بوتسوانا و جنوب آفریقا در غرب آتلانتیک مجاور است
9. Its northern suburbs adjoin Staffordshire, and its southern and southwestern suburbs border on Hereford and Worcester.
[ترجمه ترگمان]در مجاورت Staffordshire قرار دارد و مرز جنوبی و جنوب غربی آن در Hereford و ووستر قرار دارد
[ترجمه گوگل]حومه های شمالی آن در نزدیکی استافوردشایر قرار دارد و حومۀ جنوب و جنوب غربی آن در جورج فورد و ورچستر مرزی است
10. Generally this means having only adjoin the word or words that it limits.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی این به این معنی است که تنها در مجاورت کلمه یا کلمات قرار دارد که آن را محدود می کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی این بدان معنی است که تنها با کلمه یا کلمات که آن را محدود می کند در کنار هم قرار گیرند
11. Section of an integrated chip. Adjoin with other sections.
[ترجمه ترگمان]بخش یک چیپ یکپارچه adjoin با بخش های دیگر
[ترجمه گوگل]بخش یک تراشه یکپارچه همراه با بخش های دیگر
12. It is forbidden to adjoin to a postcard any sample of merchandise.
[ترجمه ترگمان]قرار است در مجاورت یک کارت پستالی هر نمونه کالای شما قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ممنوع است که هر نمونه ای از کالا را به یک کارت پستال وصل کنید
13. Canada and Mexico adjoin the United States of America.
[ترجمه ترگمان]کانادا و مکزیک در مجاورت ایالات متحده آمریکا قرار دارند
[ترجمه گوگل]کانادا و مکزیک در کنار ایالات متحده آمریکا قرار دارند
14. I adjoin a copy of my lawyer's letter.
[ترجمه ترگمان]من یک نسخه از نامه وکیلم را می خواهم
[ترجمه گوگل]من به یک کپی از نامه وکیل من پیوستم
15. If the enclosing sides adjoin each other[sentence dictionary], the area should be properly vented.
[ترجمه ترگمان]اگر طرفین در مجاورت یکدیگر قرار بگیرند [ فرهنگ لغت [ جمله ]، این ناحیه باید به درستی تخلیه شود
[ترجمه گوگل]اگر طرفهای محصور به یکدیگر متصل شوند [واژه فرهنگ لغت]، منطقه باید به درستی تخلیه شود