کلمه جو
صفحه اصلی

abroach


معنی : بهم زده
معانی دیگر : (در مورد ظروف مایعات) سوراخ شده، گشوده، سوراخ، باز شده، فرورفته

انگلیسی به فارسی

سوراخ، فرورفته، به‌هم‌زده


سرزنش، بهم زده


انگلیسی به انگلیسی

• opened or tapped (such as a faucet)

مترادف و متضاد

بهم زده (صفت)
abroach

جملات نمونه

1. Abroach: Opened or positioned so that a liquid, such as wine, can be let out.
[ترجمه ترگمان]Abroach: باز یا قرار گرفته شدن طوری که مایع مانند شراب اجازه خروج از آن را داشته باشد
[ترجمه گوگل]خزانه ای افتتاح می شود و یا قرار می گیرد تا مایع مانند شراب را بیرون بیاورد

2. Hogsheads of ale and claret were set abroach in the streets to celebrate the victory.
[ترجمه ترگمان]hogsheads آبجو و شراب قرمز در خیابان ها به حرکت در آمده بودند تا پیروزی را جشن بگیرند
[ترجمه گوگل]برای جشن پیروزی در خیابان ها، حجاب های آلی و کلارتی قرار گرفتند

3. But it wasn't my desired to set abroach such memories.
[ترجمه ترگمان]اما این خواسته من نبود که چنین خاطراتی را ایجاد کنم
[ترجمه گوگل]اما من مایل نبودم چنین خاطراتی را از بین ببرم

4. MONTAGUE: Who set this ancient quarrel new abroach ? Speak, nephew, were you by when it began?
[ترجمه ترگمان]کی این دعوای قدیمی رو شروع کرد؟ حرف بزن برادر، وقتی شروع شد، تو بودی؟
[ترجمه گوگل]MONTAGUE چه کسی این نزاع باستانی جدید را بروز می دهد؟ خواهش میکنم، برادرزاده، وقتی شروع کردی؟

5. The cask was set abroach.
[ترجمه ترگمان]بشکه را به هم زده بودند
[ترجمه گوگل]قوطی به طور کامل بر روی آن نصب شده است


کلمات دیگر: