کلمه جو
صفحه اصلی

acidulous


معنی : کج خلق، میخوش
معانی دیگر : تند و طعنه آمیز، ترش رو، اسیدی، ترش شده، ملس

انگلیسی به فارسی

میخوش، ملس، (مجازاً) کج‌خلق


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: faintly sour in taste; of mild acidity.
متضاد: sweet
مشابه: sour, tart

- This dish goes well with an acidulous wine, such as chianti.
[ترجمه ترگمان] این غذا با شراب قرمز خیلی خوب پیش میره مثل شراب قرمز
[ترجمه گوگل] این ظرف با شراب اسیدی مانند چیانتی خوب است

(2) تعریف: sharp or biting, as in manner or tone.
متضاد: gentle, sweet
مشابه: acid, acrid, biting, tart

- The playwright has an acidulous wit.
[ترجمه ترگمان] نمایش نامه نویس از هوش هیجانی برخوردار است
[ترجمه گوگل] نمایشنامهنویس دارای عقل اسکولی است

• slightly acidic; bitter, sour; bad-tempered

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- اسیدى، ترش، ترش شده، میخوش 2- تند و طعنه آمیز، ترش رو

مترادف و متضاد

bitter, sour


Synonyms: acerb, acerbic, acetose, dry, piquant, sharp, tart


Antonyms: sugary, sweet


bitter in speech


Synonyms: biting, cutting, ironical, mocking, sarcastic


Antonyms: kind, nice, sweet


کج خلق (صفت)
morose, sullen, petulant, acidulous, testy, irritable, crabbed, peevish, thwart, fractious, tedious, querulous, techy, snappish, hoity-toity, waspish, snarly, splenetic, tetchy

میخوش (صفت)
acidulous, sour-sweet, sweet-and-sour

جملات نمونه

Her remarks were acidulous.

گفته‌هایش تند و طعنه‌آمیز بود.


1. her remarks were acidulous
گفته هایش تند و طعنه آمیز بود.

2. His acidulous remarks towards the mayor put everyone ill at ease.
[ترجمه ترگمان]تذکرات آقای شهردار نسبت به شهردار، همه را ناراحت می کرد
[ترجمه گوگل]اظهارات اسیدی او در برابر شهردار، همه بیماران را به آسانی قرار داد

3. Fresh and acidulous wine with a fine scent of white flower, grape and brioche.
[ترجمه ترگمان]شراب تازه و acidulous با بوی خوش گل سفید، انگور و نان قندی
[ترجمه گوگل]شراب تازه و اسیدی با عطر و بوی زیبا گل، انگور و بریچ

4. It reveals that 30 % acidulous grain alcohol is suitable, superior in the pigment dissolving.
[ترجمه ترگمان]این ماده نشان می دهد که ۳۰ % الکل grain مناسب است و در رنگدانه های dissolving موجود است
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که 30٪ اسید الکل دانه مناسب است، برتر در تجزیه رنگدانه

5. The deposit is genetically of hypothermal type . Ore _ forming solutions have abundant acidulous water and mephitic air.
[ترجمه ترگمان]این سپرده از نظر ژنتیکی از نوع hypothermal است solutions Ore آب و هوای آزاد فراوانی دارند
[ترجمه گوگل]سپرده ژنتیکی نوع هیپوترمی است محلول های تشکیل دهنده سنگ معدن آب فراوان اسیدی و هوا مگی هستند

6. The nose develops aromas of lemon and grapefruit, with notes of white peach, apricot and acidulous apple, lingering notes of vanilla, dried fruit and honey.
[ترجمه ترگمان]بینی که بوی لیمو و گریپ فروت را می دهد با اشاره به هلو، سیب apricot و سیب acidulous، برگ های خشک میوه ها، میوه خشک شده و عسل
[ترجمه گوگل]بینی بینی رایحه لیمو و گریپ فروت را با یادداشت های هلو سفید، زردآلو و سیب اسیدو، یادداشت های وانیل، میوه های خشک و عسل، توسعه می دهد

7. The preserved blueberry fruit has moderate content of sugar and water and is acidulous, thus ensuring the nutrient components and sell-by date of the preserve.
[ترجمه ترگمان]میوه حفظ شده دست نخورده دارای مقدار متوسط شکر و آب است و در نتیجه موجب اطمینان از اجزای مواد غذایی و فروش آن تا زمان حفظ می شود
[ترجمه گوگل]میوه زردآلو نگهدار دارای محتوای متوسط ​​قند و آب است و اسیدی است و بنابراین اجزای مواد مغذی را تامین می کند و فروش آن از تاریخ نگهداری می شود

8. The results show that there are serious water phase trapping, serious alkali sensibility, serious acidulous sensibility, middle to serious stress sensibility in this area.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که به دام انداختن فاز آب جدی، حساسیت شدید قلیایی، حساسیت شدید acidulous، و حساسیت جدی به استرس در این منطقه وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جداسازی فاز فاز آب، حساسیت جدی قلیایی، حساسیت اسیدی، حساسیت شدید استرس متوسط ​​و جدی در این منطقه وجود دارد

9. Very good length in the mouth, well balanced, rich, slightly acidulous .
[ترجمه ترگمان]طول بسیار خوبی در دهان، متعادل، ثروتمند، کمی acidulous
[ترجمه گوگل]طول بسیار خوبی در دهان، به خوبی متعادل، غنی، کمی اسیدی است

10. Highly ordered porous anodic alumina template was prepared by twice anodic oxidation in acidulous electrolyte, and its morphology was observed by metallographic microscopy.
[ترجمه ترگمان]قالب آلومینا anodic به شدت سفارش داده شده، با دو بار اکسیداسیون آندی در الکترولیت acidulous تهیه شد، و مورفولوژی آن توسط میکروسکوپ متالوگرافی مشاهده شد
[ترجمه گوگل]قالب آلومینای آنودیک به طور مرتب مرتب شده توسط اکسیداسیون آناتیک دو بار در الکترولیت اسیدزی تهیه شد و مورفولوژی آن با میکروسکوپ متالوگرافی مشاهده شد

11. The present invention relates to a preparation method of a highly acid, highly oxidated acidulous water and an application technique thereof in biological papermaking pulping.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به روش آماده سازی یک آب بسیار اسیدی، بسیار oxidated و یک روش کاربردی مربوط به آن در زمینه pulping biological مربوط است
[ترجمه گوگل]این روش به روش آماده سازی یک اسید اسیدهای بسیار اسیدی، اسیدی بسیار اکسید شده و یک تکنیک کاربرد آن در پالپینگ بیولوژیکی کاغذ سازی می پردازد

12. These four bacteriocins showed the highest antibacterial activity under acidulous and neutral conditions.
[ترجمه ترگمان]این چهار bacteriocins بالاترین فعالیت ضدباکتریایی را تحت شرایط خنثی و خنثی نشان دادند
[ترجمه گوگل]این چهار باکتریوسین بالاترین فعالیت ضد باکتری را تحت شرایط اسیدی و بی طرف نشان دادند

13. The taste is dry, tasty, fresh, only a little acidulous, light-bodied and with a pleasant almond back taste.
[ترجمه ترگمان]مزه اش خشک است، خوش مزه، تازه، تازه، فقط کمی acidulous، روشن و با طعم شیرین almond
[ترجمه گوگل]طعم و مزه خشک، خوشمزه، تازه، کمی کمی اسیدی، ملایم و با طعم خوش طعم بادام خوب است


کلمات دیگر: