1. The acid test of a good driver is whether he or she remains calm in an emergency.
[ترجمه کریم] آزمون واقعی ( عملکرد، صحت و دقت انجام کار ) یک راننده زمانیست که او در شرایط اضطراری آرام باشد.
[ترجمه ترگمان]آزمایش اسید یک راننده خوب این است که آیا او در شرایط اضطراری آرام می ماند یا خیر
[ترجمه گوگل]آزمون اسیدی راننده خوب این است که آیا او در شرایط اضطراری آرام است
2. The acid test of a good driver is whether he remains calm in an emergency.
[ترجمه ترگمان]آزمایش اسید یک راننده خوب این است که آیا او در شرایط اضطراری آرام باقی می ماند یا خیر
[ترجمه گوگل]آزمون اسیدی راننده خوب این است که آیا او در شرایط اضطراری آرام است
3. The acid test of a good leader is the extent to which they select a style to suit the circumstances.
[ترجمه ترگمان]آزمون اسیدی یک رهبر خوب، حدی است که آن ها یک سبک را برای تناسب با شرایط انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]آزمون اسیدی رهبر خوب این است که آنها سبک خود را مطابق با شرایط انتخاب می کنند
4. The critical question, the acid test of socialism, is the distribution of power at the point of production.
[ترجمه ترگمان]سوال مهم، آزمون اسیدی سوسیالیسم، توزیع قدرت در نقطه تولید است
[ترجمه گوگل]سوال مهم، آزمون اسید سوسیالیسم، توزیع قدرت در نقطه تولید است
5. The acid test was when I told him why I never had any money to spend, but he was very understanding.
[ترجمه ترگمان]تست اسید وقتی به او گفتم که چرا من هیچ پولی برای خرج کردن ندارم، اما او خیلی تفاهم داشت
[ترجمه گوگل]آزمون اسیدی زمانی بود که من به او گفتم چرا من هرگز پولی برای صرف ندارم، اما او بسیار درک کرد
6. Ibrox, therefore, could be an acid test for Robertson, Levein and a few others.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Ibrox می تواند یک تست اسید برای رابرتسن، Levein و چند نفر دیگر باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، ایروکس، می تواند آزمون اسیدی برای رابرتسون، لوین و چند نفر دیگر باشد
7. The acid test, of course, was to sit through Driving Miss Daisy without shedding a tear.
[ترجمه ترگمان]البته تست اسید، البته این بود که بدون ریختن اشک، دوشیزه دی زی را سوار کالسکه کند
[ترجمه گوگل]البته، آزمون اسید، از طریق رانندگی خانم دیزی، بدون ریزش کردن، نشستن بود
8. For my own small study, the acid test was one of relevance.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه کوچک خودم، آزمون اسیدی یکی از ارتباط بود
[ترجمه گوگل]برای مطالعه کوچک من، آزمون اسید یکی از اهمیت بود
9. Results of exsomatize oxalic acid test showed that isolates toxicity from two areas may be similar.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش اسید oxalic - اسید نشان داد که سمیت isolates از دو منطقه ممکن است مشابه باشد
[ترجمه گوگل]نتایج آزمون اگزالیک اسید اسکالتیک نشان داد که ایزوله های سمیت از دو ناحیه ممکن است مشابه باشند
10. Here, I thought, is the acid test for Father's advice.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم: اینجا، تست اسید برای نصیحت پدر است
[ترجمه گوگل]در اینجا، من فکر کردم، آزمون اسیدی برای توصیه پدر است
11. This exam is an acid test for me.
[ترجمه ترگمان]این آزمون یک تست اسید برای من است
[ترجمه گوگل]این آزمون آزمون اسیدی برای من است
12. The acid test for a politician is whether he can resist bribe.
[ترجمه ترگمان]آزمایش اسید برای یک سیاست مدار این است که آیا می تواند در برابر رشوه مقاومت کند
[ترجمه گوگل]آزمایش اسید برای یک سیاستمدار این است که آیا او می تواند در برابر رشوه مقاومت کند
13. Can Johns beat Smith? That's the acid test.
[ترجمه ترگمان]آیا جانز می تواند اسمیت را شکست دهد؟ این تست اسید است
[ترجمه گوگل]جانسون می تواند اسمیت را کتک بزند؟ این آزمون اسیدی است
14. Acid test Ratio is used for measuring the ability of reimbursing current liability by current asset. It could be represented by the cash asset divided by current liability.
[ترجمه ترگمان]نسبت آزمون اسیدی برای اندازه گیری توانایی of فعلی با دارایی جاری استفاده می شود آن را می توان با دارایی نقدی تقسیم بر مسئولیت فعلی نشان داد
[ترجمه گوگل]نسبت تست اسید برای اندازه گیری توانایی بازپرداخت بدهی فعلی توسط دارایی فعلی مورد استفاده قرار می گیرد این می تواند توسط دارایی نقدی تقسیم بر مسئولیت فعلی نمایندگی شود
15. This difficult task is the acid test for all of us.
[ترجمه ترگمان]این کار دشوار تست اسید برای همه ماست
[ترجمه گوگل]این کار دشوار آزمون اسیدی برای همه ما است