1. his acrimony was uncalled for
خشونت او بی دلیل بود.
2. This book review was written with acrimony.
[ترجمه ترگمان]این کتاب با تندی نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]این بررسی کتاب با زگیل نوشته شده است
3. The acrimony of the dispute has shocked a lot of people.
[ترجمه ترگمان]تندی و تندی این اختلاف باعث تعجب بسیاری از مردم شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از این افراد در معرض آلودگی هستند
4. They parted without acrimony.
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون رنجش از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]آنها بدون زخم جدا شدند
5. The council's first meeting ended in acrimony.
[ترجمه ترگمان]اولین نشست شورا با خشونت خاتمه یافت
[ترجمه گوگل]جلسه اول شورا به زخم بستگی داشت
6. There was acrimony, warring factions in the team.
[ترجمه ترگمان]تندی و تندی وجود داشت و جناح های متخاصم در این تیم درگیر بودند
[ترجمه گوگل]جراحتی در تیم وجود داشت
7. Whether that will mean more or less acrimony between Quebec and the federal government remains to be seen.
[ترجمه ترگمان]این که آیا این مساله به معنای تندی و تندی بین کبک و دولت فدرال است یا نه
[ترجمه گوگل]آیا این به معنای آزار و اذیت بیشتر یا کمتر بین کبک و دولت فدرال باقی خواهد ماند؟
8. There has been acrimony between the two men ever since.
[ترجمه ترگمان]از اون به بعد، بین دو نفر، کینه وجود داشت
[ترجمه گوگل]بین این دو مرد تاکنون از بین رفته است
9. A very public display of acrimony is not usually part of the relations between this country and the United States.
[ترجمه ترگمان]تندی و تندی و تندی معمولا بخشی از روابط بین این کشور و ایالات متحده نیست
[ترجمه گوگل]نمایش عموم مردم در معرض خطر معمولا بخشى از روابط بین این کشور و ایالات متحده نیست
10. Amid the acrimony, somebody actually published some data.
[ترجمه ترگمان]با وجود تندی و تندی، کسی در واقع برخی از داده ها را منتشر کرد
[ترجمه گوگل]در میان زخم ها، بعضی افراد برخی از داده ها را منتشر می کنند
11. Today, thankfully, the acrimony is forgotten and only the coffee is bitter.
[ترجمه ترگمان]امروز با تشکر، تندی و تندی فراموش می شود و فقط قهوه تلخ است
[ترجمه گوگل]امروز، خوشبختانه، قرمزی فراموش شده است و فقط قهوه تلخ است
12. After much acrimony, the effort failed.
[ترجمه ترگمان]پس از تندی و تندی، تلاش بی نتیجه ماند
[ترجمه گوگل]پس از زخم های زیاد، تلاش ناکام ماند
13. Disease, displacement and alien acrimony caused these people to all but disappear from Tierra del Fuego.
[ترجمه ترگمان]خشونت، جابجایی و تندی بیگانه باعث شد که این افراد از تیرا دل Fuego ناپدید شوند
[ترجمه گوگل]بیماری، جابجایی و زخمهای بیگانه موجب این افراد شده است تا از Tierra del Fuego ناپدید شوند
14. The elections had been particularly hard fought, and acrimony between nationalists and non-nationalists split Basque society down the middle.
[ترجمه ترگمان]انتخابات به ویژه مبارزه سختی بود و تندی و تندی بین ناسیونالیست های عرب و non جامعه باسک را از وسط تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]انتخابات به خصوص جنگ سخت بوده است، و درگیری بین ملی گرایان و غیر ناسیونالیست ها، تقسیم جامعه باسک به وسط