کلمه جو
صفحه اصلی

acne


معنی : غرور جوانی، جوش صورت و پوست
معانی دیگر : جوش صورت (به ویژه در جوانان)، آکنه، جوش پوست

انگلیسی به فارسی

جوش صورت و پوست، غرور جوانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a skin disorder caused by inflammation of the oil glands, resulting in pimples, usu. on the face.

- Teenagers tend to get acne, but their skin usually clears when they reach adulthood.
[ترجمه ترگمان] نوجوانان تمایل دارند که آکنه را رفع کنند اما پوست آن ها معمولا وقتی که به بزرگسالی می رسند از بین می رود
[ترجمه گوگل] نوجوانان تمایل دارند که آکنه داشته باشند، اما وقتی که آنها به سن بلوغ برسند، پوست آنها معمولا پاک می شود
- He broke out with acne just before his big interview.
[ترجمه ترگمان] او قبل از مصاحبه بزرگش با آکنه از دهانش بیرون پرید
[ترجمه گوگل] او درست قبل از مصاحبه بزرگ خود با آکنه شروع کرد

• skin disorder characterized by pimples and other pustular eruptions which generally appear on the face (also acnae)
someone who has acne has a lot of spots on their face and neck.

مترادف و متضاد

غرور جوانی (اسم)
acne

جوش صورت و پوست (اسم)
acne

blemishes


Synonyms: blackheads, pimples, pizza-face, pustules, rosacea, skin inflammation, whiteheads, zits


جملات نمونه

1. He had terrible acne when he was younger.
[ترجمه ترگمان]وقتی جوان تر بود جوش و جوش وحشتناکی داشت
[ترجمه گوگل]او هنگامی که جوان بود آکنه وحشتناکی داشت

2. A lot of teenagers develop acne.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نوجوانان آکنه را توسعه می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوجوانان آکنه را توسعه می دهند

3. Students often find that their acne flares up before and during exams.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان اغلب متوجه می شوند که آکنه قبل و در طی امتحانات برق می زند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اغلب می بینند که آکنه آنها تا قبل و در طول امتحان ها از بین می رود

4. Severe shock can bring on an attack of acne.
[ترجمه ترگمان]یک شوک شدید می تواند منجر به حمله آکنه شود
[ترجمه گوگل]شوک شدید می تواند به حمله آکنه منجر شود

5. Doctors can treat acne with pills or creams.
[ترجمه ترگمان]پزشکان می توانند آکنه را با قرص یا کرم درمان کنند
[ترجمه گوگل]پزشکان می توانند آکنه را با قرص یا کرم درمان کنند

6. Acne is very common among teenagers.
[ترجمه ترگمان]آکنه در میان نوجوانان بسیار رایج است
[ترجمه گوگل]آکنه در میان نوجوانان بسیار رایج است

7. Acne often clears up with a change in diet.
[ترجمه ترگمان]آکنه اغلب با تغییر رژیم غذایی پاک می شود
[ترجمه گوگل]آکنه اغلب با تغییر در رژیم غذایی پاک می شود

8. Acne is the curse of adolescence.
[ترجمه ترگمان] Acne \"نفرین دوران بلوغ\" - ه
[ترجمه گوگل]آکنه نفرین نوجوانی است

9. Many adolescents suffer from/have acne.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نوجوانان از رفع خستگی رنج می برند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نوجوانان از آکنه رنج می برند

10. Acne often clears up after the first three months of pregnancy.
[ترجمه ترگمان]آکنه پس از سه ماه اول بارداری از بین می رود
[ترجمه گوگل]آکنه اغلب پس از سه ماه اول بارداری پاک می شود

11. A teenager's tendency for acne problems could be genetic.
[ترجمه ترگمان]تمایل یک نوجوان برای مشکلات آکنه می تواند ژنتیکی باشد
[ترجمه گوگل]تمایل نوجوان برای مشکلات آکنه می تواند ژنتیکی باشد

12. Acne can affect the face, chest and back and, in severe cases, cause painful cysts.
[ترجمه ترگمان]آکنه می تواند روی صورت، سینه و پشت و در موارد شدید، باعث ایجاد کیست دردناک شود
[ترجمه گوگل]آکنه می تواند روی صورت، قفسه سینه و پشت را تحت تاثیر قرار دهد و در موارد شدید باعث ایجاد کیست های دردناک می شود

13. It's not dirt that causes acne.
[ترجمه ترگمان]این کثیفی نیست که باعث آکنه می شود
[ترجمه گوگل]این خاک نیست که باعث آکنه شود

14. Although most frequent between ages 11 and 30, acne can persist for many years.
[ترجمه ترگمان]اگر چه اغلب بین ۱۱ تا ۳۰ سال وجود دارد، آکنه می تواند برای سال ها دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]اگر چه بیشترین موارد بین 11 تا 30 سالگی، آکنه می تواند برای سال ها ادامه یابد

15. Antibiotics are also prescribed for acne treatment and need to be given for several months at a time to be effective.
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک نیز برای درمان آکنه تجویز می شود و باید چندین ماه طول بکشد تا موثر باشد
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک ها همچنین برای درمان آکنه تجویز می شوند و باید برای چندین ماه در موثر باشند

پیشنهاد کاربران

acne ( پزشکی )
واژه مصوب: رُخ‏جوش
تعریف: نوعی بیماری پوستی که براثر اختلال کارکرد و التهاب دستگاه سباسه عارض شود


کلمات دیگر: