1. In due course the council, Mr. Bookbinder and Mr. Oyston all brought actions for defamation in respect of those articles.
[ترجمه ترگمان]به طور قطع اعضای انجمن، آقای Bookbinder و آقای Oyston، همه کارها را به خاطر احترام به آن articles انجام دادند
[ترجمه گوگل]به موجب آن شورا، آقای Bookbinder و آقای اوستون همه اقدامات مربوط به تقلب را در رابطه با این مقررات دادند
2. Book letter crop not standards bookbinder operations more difficult.
[ترجمه ترگمان]کیفیت نامه کتاب استانداردهای عملیات را دشوارتر می کند
[ترجمه گوگل]کتاب نامه، عملکردهای bookbinder را سخت تر نمی کند
3. Bookbinder had unwittingly "unchecked" the spam filter in the MS Mind control panel .
[ترجمه ترگمان]Bookbinder بطور ناخودآگاه \"فیلتر اسپم\" را در پانل کنترل ذهن MS حذف کرد
[ترجمه گوگل]Bookbinder به طور ناخواسته فیلترهای هرزنامه را در پانل کنترل MS ذکر کرد
4. We are doing so now, " said David Bookbinder, the chief adviser on climate change for the Sierra Club.
[ترجمه ترگمان]دیوید Bookbinder، مشاور ارشد تغییر آب و هوا برای باشگاه سیرا، گفت: \" ما اکنون این کار را انجام می دهیم \"
[ترجمه گوگل]دیوید بوببیندر، مشاور اصلی در مورد تغییرات آب و هوایی برای باشگاه سیرا، گفت: 'ما هم اکنون این کار را انجام می دهیم '
5. Depending on the symptoms view disk bookbinder procedures, such as shown in Figure
[ترجمه ترگمان]بسته به نشانه ها، روش های bookbinder دیسک مانند نشان داده شده در شکل ۱
[ترجمه گوگل]با توجه به علائم نمایش روش های کتابچه راهنمای دیسک، مانند در شکل نشان داده شده است
6. Mr. Bookbinder had unwittingly "unchecked" the spam filter in the MS Mind control panel.
[ترجمه ترگمان]آقای Bookbinder بطور ناخودآگاه \" فیلتر اسپم در پنل کنترل ذهن MS را رد کرد
[ترجمه گوگل]آقای Bookbinder به طور ناخواسته کنترل فیلتر هرزنامه را در پانل کنترل MS ذکر کرد
7. He spent the next six years using his meager earnings as a bookbinder to pay off debts.
[ترجمه ترگمان]او شش سال بعد را با استفاده از درآمد ناچیز خود به عنوان یک bookbinder برای پرداخت دیون خود گذراند
[ترجمه گوگل]او شش سال بعد با استفاده از درآمد ناچیز خود به عنوان یک کتابفروشی برای پرداخت بدهی ها صرف کرد
8. But recently, users need to be able to use in their daily business in a small paper bookbinder .
[ترجمه ترگمان]اما اخیرا، کاربران باید قادر به استفاده در کسب وکار روزانه خود در یک مقاله کوچک باشند
[ترجمه گوگل]اما به تازگی، کاربران باید بتوانند در کسب و کار روزانه خود را در کاغذ کوچک کاغذ استفاده کنند
9. Over the weekend I read a story about woman in North Carolina who has a thriving business as a bookbinder.
[ترجمه ترگمان]در آخر هفته داستانی درباره زنی در کارولینای شمالی خواندم که کسب وکار پر رونق دارد
[ترجمه گوگل]در طول آخر هفته، داستان درباره زن در کارولینای شمالی را می خوانم که یک کسب و کار پر رونق را به عنوان یک کتاببد ساخته است
10. "The president will have done as much as possible in the 10 months between his inauguration and Copenhagen, " Bookbinder said.
[ترجمه ترگمان]Bookbinder گفت: \" رئیس جمهور تا حد ممکن در ۱۰ ماه بین تحلیف او و کپنهاگ انجام خواهد داد \"
[ترجمه گوگل]کتاببیندر گفت: 'رئیس جمهور طی 10 ماه بین افتتاحیه خود و کپنهاگ حداکثر تا حد ممکن عمل خواهد کرد '
11. The improvements in the interosculated machine and machine architectures the same straight line full bookbinder.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در ماشین و ماشین interosculated همان خط مستقیم bookbinder را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پیشرفت در ماشین های متقاطع و معماری ماشین مشابه همان خط مستقیم