کلمه جو
صفحه اصلی

baleen


معنی : استخوان نهنگ، والانه، ماهی سیم
معانی دیگر : رجوع شود به: whalebone، استخوان نهنگ whalebone، بالن، باله

انگلیسی به فارسی

والانه، استخوان نهنگ ( whalebone )، بالن، بال، باله، ماهی سیم


بیلن، استخوان نهنگ، والانه، ماهی سیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the bony, flexible strips in the upper jaws of certain whales.

• whalebone

مترادف و متضاد

استخوان نهنگ (اسم)
baleen

والانه (اسم)
baleen, whalebone

ماهی سیم (اسم)
baleen

جملات نمونه

1. Krill are the principal food of the baleen whales, such as the blue whale and minke.
[ترجمه ترگمان]krill غذای اصلی وال ها مانند وال آبی و minke هستند
[ترجمه گوگل]کریل مواد غذای اصلی نهنگ های نعناع مانند نهنگ آبی و صورتی است

2. The cetaceans are divided into two groups: the baleen whales which have whalebone instead of teeth and the toothed whales.
[ترجمه ترگمان]cetaceans به دو گروه تقسیم می شوند: نهنگ بالن که به جای دندان و نهنگ دندان دار از استخوان نهنگ بیرون آمده اند
[ترجمه گوگل]فلفل دلمه ای به دو دسته تقسیم می شود: نهنگ های برنج که به جای دندان ها و نهنگ های دندانی به صورت فاحش نهنگ هستند

3. In order to porpoise, baleen whales must reach four times their normal cruising speed - probably beyond their capabilities.
[ترجمه ترگمان]به منظور گراز ماهی، نهنگ بالن باید به چهار برابر سرعت سفره ای دریایی خود برسد - احتمالا فراتر از توانایی های آن ها
[ترجمه گوگل]به منظور پرت شدن، نهنگ های نعناع بایستی چهار برابر سرعت کروز معمولی خود باشند - احتمالا فراتر از توانایی های آنها

4. Baleen whales often appear in this region. Be careful!
[ترجمه ترگمان]نهنگ های قاتل اغلب در این منطقه ظاهر می شوند مواظب باش!
[ترجمه گوگل]نهنگ های بالن اغلب در این منطقه ظاهر می شود  مراقب باش!

5. But big baleen whales often run silent.
[ترجمه ترگمان]اما واله ای بزرگ زیاد غالبا ساکت می شوند
[ترجمه گوگل]اما نهنگهای بزرگ بیلن اغلب ساکت هستند

6. Other baleen whales have splash guards too, but not like this.
[ترجمه ترگمان]از بالن دیگر وال ها هم محافظین هم دارند اما نه به این شکل
[ترجمه گوگل]دیگر نهنگهای بیلن نیز دارای محافظ چلپ چلوپ هستند، اما مانند این نیستند

7. Other baleen whales are the blue, fin, gray, humpback, and sei whales and the rorqual.
[ترجمه ترگمان]واله ای دیگر وال آبی، بال، خاکستری و humpback و وال ها و the هستند
[ترجمه گوگل]دیگر نهنگهای نعناع آبی، بلندی، خاکستری، کوهپایه و نهنگ سای و روروکال هستند

8. But it is easier to hear the baleen whale, with its lower-frequency call, than the beaked whales, says Theriault.
[ترجمه ترگمان]اما بسیار آسان است که وال گیری را با فرکانس پایین تر از واله ای نوک تیز بشنوید
[ترجمه گوگل]Theriault می گوید، صدای نهنگ بالیلن، با فراخوانی فرکانس پایین تر از صدای نهنگ ها، راحت تر است

9. Large baleen whales primarily use the lower frequencies and are often limited in their repertoire.
[ترجمه ترگمان]نهنگ بالن بزرگ عمدتا از فرکانس های پایین تر استفاده می کنند و اغلب در مجموعه خود محدود هستند
[ترجمه گوگل]نهنگهای بزرگ بیلن عمدتا از فرکانس های پایین استفاده می کنند و اغلب در رپرتویور آنها محدود می شوند

10. The region is one of the chief feeding grounds of the sperm, baleen and minke whales.
[ترجمه ترگمان]این منطقه یکی از مهم ترین زمینه های تغذیه نهنگ، نهنگ نهنگ و نهنگ نیزه ای است
[ترجمه گوگل]این منطقه یکی از زمینه های اصلی تغذیه نهنگ های اسپرم، بلانتین و موکین است

11. Whales are divided into two main groups, toothed whales and baleen whales.
[ترجمه ترگمان]وال ها به دو گروه اصلی وال دندان و نهنگ بالن تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]نهنگ ها به دو دسته اصلی، نهنگ های دندانی و نهنگ های برنج تقسیم می شوند

12. Baleen whales, including the humpback whales and blue whales, are toothless and instead use hairlike structures called baleen to filter tiny prey such as krill from seawater.
[ترجمه ترگمان]وال های گوژپشت، از جمله وال humpback و نهنگ آبی، بی دندان هستند و به جای آن از ساختارهای hairlike به نام بالن برای فیلتر کردن طعمه کوچک مانند krill از آب دریا استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]نهنگ های نعناع، ​​از جمله نهنگ های کوهی و نهنگ های آبی، بی قرار هستند و به جای استفاده از سازه های موی به نام Baleen برای فیلتر کردن طعمه های کوچک مانند کریل از آب دریا استفاده می شود

13. Its calls do not match those of any known species, although they are clearly those of a baleen whale, a group that includes blue, fin and humpback whales.
[ترجمه ترگمان]این تماس ها با آن گونه از گونه های شناخته شده مطابقت ندارد، هر چند آن ها به طور واضح متعلق به نهنگ بالن هستند، گروهی که شامل نهنگ آبی، باله و humpback است
[ترجمه گوگل]تماس های آن با هر یک از گونه های شناخته شده مطابقت ندارد، اگر چه آنها به وضوح از یک نهنگ بلین، گروهی هستند که شامل نهنگ های آبی، گلی و کوهی هستند

14. Evoking the poster for the original summer blockbuster, a new species of killer sperm whale attacks a baleen whale in an illustration.
[ترجمه ترگمان]یک نوع جدید از نوع وال سر زا در تصویر یک نهنگ سفید در تصویر به وال گیری حمله می کند
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای جدید نهنگ اسپرم قاتل، یک نهنگ برنجی را به تصویر می کشد

پیشنهاد کاربران

استخوان نهنگ یا وال

نهنگ سفید


کلمات دیگر: