کلمه جو
صفحه اصلی

abed


معنی : در بستر، در رختخواب
معانی دیگر : در تختخواب، بستری

انگلیسی به فارسی

در بستر، در رختخواب


تختخواب، در بستر، در رختخواب


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in bed; confined to bed.

• male first name (arabic)
in bed; confined to bed due to illness or injury
if you are abed, you are in bed; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

در بستر (قید)
abed

در رختخواب (قید)
abed

جملات نمونه

1. abed and asleep
در بستر و در خواب

2. sick abed
بیمار بستری

3. He would lie abed in the darkened dormitory, sensing a sloshing sea of human and mutant existence surrounding him.
[ترجمه ترگمان]در خوابگاه تاریک، در بس تر تاریک دراز کشیده بود و دریای sloshing را در اطرافش حس می کرد
[ترجمه گوگل]او در خوابگاه تاریکی فرو می ریزد، و دریا را در معرض دید انسان و جهش قرار می دهد

4. In the village of Ezbet Abed Rabbo, Khaled Abed Rabbo, aged 30, witnessed the death of his daughters, two year old Amel and seven year old Suad, by Isreali soldiers.
[ترجمه ترگمان]در روستای of عابد رابو، خالد عابد رابو، ۳۰ ساله، شاهد مرگ دخترانش، دو ساله Amel و هفت ساله Suad، توسط سربازان Isreali بوده است
[ترجمه گوگل]خالد عابد ربو، 30 ساله، در روستای عزت عابد ربو، مرگ دخترانش، آمل دو ساله و ساد 7 ساله، توسط سربازان اصرالی را شاهد بوده است

5. I always think of many things abed.
[ترجمه ali] من همیشه به چیزهای بسیاری در رختخواب فکر می کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه درباره خیلی چیزها فکر می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه به چیزهای زیادی فکر می کنم

6. They were not allowed to lie long abed in the mornings, but the old lady had them up and doing as soon as the cock crew.
[ترجمه ترگمان]آن ها اجازه نداشتند صبح ها در بس تر دراز بکشند، اما پیرزن آن ها را بیدار کرده بود و به محض آن که جاشو ان صدا می کرد آن ها را جمع و جور می کرد
[ترجمه گوگل]آنها در صبح ها اجازه ندادند دراز بکشند، اما بانوی پیر آنها را به زودی به عنوان خدمه خروس انجام داد

7. The king's abed, he hath been in unusual pleasure and sent forth great largess to your offices.
[ترجمه ترگمان]در بس تر شاه، او با کمال مسرت خاطر خود را به offices فرستاده است
[ترجمه گوگل]پادشاه، او را با لذت غیرعادی آشنا کرد و به دفاتر شما فرستاد

8. Still abed at this hour?
[ترجمه ترگمان]در این ساعت هنوز در خواب هستید؟
[ترجمه گوگل]هنوز هم در این ساعت آویزان است؟

9. Despite such findings, research still largely bears out the hopeful assumptions that have guided practitioners like Abed and Yunus.
[ترجمه ترگمان]علی رغم چنین یافته هایی، تحقیقات هنوز تا حد زیادی فرضیات امیدوارند که افراد حرفه ای مانند ابد و یونس را هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]علیرغم چنین یافته ها، تحقیق هنوز تا حد زیادی از مفروض های امیدوار کننده ای برخوردار است که به تمرینکنندگان مانند ابد و یونوس هدایت شده است

10. Urban life depends upon an invisible stratum of people who repair the city's infrastructure while all the rest are abed.
[ترجمه ترگمان]زندگی شهری به یک لایه نامرئی از افرادی که زیرساخت شهر را تعمیر می کنند بستگی دارد، در حالی که بقیه در بس تر هستند
[ترجمه گوگل]زندگی شهری بستگی به یک قشر نامرئی از افرادی است که زیرساخت های شهر را تعمیر می کنند در حالی که همه چیز باقی مانده است

11. I verily believe the Squire would have come himself but since your departure he has been sick abed.
[ترجمه ترگمان]بر استی گمان می کنم که ارباب از هنگام عزیمت شما از بس تر بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]مطمئنا اعتقاد دارم که Squire خودش را می گیرد اما از زمان ترک شما بیمار شده است

12. By night, the furnaces glowed and the hammers clanged long after townsfolk were abed.
[ترجمه ترگمان]تا شب، کوره های خشک کن برقی زدند و چکش بلندی که پس از این که مردم در بس تر بودند به صدا درآمدند
[ترجمه گوگل]شب، کوره ها درخشیدند و چکش ها به مدت طولانی پس از شهادت آواره شدند

13. Claustrophobia and acrophobia in the same place, like two people in abed.
[ترجمه ترگمان]claustrophobia و acrophobia در همان محل، مانند دو نفر که در بس تر هستند
[ترجمه گوگل]Claustrophobia و acrophobia در همان محل، مانند دو نفر در abed

14. The General Secretary of the Palestine Liberation Organization, Yasser Abed Rabu, accused Mr. Netanyahu of trying to derail the peace process.
[ترجمه ترگمان]دبیر کل سازمان آزادی بخش فلسطین، یاسر عابد Rabu، آقای نتانیاهو را به تلاش برای از بین بردن فرآیند صلح متهم کرد
[ترجمه گوگل]دبیر کل سازمان آزادی بخش فلسطین، یاسر عابد ربو، آقای نتانیاهو را متهم به تلاش برای فرار از روند صلح کرد

sick abed

بیمار بستری


abed and asleep

در بستر و در خواب



کلمات دیگر: