1. Ballistics: Science of propulsion, flight, and impact of projectiles.
[ترجمه ترگمان]ballistics: علم نیروی محرکه، پرواز و ضربه projectiles
[ترجمه گوگل]علم بالستیک در مورد پیشرانه ، پرواز و تأثیر پرتابه ها
2. Based on conventional ballistics theory, the mathematical model of the ballistic trajectory which adopts low and high pressure chamber fire mode is established for the small cluster tear bomb.
[ترجمه ترگمان]براساس تئوری ballistics مرسوم، مدل ریاضی مسیر بالستیک مورد استفاده قرار می گیرد که در آن حالت آتش محفظه فشار پایین و بالا برای انفجار یک خوشه کوچک ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]براساس تئوری بالستیک معمولی ، مدل ریاضی مسیر بالستیک که حالت آتش محفظه فشار کم و زیاد را در پیش می گیرد ، برای بمب اشک آور خوشه ای کوچک ایجاد شده است
3. Aim To study the influence of the terminal ballistics effects of bullets on the trauma.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر تاثیرات ballistics پایانه بر روی ضربه
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر تأثیر بالستیک انتهایی گلوله ها بر تروما است
4. Were you setting up your own ballistics program?
[ترجمه ترگمان]تو برنامه گلوله شناسی خودت رو درست کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا برنامه بالستیک خود را تنظیم می کردید؟
5. Internal ballistics is coupled, the movement of projectile in and out of barrel are calculated together to avoid the loss of accuracy caused by splitting them.
[ترجمه ترگمان]ballistics درونی جفت شده، حرکت گلوله در لوله و خارج از بشکه با هم محاسبه می شوند تا از فقدان دقت ناشی از تقسیم آن ها جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]بالستیک داخلی بهم پیوسته است ، حرکت پرتابه به داخل و خارج بشکه با هم محاسبه می شود تا از دست دادن دقت ناشی از تقسیم آنها جلوگیری شود
6. A ballistics expert were taking evidence at the scene of the crime.
[ترجمه ترگمان]یه کارشناس فنی داره مدارک جرم رو توی صحنه جرم بررسی می کنه
[ترجمه گوگل]یک کارشناس بالستیک در حال گرفتن شواهد در محل جنایت بود
7. Ballistics are realistic, injuries are fierce and environmental damage, like Cliff Richard, is catastrophic and persistent.
[ترجمه ترگمان]ballistics واقع گرایانه هستند، آسیب های جدی هستند و آسیب های زیست محیطی مانند (کلیف ریچارد)فاجعه بار و پایدار هستند
[ترجمه گوگل]بالستیک واقع بینانه است ، آسیب ها شدید و آسیب های محیطی ، مانند کلیف ریچارد ، فاجعه بار و پایدار است
8. Other evidence provided by ballistics tests and fibre matching sealed the case beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]سایر شواهد ارایه شده توسط آزمون های ballistics و تطابق الیاف، این مورد را فراتر از تردید مسدود کرده است
[ترجمه گوگل]سایر شواهد ارائه شده توسط آزمایش های بالستیک و تطبیق الیاف ، پرونده را بدون شک مورد مهر و موم قرار داد
9. The weapons are undergoing ballistics tests to see whether they were used in the shootings.
[ترجمه ترگمان]این سلاح ها تحت آزمایش ها ballistics قرار دارند تا ببینند آیا آن ها در تیراندازی ها مورد استفاده قرار گرفته اند یا خیر
[ترجمه گوگل]این سلاح ها در حال آزمایش بالستیک هستند تا ببینند آیا در تیراندازی استفاده شده است یا خیر
10. Trajectory stability problems of intercepting tactical ballistics missile guidance are investigated by the Lawes Criterion.
[ترجمه ترگمان]مشکلات پایداری ناشی از رهگیری و هدایت هدایت موشکی tactical توسط معیار Lawes مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مشکلات ثبات مسیر رهگیری هدایت موشکهای بالستیک تاکتیکی توسط معیار Lawes بررسی شده است
11. Ballistics was used in the criminal case to determine the gun's firing capacity.
[ترجمه ترگمان]ballistics در پرونده جنایی برای تعیین ظرفیت اخراج این اسلحه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای تعیین ظرفیت شلیک اسلحه شماره 39 از پرونده بالستیک در پرونده جنایی استفاده شد
12. Terminal Ballistics deals with the impact of projectiles on a target.
[ترجمه ترگمان]ballistics پایانه با تاثیر projectiles در یک هدف سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]Balistic Terminal با تأثیر پرتابه ها بر روی یک هدف سروکار دارد
13. A Soviet ballistics officer draws the rightconclusion -- that a satellite report indicating incoming U. S. nuclearmissiles is, in fact, a false alarm -- thereby averting a potential nuclear holocaust.
[ترجمه ترگمان]یک افسر نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی، rightconclusion را ترسیم می کند - - که یک گزارش ماهواره ای نشان دهنده ورودی زیر است اس nuclearmissiles در واقع یک هشدار اشتباه است - - در نتیجه از هولوکاست هسته ای بالقوه جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]یک افسر بالستیک اتحاد جماهیر شوروی نتیجه گیری درستی را انجام می دهد - این که یک گزارش ماهواره ای نشانگر موشک های هسته ای ورودی ایالات متحده در واقع یک هشدار غلط است - در نتیجه جلوی هولوکاست هسته ای بالقوه را می گیرد
14. Arthur left Fred to it and lay on his back in his own bedroom, reading a book about ballistics.
[ترجمه ترگمان]ارتور فرد را تنها گذاشت و در اتاق خود دراز کشید و کتابی درباره گلوله شناسی خواند
[ترجمه گوگل]آرتور فرد را به این کار واگذار کرد و در پشت در اتاق خواب خود دراز کشید و کتابی در مورد بالستیک خواند