1. An abridgment of the book has been published for young readers.
[ترجمه ترگمان]An کتاب برای خوانندگان جوان منتشر شده است
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از این کتاب برای خوانندگان جوان منتشر شده است
2. They had a uniform guideline from the abridgment to the compiling of textbooks by Japanese left-wing force.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک رهنمود همسان از the گرفته تا گردآوری کتب درسی توسط نیروی جناح چپ ژاپنی داشتند
[ترجمه گوگل]آنها دستورالعمل یکنواخت را از خلاصه ای از ترکیب کتاب های درسی توسط نیروهای چپ ژاپنی داشتند
3. The abridgment and distortion of Chinese textbooks during Japanese invasion of China was to carry out its obscurantism and cultural invasion.
[ترجمه ترگمان]تحریف و تحریف کتاب های درسی چینی در طول حمله ژاپن به چین برای انجام تاریک اندیشی و تهاجم فرهنگی به این کشور انجام شد
[ترجمه گوگل]خلاصه و تحریف کتاب های درسی چینی در طی حمله ژاپنی به چین، انجام مبهوسی و تهاجم فرهنگی بود
4. Jefferson even made his own abridgment of the New Testament, cutting out almost all the miracle stories and claims to Jesus' deity and retaining the moral teachings.
[ترجمه ترگمان]جفرسون حتی تفسیر خود را از عهد جدید درست کرد و تقریبا تمامی داستان های معجزه آمیز را قطع کرد و ادعای خدای عیسی را مطرح کرد و آموزه های اخلاقی را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]جفرسون حتی مختص خود را از عهد جدید ساخت، تقریبا تمام داستان های معجزه را تقبیح کرد و به خدای عیسی و حفظ آموزه های اخلاقی می پرداخت
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. This abridgment provides a concise presentation of this masterpiece of Buddhist literature.
[ترجمه ترگمان]این abridgment یک ارایه مختصر از این شاهکار ادبیات بودایی دارد
[ترجمه گوگل]این خلاصه مقاله ارائه مختصری از این شاهکار ادبیات بودایی است
7. Abuses of the investigative process may imperceptibly lead to abridgment of protected freedoms.
[ترجمه ترگمان]سو استفاده هایی از فرآیند تحقیقی ممکن است به طور imperceptibly منجر به abridgment از آزادی های مورد حمایت شود
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از روند تحقیقاتی ممکن است به طور ناگهانی منجر به کوتاه شدن آزادی های محافظت شده شود
8. By communicating with the author, Lin Shu applies the translation methods like deletion, abridgment and addition, while Huang Jizhong reserves almost the whole original text.
[ترجمه ترگمان]در ارتباط با مولف، لین \" روش های ترجمه مانند حذف، abridgment و افزودن را اعمال می کند در حالی که Huang Jizhong تقریبا کل متن اصلی را ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]با ارتباط با نویسنده، لین Shu روش های ترجمه مانند حذف، خلاصه کردن و اضافه را اعمال می کند، در حالی که هوانگ Jizhong تقریبا تمام متن اصلی را ذخیره می کند
9. This explains why Lin Shu adopted translating methods such as addition, deletion, abridgment and adaptation in his Chinese translation of Uncle Tom's Cabin.
[ترجمه ترگمان]این توضیح می دهد که چرا لین \" روش های ترجمه مانند اضافه، حذف، abridgment و انطباق را در ترجمه چینی کتاب Uncle عمو تام به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این توضیح می دهد که چرا لین شو در ترجمه چینی خود از کابین عمو تام در ترجمه روش هایی نظیر افزودن، حذف، تکه تکه کردن و انطباق پذیرفته است
10. In terms of the legitimacy of academic freedom, three sorts of abridgment or suppression of the freedom are available.
[ترجمه ترگمان]از نظر مشروعیت آزادی آکادمیک، سه نوع of یا سرکوب آزادی موجود است
[ترجمه گوگل]از لحاظ مشروعیت آزادی آکادمیک، سه نوع تفکیک یا سرکوب آزادی وجود دارد
11. Libraries should cooperate with all persons and groups concerned with resisting abridgment of free expression and free access to ideas.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه ها باید با تمام افراد و گروه هایی که نگران مقاومت در برابر آزادی بیان آزادانه و دسترسی آزاد به ایده ها هستند، هم کاری کنند
[ترجمه گوگل]کتابخانه ها باید با تمام افراد و گروه های مرتبط با مقاومت در برابر خلاف عبارات آزاد و دسترسی آزاد به ایده ها همکاری کنند
12. For the Lord God of hosts shall make a consumption, and an abridgment in the midst of all the land.
[ترجمه ترگمان]زیرا خدای میزبان باید در میان تمام زمین ها یک مصرف داشته باشد
[ترجمه گوگل]زیرا خداوند، خدای میزبان، مصرف و مختصری در میان تمام سرزمین را خواهد داشت
13. IV. Libraries should cooperate with all persons and groups concerned with resisting abridgment of free expression and free access to ideas.
[ترجمه ترگمان]۴ کتابخانه ها باید با تمام افراد و گروه هایی که نگران مقاومت در برابر آزادی بیان آزاد و دسترسی آزاد به ایده ها هستند، هم کاری کنند
[ترجمه گوگل]IV کتابخانه ها باید با تمام افراد و گروه های مرتبط با مقاومت در برابر خلاف عبارات آزاد و دسترسی آزاد به ایده ها همکاری کنند
14. In addition, it discussed essence information's marking, token adding, length, abridgment, etc.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در مورد اهمیت اطلاعات جوهر، اضافه کردن، طول، abridgment و غیره بحث و تبادل نظر کردیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در مورد نشانه گذاری اطلاعات ماهیت، نشانه اضافه کردن، طول، تفصیل و غیره بحث شد
15. This insert connects the record engraved on the Small Plates with Mormon's abridgment of the Large Plates.
[ترجمه ترگمان]این قسمت، سابقه حکاکی شده روی صفحات کوچک با abridgment های مورمون ها را به صفحات بزرگ متصل می کند
[ترجمه گوگل]این درج رکوردی بر روی صفحات کوچک با مضمون کوتاه مورمون از صفحات بزرگ را به هم متصل می کند