کلمه جو
صفحه اصلی

baggily


معنی : بطور شل و ول، کیسه دار، بطور باد کرده
معانی دیگر : بطورباد کرده، کیسه دار، بطورشل و ول

انگلیسی به فارسی

به‌طور باد‌کرده، کیسه‌دار، به‌طور شل و ول


baggily، بطور شل و ول، کیسه دار، بطور باد کرده


انگلیسی به انگلیسی

• in a baggy manner, loosely (as in the fit of a pair of pants)

مترادف و متضاد

بطور شل و ول (قید)
baggily, flabbily

کیسه دار (قید)
baggily

بطور باد کرده (قید)
baggily


کلمات دیگر: