کلمه جو
صفحه اصلی

acock


معنی : کج، یک ور، بطور کج
معانی دیگر : یک وری

انگلیسی به فارسی

کج، یک‌ور، به‌طور کج


آکوک، کج، یک ور، بطور کج


انگلیسی به انگلیسی

• in a cocked or turned up position

مترادف و متضاد

کج (قید)
acock, awry, askew, askance

یک ور (قید)
acock, sideward, atilt, sidewards

بطور کج (قید)
acock, atilt


کلمات دیگر: