1. Ancient China had rich accidence concepts.
[ترجمه ترگمان]چین باستان دارای مفاهیم accidence غنی بود
[ترجمه گوگل]چین باستان دارای مفاهیم غنی غنی بود
2. This text surrounds that problem, makes some accidence and system discussion.
[ترجمه ترگمان]این متن، این مشکل را احاطه می کند، و باعث می شود کمی بحث و تبادل نظر و سیستم برقرار شود
[ترجمه گوگل]این متن این مشکل را حل می کند، باعث می شود که بعضی از دغدغه ها و بحث های سیستم
3. Medical factors cause the accidence of MOF also.
[ترجمه ترگمان]عوامل پزشکی نیز باعث ایجاد اختلال در مواد مخدر می شوند
[ترجمه گوگل]فاکتورهای پزشکی باعث بروز بسامد MOF نیز می شود
4. Objective:To investigate the reason of a food-poisoning accidence occured at a cafeteria in order to take preventive measures.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی دلیل مسمومیت غذایی - رخ داد در یک کافه تریا به منظور انجام اقدامات پیشگیرانه
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علت یک اختلال مسمومیت غذا در یک کافه تریا به منظور اقدامات پیشگیرانه رخ داده است
5. I have learnt some knowledge of it in accidence.
[ترجمه ترگمان]من در این امر اطلاعاتی کسب کرده ام
[ترجمه گوگل]من برخی از دانش آن را در دفاعی آموخته ام
6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
7. Results: All the rats with bacterial translocation(BT) were found to have small intestine bacterial overgrowth(SIBO). The accidence of SIBO and BT were 50% (10/20) and 35% (7/20) in cirrhotic rats.
[ترجمه ترگمان]نتایج: مشخص شد که تمام موش ها با انتقال باکتری (BT)دارای روده کوچک روده (SIBO)هستند جمعیت این شرکت ۵۰ % (۲۰ \/ ۲۰)و ۳۵ % (۷ \/ ۲۰)در cirrhotic موش بود
[ترجمه گوگل]نتایج: همه موش های با انتقال ویروس باکتریایی (BT) بر رشد باکتری های روده کوچک (SIBO) یافت شدند بروز SIBO و BT 50٪ (20/10) و 35٪ (20/7) در موش های صحرایی سیروز بود
8. Furthermore it is very important that we use language model, syntax and accidence model in middle or big glossary continuous speech recognition.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بسیار مهم است که از مدل زبانی، مدل syntax و accidence در middle میانی یا بزرگ به عنوان شناسایی گفتار پیوسته استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیار مهم است که ما از مدل زبان، نحو و مدل ریاضیات در تشخیص گفتار مستمر واژه نامه متوسط یا بزرگ استفاده کنیم
9. And then he or oneself cheat oneself leave Taiwan and life accidence!
[ترجمه ترگمان]و بعد خودش یا خودش را گول می زند، تایوان و زندگی را ترک می کند!
[ترجمه گوگل]و سپس خود و خود را تقلب خود را ترک تایین و accidence زندگی!
10. The surveying of refraction shooting on the shallow sea in Qingdao is accidence summarized.
[ترجمه ترگمان]بررسی انکسار نور بر روی دریای کم عمق در Qingdao به طور خلاصه بیان شده است
[ترجمه گوگل]تیراندازی به تیراندازی انکساری در دریای کم عمق در چینگدائو خلاصه شده است
11. Educate the workers in safety. Antiskid shoes are worn in rainy day in case of accidence.
[ترجمه ترگمان]به کارکنان در ایمنی آموزش دهید کفش های Antiskid در روز بارانی در مورد accidence فرسوده شده اند
[ترجمه گوگل]آموزش کارکنان در ایمنی کفش ضد عفونی در صورت بارندگی در روز بارانی پوشیده می شود
12. The baby is the only survival after the serious accidence.
[ترجمه ترگمان]کودک تنها زنده ماندن پس از the جدی است
[ترجمه گوگل]کودک تنها بقا است پس از حادثه جدی