کلمه جو
صفحه اصلی

baker


معنی : نانوا، خباز
معانی دیگر : شیرینی پز، طباخ

انگلیسی به فارسی

نانوا، خباز


بیکر، نانوا، خباز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who bakes, esp. one who is highly skilled at baking or does it professionally.

- My grandmother was a wonderful baker who made delicious bread.
[ترجمه Sara] مادر بزرگم نانوایی فوق العاده بود کسی که نان های خوشمزه درست می کرد .
[ترجمه Fati] مادر بزرگ من یک نانوای فوقالعاده ای بود ک نان های خوشمزه ای درست می کرد.
[ترجمه Amirhossein habibi] مادر بزرگ من نانوایی عالی بود او همیشه نان های خوشمزه میپخت
[ترجمه ترگمان] مادربزرگم یک نانوا فوق العاده بود که نان خوش مزه درست می کرد
[ترجمه گوگل] مادر بزرگ من یک نان شیرین بود که نان خوشمزه را ساخت
- Wedding cakes are a major source of income for bakers.
[ترجمه ترگمان] کیک های عروسی منبع اصلی درآمد for هستند
[ترجمه گوگل] کیک های عروسی منبع اصلی درآمد برای نانوایی ها هستند

(2) تعریف: a portable oven.

• family name; city in montana (usa); city in louisiana (usa); city in oregon (usa); village in missouri (usa)
one who bakes; one who owns a bakery
a baker is a person whose job is to bake and sell bread and cakes.
a baker or a baker's is a shop where bread and cakes are sold.

مترادف و متضاد

نانوا (اسم)
baker

خباز (اسم)
baker

person who cooks baked goods


Synonyms: chef, cook, dough puncher, pastry maker


جملات نمونه

1. Mr Baker will return home via Britain and France.
[ترجمه ترگمان]آقای بیکر از طریق انگلیس و فرانسه به خانه باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]آقای بیکر از انگلیس و فرانسه به خانه بازگشت

2. I am delighted to make your acquaintance, Mrs. Baker.
[ترجمه ترگمان]از آشنایی با شما خوشوقتم، خانم بی کر
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که آشنایی شما، خانم بیکر

3. Baker argues that his trial was tainted by negative publicity.
[ترجمه ترگمان]بیکر استدلال می کند که محاکمه وی با تبلیغات منفی لکه دار شده است
[ترجمه گوگل]بیکر استدلال می کند که محاکمه او توسط تبلیغ منفی آسیب دیده است

4. The baker frosted the cake with a mixture of sugar and whites of eggs.
[ترجمه ترگمان]نانوا کیک را با مخلوطی از شکر و سفیده تخم مرغ یخ زده بود
[ترجمه گوگل]بیکر کیک را با مخلوطی از شکر و سفید پوستان تخم مرغ مات کرد

5. Baker issued his surprise announcement in Paris after two hours of talks.
[ترجمه ترگمان]بی کر پس از دو ساعت مذاکره، اعلام تعجب خود را در پاریس منتشر کرد
[ترجمه گوگل]بیکر پس از دو ساعت مذاکرات در پاریس، اعلامیه شگفتی خود را در پاریس اعلام کرد

6. Baker was smoothing out differences with European allies.
[ترجمه ترگمان]بی کر با متحدین اروپایی تفاوت داشت
[ترجمه گوگل]بیکر اختلافات خود را با متحدان اروپایی هماهنگ کرد

7. A baker is kneading a dough.
[ترجمه ترگمان]یک نانوا خمیر را خمیر می کند
[ترجمه گوگل]یک نانوا یک خمیر را میل می کند

8. Nick Faldo was beaten by Peter Baker in a play-off.
[ترجمه ترگمان]نیک Faldo \"توسط\" پیتر بیکر \"توسط\" پ بی - - ی - - ت - - ر \"کتک خورد\"
[ترجمه گوگل]نیک فالدو توسط پیتر بیکر در یک بازی پیروز شد

9. On lap two, Baker edged forward.
[ترجمه ترگمان]بی کر به جلو خم شد
[ترجمه گوگل]در لبه دوم، بیکر جلو به جلو حرکت کرد

10. Baker argued against cutting the military budget.
[ترجمه ترگمان]بیکر در مورد قطع بودجه نظامی بحث کرد
[ترجمه گوگل]بیکر در برابر کاهش بودجه نظامی استدلال کرد

11. Baker demanded an investigation of the district attorney's office.
[ترجمه ترگمان]بی کر یک تحقیق از دفتر دادستانی را پرسید
[ترجمه گوگل]بیکر خواستار تحقیق درباره دفتر وکلای منطقه شد

12. He follows the trade of baker.
[ترجمه ترگمان]او تجارت نانوا را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]او از تجارت بیکر پیروی می کند

13. Baker had to convince jurors that his client had been nowhere near the scene of the murder.
[ترجمه ترگمان]بی کر به این نتیجه رسیده بود که موکلش به هیچ وجه به صحنه قتل نزدیک نشده است
[ترجمه گوگل]بیکر مجبور به متقاعد کردن اعضای هیئت منصفه شد که مشتری وی در نزدیکی صحنه قتل قرار نداشت

14. Miss Baker was established in the educational field.
[ترجمه ترگمان]میس بی کر در زمینه آموزشی شرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]خانم بیکر در زمینه آموزشی تاسیس شد

15. The baker bakes his bread in the bakery.
[ترجمه طراوت] نانوا نان خود را در نانوایی می پزد.
[ترجمه ترگمان]بیکر نانی را که در نانوایی می پخت نان می پخت
[ترجمه گوگل]بیکر نان خود را در نانوایی نان می پردازد

پیشنهاد کاربران

خباز

نانوا



قنادی یا شیرینی فروشی

آشپز



به فارسی یعنی نانوا ولی در اصل برا اونا به معنا کسی که کیک درست میکنم و اونا نان های و نانوایی هاشون با ما فرق و نان هاشون رو مثل کیک در فر درست میکنند برای همین گاهی هم به معنای قناد هست
Baker . از bake هست که به معنای در فر پختنه

نانوا . اخباز

به کسی که نان درست می کند میگویند
البته به شیرینی پز هم می گویند

نانوا 🇻🇳🇻🇳
this baker makes good bread
این نانوا نان خوبی درست می کند

نانوا و معنی دیگرش میشه حامی


کلمات دیگر: