کلمه جو
صفحه اصلی

abolished


معنی : منسوخ
معانی دیگر : برانداخته، منسو، ازمیان برده، ازمیان رفته، موقوف

انگلیسی به فارسی

لغو شد، منسوخ


انگلیسی به انگلیسی

• cancelled, annulled, revoked, repealed; abrogatee

مترادف و متضاد

منسوخ (صفت)
obsolete, abolished, outdated, abrogated, antiquated, disused, annulled, rococo

جملات نمونه

1. they abolished slavery
آنان بردگی را ملغی کردند.

2. man is doomed unless war is abolished
بشر محکوم به فناست مگر آنکه جنگ منسوخ شود.

3. in some countries, military conscription has been abolished
در برخی کشورها خدمت اجباری در ارتش ملغی شده است.

پیشنهاد کاربران

از دست رفته

( حسابداری ) فسخ کردن

منحل

منسوخ


کلمات دیگر: