1. Ronaldo felt a pain high in his adductor muscle during training and will have treatment although he is a doubt for Sunday's game against Fiorentina.
[ترجمه ترگمان]رونالدو در طی دوره آموزشی احساس درد شدیدی را در ماهیچه adductor احساس کرد و با وجود اینکه در بازی روز یکشنبه در برابر فیورنتینا تردید دارد، درمان خواهد شد
[ترجمه گوگل]رونالدو در طول تمرین احساس درد در عضلات آدرنال خود را افزایش داد و درمان خواهد شد اگرچه او برای بازی یکشنبه در برابر فیورنتینا تردید دارد
2. The adductor hallucis or the sesamoid is not necessarily interfered in patients with slight or moderate hallux valgus.
[ترجمه ترگمان]The hallucis یا the ضرورتا در بیماران با hallux خفیف یا متوسط دخالت نمی کنند
[ترجمه گوگل]هالوسیت adductor یا sesamoid لزوما در بیماران با hallux valgus کم و یا مداخله ای دخالت نمی کند
3. Gerrard aggravated an adductor muscle injury in training ahead of the midweek UEFA Champions League clash with Chelsea.
[ترجمه ترگمان]او قبل از مسابقه لیگ قهرمانان اروپا در لیگ قهرمانان اروپا دچار سانحه شد
[ترجمه گوگل]جرارد ضربات عضلانی آدرستر را در تمرینات پیش از لیگ قهرمانان اروپا و چلسی در اواسط هفته تشدید کرد
4. Pato has an edematous suffusion to the adductor of his right thigh. His conditions will be evaluated in the next few days.
[ترجمه ترگمان]Pato یک edematous edematous به ران پای راست او دارد شرایط او در چند روز آینده ارزیابی خواهد شد
[ترجمه گوگل]پاتو به همراهان سر ران راست خود یک سرنگ رحم دارد شرایط او در چند روز آینده ارزیابی خواهد شد
5. He has torn the left adductor longus tendon completely.
[ترجمه ترگمان] اون قسمت چپ tendon رو کاملا پاره کرده
[ترجمه گوگل]او تاندون بلند مدت adductor چپ را به طور کامل پاره کرده است
6. Objective : To provide anatomical data for transplanting adductor magnus flap and repairing sphincter ani external.
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم نمودن داده های تشریحی برای پیوند دادن دریچه magnus adductor و تعمیر sphincter ani خارجی
[ترجمه گوگل]هدف ارائه داده های تشریحی برای پیوند مادونوس فلپ adductor و تعمیر اسفنکتر ani خارجی
7. For the hard clam adductor, the PGM showed high polymorphism and GPI showed monomorphism.
[ترجمه ترگمان]برای the hard، the پلی مورفیسم بالا نشان داد و GPI نشان داد که پلی مورفیسم با پلی مورفیسم حاصل شده است
[ترجمه گوگل]PGM نشان داد که پلیمورفیسم بالا و GPI نشانگر مولکولی بودن آن است
8. The magnus adductor muscle tendon was supplied from the articular arterial branch of descending artery of knee, which contributed to the arterial network of knee joint.
[ترجمه ترگمان]tendon ماهیچه magnus adductor از شاخه arterial شریانی artery که در شبکه شریانی مفصل زانو نقش داشتند تامین می شد
[ترجمه گوگل]تاندون عضله آدرنال مغناطیسی از شاخه شریانی مفصل شریان نزولی زانوی تهیه شده است که به شبکه شریانی مفصل زانو کمک کرده است
9. Objective: To provide anatomy data for the transposition of vascularized flap of magnus adductor muscle tendon to repair the defected tibial collateral ligament.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارایه داده های آناتومی برای جابجایی دریچه of of adductor of برای ترمیم the collateral tibial tibial
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه داده های آناتومی برای انتقال فلپ عروقی از تاندون عضلانی مادون قرمز برای ترمیم لثه لثه مچ دست تابیال
10. The gluteus medius on the outside of the pelvis and the adductor group on the inside of the thigh balance the pelvis from the outside to the inside.
[ترجمه ترگمان]عضلات سرین در خارج از لگن و گروه adductor در داخل ران، لگن را از بیرون به داخل فشار می دهند
[ترجمه گوگل]گلویتوس مدیوس در خارج از لگن و گروه adductor در داخل ران تعادل لگن از خارج به داخل
11. INTERVENTIONS:The patients received LSPR of L5 and S1 dorsal roots together with bilateral adductor tenotomy.
[ترجمه ترگمان]interventions: بیماران lspr of L۵ و اس - ۱ را همراه با adductor bilateral bilateral دریافت کردند
[ترجمه گوگل]مداخلات بیماران LSPR از ریشه های پشتی L5 و S1 همراه با تنوتومی adductor دو طرفه دریافت کرد
12. Nevertheless, when they co-existed in one and the same muscle, such as the adductor or foot muscle of Anodonta, the existence of some genetic relationship between the two may have to be reckoned with.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، زمانی که آن ها در یک و یک ماهیچه وجود داشتند، مانند ماهیچه ساق پا یا ماهیچه Anodonta، وجود برخی رابطه ژنتیکی بین این دو ممکن است با آن ها حساب شود
[ترجمه گوگل]با این وجود، هنگامی که آنها در یک عضله یکسان، مانند عضله آدرنال یا پا Anodonta هم وجود داشت، وجود برخی از رابطه ژنتیکی بین دو مورد باید با آن حساب شود
13. Of all the soft parts of farrer's scallop, the adductor muscle has the highest content of amino acid, with the content of non-striated muscle higher than mat of the striated muscle.
[ترجمه ترگمان]از تمام قسمت های نرم گوش ماهی farrer، ماهیچه adductor بالاترین مقدار اسید آمینه را دارد و دارای محتوای غیر - بالاتر از mat ماهیچه striated است
[ترجمه گوگل]از تمام قسمتهای نرمی مارماهی فرگر، عضله adductor دارای بالاترین میزان اسید آمینه است و محتوای عضله غیرشبکه بالاتر از مات عضله رشته ای است
14. Liverpool today confirmed Steven Gerrard faces at least another week on the sidelines as he continues to recover from a strain in his adductor muscle.
[ترجمه ترگمان]امروز، لیورپول، استیون جرارد را تایید کرد که حداقل یک هفته دیگر در حاشیه کناری قرار دارد تا از فشار در ماهیچه adductor خود رهایی یابد
[ترجمه گوگل]لیورپول امروز تایید کرد استیون جرارد حداقل هفته دیگر در حاشیه قرار دارد، زیرا او همچنان از فشار در عضله آدرنال خود رنج می برد
15. It damaged all the soft tissue arosed from fractures medially and laterally, included adductor hallucis, quadratus plantae, flexor digitorum brevis and abductor digiti minimi as well.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به تمام بافت های نرم arosed from and laterally، included hallucis، quadratus plantae، flexor digitorum brevis و سارق digiti minimi آسیب رساند
[ترجمه گوگل]این تمام بافت نرم را که از شکستگی در ناحیه Medially و در سمت چپ ایجاد شده بود، آسیب دیده بود، شامل هالوسیت Adductor، Plantae Quadratus، Flexoror Digitorum brevis و Digitu minimi نیز بود