1. Better a bachelor's life than a slovenly wife.
[ترجمه ترگمان]زندگی مجردی بهتر از یک زن شلخته است
[ترجمه گوگل]زندگی یک لیسانس بهتر از یک همسر غم انگیز است
2. I'll have to improve my slovenly habits - my mother's coming to stay.
[ترجمه ترگمان]باید عادات slovenly را اصلاح کنم - مادرم می اید اینجا بماند
[ترجمه گوگل]من باید عادت های ناخوشایندی را بهبود بیاورم - مادرم می آید که بماند
3. Lisa was irritated by the slovenly attitude of her boyfriend Sean.
[ترجمه ترگمان]لیزا از رفتار شلخته دوست پسرش شان رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه گوگل]لیزا از نگرانی ناخوشایند دوست پسرش شان تحریک شد
4. Don't slouch in that slovenly way!
[ترجمه ترگمان]سر این شلخته و شلخته این ور و آن ور نرو!
[ترجمه گوگل]در این روش غم انگیز نباشید
5. People were scandalized at the slovenly management of the company.
[ترجمه ترگمان]مردم از مدیریت slovenly شرکت خشمگین بودند
[ترجمه گوگل]مردم در مدیریت ناخوشایند این شرکت افسرده شدند
6. Those terrible overalls would make anyone look slovenly.
[ترجمه ترگمان]ان روپوش وحشتناک ممکن بود کسی را شلخته و شلخته به نظر برسد
[ترجمه گوگل]این لباس های وحشتناک، هر کسی را ناخوشایند می کند
7. He grew lazy and slovenly in his habits.
[ترجمه ترگمان]در عادات او تنبل و شلخته می شد
[ترجمه گوگل]او در عادت هایش تنبل و ناامید کننده بود
8. It is ungainly and slovenly to lean or lounge on a counter or desk.
[ترجمه ترگمان]لخت و شلخته است تا روی پیشخوان یا میز لم بدهد
[ترجمه گوگل]این نومیدانه و ناخوشایند است که بر روی یک میز یا میز کنار گذاشته شود
9. The aide was hired to keep the governor's slovenly brother out of the public eye.
[ترجمه ترگمان]دستیار استخدام شده بود تا برادر شلخته استاندار را از چشم مردم بیرون نگه دارد
[ترجمه گوگل]برای کمک به برادر نابهنگام فرماندار از چشم عمومی، عکاس استخدام شد
10. Aldo gave a slovenly salute and left.
[ترجمه ترگمان]و \"آلدو\" هم سلام نظامی داد و رفت
[ترجمه گوگل]آلدو یک سلام و احوال پرسیده و به سمت چپ رفت
11. Their landlady was fat and slovenly.
[ترجمه ترگمان]صاحب خانه چاق و شلخته بود
[ترجمه گوگل]خانه دار آنها چربی و ناخوشایند بود
12. She was fat, slovenly, and out of shape.
[ترجمه ترگمان]او چاق، شلخته و خارج از ظاهرش بود
[ترجمه گوگل]او چاق، ناخوشایند و بی شکل بود
13. It was a way to guarantee that slovenly practices and inefficiencies would become even more firmly entrenched.
[ترجمه ترگمان]این راهی برای تضمین این امر بود که شیوه های نامرتب و ناکارآمدی حتی محکم تر شوند
[ترجمه گوگل]این راهی بود که تضمین کند که شیوه های ناخوشایند و ناکارآمدی حتی قوی تر می شود
14. She was attractive in a plump, slovenly way, with a mass of jet-black curls, dark eyes and brown skin.
[ترجمه ترگمان]او در صورتی چاق و شلخته، با انبوهی از موهای مشکی و چشمان سیاه و پوست قهوه ای جذاب بود
[ترجمه گوگل]او با یک جفت چنگال جادویی، چشمان تیره و پوست قهوه ای با شیوه ای پر از نازک و جذاب جذاب بود
15. On top of that there was the slovenly, almost token, way they had drawn the first covert.
[ترجمه ترگمان]بر روی آن، آن تابلو نامرتب و تقریبا مشخص بود که برای اولین بار آن ها را مخفی کرده بودند
[ترجمه گوگل]در بالای آن، ناخوشایند، تقریبا نشانه ای بود که نخستین پنهان آنها را کشید