کلمه جو
صفحه اصلی

accoutrements


معنی : ساز
معانی دیگر : تجهیز، اماده

انگلیسی به فارسی

تجهیز، آماده


لوازم جانبی، ساز


انگلیسی به انگلیسی

• trappings; equipment required for a particular activity or specific way of life
accoutrements are all the things you have with you when you travel or when you take part in a particular activity; a formal word.

مترادف و متضاد

ساز (اسم)
order, apparatus, harmony, accoutrements, tool, musical instrument, equipment, outfit, disposition, music, materiel, arms, mouth organ

جملات نمونه

1. How he loved these accoutrements of the game.
[ترجمه ترگمان]چگونه این accoutrements و accoutrements را دوست می داشت
[ترجمه گوگل]چگونه او این بازی ها را دوست داشت

2. Rain, fog and mist are the acceptable accoutrements of northern gales.
[ترجمه ترگمان]باران، مه و مه the قابل پسند است
[ترجمه گوگل]باران، مه و غبار، قابل برداشت از گلهای شمالی است

3. The room, with its unusual decor and accoutrements, was always kept locked.
[ترجمه ترگمان]اتاق، با دکور غیر معمول و رخت شویی همیشه در قفل بود
[ترجمه گوگل]اتاق، با دکور و غیره غیر معمول، همیشه قفل شده بود

4. You had an Instruction Book, all your various accoutrements at home.
[ترجمه ترگمان]تو یک کتاب مقدس داشتی، همه رخت various در خانه
[ترجمه گوگل]شما کتاب راهنمای آموزشی داشته اید، تمام موارد مختلف خود را در منزل داشته باشید

5. From that state religion, it plundered certain accoutrements as well.
[ترجمه ترگمان]از آن مذهب رسمی، \"accoutrements\" و \"accoutrements\" را نیز غارت کرد
[ترجمه گوگل]از آن مذهب دولتی، آن نیز موارد خاصی را نیز غارت کرد

6. It didn't take long for other accoutrements of trash culture to surface.
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی طول نکشید که سلاح های trash به سطح آب رسیدند
[ترجمه گوگل]مدت زمان طولانی برای برداشتن سایر سطوح زباله به اندازه کافی نیست

7. They would be fairly typical accoutrements of a physician's office—except for the 20 or so oversize, flouncy straw hats and the tea cart loaded with cups and saucers .
[ترجمه ترگمان]به غیر از بیست و پنج یا آن قدر گنده، کلاه حصیری و سبد پر از نعلبکی ها و نعلبکی ها روی میز بود
[ترجمه گوگل]آنها یک نمونه از اداره یک پزشک معمولی هستند، به جز برای کلاه های نی و یا کلاه کوهی 20 و یا بزرگ، و سبد چای با فنجان و بشقاب پرنده ها

8. Examples are government furniture, staff uniforms and accoutrements, litter containers, mailboxes and brief cases.
[ترجمه ترگمان]اینها نمونه هایی از اثاثیه دولت، یونیفرم پرسنل و accoutrements، سطل آشغال، صندوق های پستی و موارد کوتاه هستند
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از جمله مبلمان دولتی، لباس و لوازم جانبی کارکنان، ظروف بستر، صندوق های پستی و موارد کوتاه است

9. I loved stationery and all the accoutrements of writing.
[ترجمه ترگمان]من لوازم تحریر و وسایل نویسندگی را دوست داشتم
[ترجمه گوگل]من عینک آفتابی و تمام لوازم چاپی را دوست داشتم

10. Mr Obama now has all the accoutrements of a president - in - waiting.
[ترجمه ترگمان]آقای اوباما اکنون تمام اسلحه های یک رئیس جمهور در انتظار را دارد
[ترجمه گوگل]آقای اوباما اکنون تمام مواردی را برای رئیس جمهور در انتظار دارد

11. And the accoutrements of rhythmic gymnastics — the hoop, the swirling ribbon — divert from the balletic grace of the athletes.
[ترجمه ترگمان]و رخت ژیمناستیک ریتمیک نیز، روبان چرخان دور زدن از لطف balletic ورزش کاران المپیک
[ترجمه گوگل]و سازه های ژیمناستیک ریتمیک - حلقه، روبان چرخشی - از زیبایی بالایی ورزشکاران منحرف می شود

12. And accoutrements of rhythmic gymnastics - the hoop, the swirling ribbon - divert from the balletic grace of the athletes.
[ترجمه ترگمان]و مجموعه ای از ژیمناستیک ریتمیک نیز، که دور زدن روبان دور از ظرافت ورزش کاران از the ورزش کاران بود
[ترجمه گوگل]و سازه های ژیمناستیک ریتمیک - حلقه، روبان چرخشی - از زیبایی بالایی ورزشکاران منحرف می شود

13. The soldier was checking his accoutrements when he heard the gun shoot.
[ترجمه ترگمان]سرباز وقتی صدای شلیک تفنگ را شنید، accoutrements را بررسی می کرد
[ترجمه گوگل]سرباز وقتی که شلیک اسلحه را شنید، لباس هایش را چک کرد

14. The accoutrements – white tablecloths, real silverware, tieback curtains – conjured Cary Grant and Eva Marie Saint in North by Northwest.
[ترجمه ترگمان]رومیزی سفید و کارد و کارد و ظروف نقره ای واقعی که خانم گرانت و اوا ماری را در شمال غربی در شمال غربی دیده بودند
[ترجمه گوگل]تزیینات - سفره های سفالی، نقره ای واقعی، پرده های کراوات - Cary Grant و Eva Marie Saint در شمال توسط شمال غربی

15. There was the waiting surgeon, green-gowned nurses and all the alarming accoutrements of modern medicine.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک جراح منتظر، پرستار، پرستار سبز و تمام لباس های نگران کننده پزشکی مدرن بود
[ترجمه گوگل]جراح منتظر، پرستاران سبز و همه مواردی که در معرض خطرناک ترین داروهای مدرن قرار داشتند وجود داشت


کلمات دیگر: