1. accursed be his name
لعنت بر نام او،لعنت بر او باد!
2. His line would be accursed to the last generation.
[ترجمه ترگمان]نسل او به نسل آخر لعنت خواهد شد
[ترجمه گوگل]خط او به نسل گذشته متوسل خواهد شد
3. Of all base passions, fear is the most accursed. William Shakespeare
[ترجمه ترگمان]از همه سوداهای پست، ترس the است ویلیام شکسپیر …
[ترجمه گوگل]از همه ی لذت های پایینی، ترس بیشترین نفرین است ویلیام شکسپیر
4. But I had forgotten those accursed books of poetry.
[ترجمه ترگمان]اما من آن کتاب های نفرین شده شعر را فراموش کرده بودم
[ترجمه گوگل]اما من آن کتاب های شعر ناتمام را فراموش کرده ام
5. There was one accursed deed done at this spot before now.
[ترجمه ترگمان]در همین لحظه یک عمل لعنتی انجام شد
[ترجمه گوگل]قبل از این، در این مکان، یک عمل متهور انجام شد
6. In every way these accursed beings struggle against everyone in order to separate men from God.
[ترجمه ترگمان]در هر حال این موجودات لعنتی در مقابل همه برای جدا کردن مردان از خدا مبارزه می کنند
[ترجمه گوگل]به هر حال این موجودات نفرین شده به منظور جدا سازی مردان از خدا، علیه همه مبارزه می کنند
7. The accursed Demon Sovereign has forseen everything.
[ترجمه ترگمان]The شیطان لعنتی همه چیز را فراموش کرده است
[ترجمه گوگل]خدای متعال، خدای متعال همه چیز را پیش بینی کرده است
8. The accursed shark alone in any generic respect be said to bear comprarative analogy the dog.
[ترجمه ترگمان]تنها کوسه ملعون در هر گونه احترام عمومی نسبت به قیاس با سگ، گفته می شود
[ترجمه گوگل]گفته می شود که کوسه مورچه به تنهایی در هر جنبه ی عمومی، تحمل کاملی از سگ را دارد
9. This cursed business accursed of God and man, what is it?
[ترجمه ترگمان]این کار نفرین شده خدا و خدا، آن چیست؟
[ترجمه گوگل]این کسب و کار لعنتی از خدا و مرد متولد شده است، چه چیزی است؟
10. I despised myself and the voices of my accursed human education.
[ترجمه ترگمان]من خودم و صدای تعلیم و تربیت انسانی ملعون خود را حقیر می شمارم
[ترجمه گوگل]من خودم و صدای آموزش انسانی من را نادیده گرفتم
11. I can't get around like I used to - it's this accursed rheumatism!
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم مثل خودم این ور و اون ور برم، این رماتیسم لعنتی!
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از آن استفاده کنم - این این روماتیسم نجیب است!
12. I had forgotten how old I was until the accursed Purves and Noakes popped up to remind me.
[ترجمه ترگمان]فراموش کرده بودم که چه قدر پیر بودم تا وقتی که فلان فلان و فلان فلان مرا به یاد آورد
[ترجمه گوگل]من تا چند وقت پیش فراموش کرده بودم که پافوس و نوک های متمایل به یاد من می آیند
13. And the son of Carmi : Achar, the troubler of Israel, who transgressed by what was accursed.
[ترجمه ترگمان]و پسر of: Achar، the اسراییل، که از آنچه نفرین شده بود تجاوز کرده بود
[ترجمه گوگل]و پسر کریمه آکار، ناراحتکننده اسرائیل، که از آنچه غیب بود، فریب خورد
14. Then you condemn me to live wretched and to die accursed?
[ترجمه ترگمان]پس مرا محکوم به زنده ماندن و مرگ محکوم خواهید کرد؟
[ترجمه گوگل]پس من شما را محکوم می کنم که به زحمت کشته و نفرین می کنم؟
15. And ye, in any wise keep yourselves from the accursed thing, lest ye make yourselves accursed, when ye take of the accursed thing, and make the camp of Israel a curse, and trouble it.
[ترجمه ترگمان]و شما، هر قدر هم که عاقل باشید، از این کار لعنتی جلوگیری کنید، تا از این کار لعنتی جلوگیری کنید، وقتی که از آن چیز لعنتی استفاده کنید، و اردوگاه اسرائیل را نفرین کنید، و دردسر درست کنید
[ترجمه گوگل]و شما هر گماهی را از عذاب و رنج خود حفظ می کنید، تا زمانی که از عذاب بردارید، خود را از بین ببرید، و اسرائیل را لعنت کنید و از آن بترسید