کلمه جو
صفحه اصلی

boot camp


(امریکا) اردوی آموزشی و تمرینی (برای سربازان نیروی دریایی و تفنگداران دریایی تازه کار)، پادگان آموزشی، اردوگاه نوسربازان، اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی

انگلیسی به فارسی

اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی


اردوگاه بوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a military installation at which U.S. Navy or Marine recruits receive basic training.

• training camp for new soldiers
in the united states, a boot camp is a camp where army, navy, or marine recruits are trained.

مترادف و متضاد

basic training camp


Synonyms: military training, recruit training facility


جملات نمونه

1. He had recently graduated from Marine Corps boot camp.
[ترجمه ترگمان]او اخیرا از کمپ boot نیروی دریایی فارغ التحصیل شده بود
[ترجمه گوگل]او اخیرا از اردوگاه بولینگ نیروی دریایی فارغ التحصیل شده است

2. Beetle Bailey will go through boot camp again and again, never to be promoted above private.
[ترجمه ترگمان]سوسک خارجی دوباره به اردوگاه go و دیگر هیچ وقت ارتقا پیدا نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]سوسک بیلی از طریق اردوگاه بوت بارها و بارها باز خواهد گشت، هرگز نباید بالاتر از خصوصی ارتقا یابد

3. The men I worked with called it academic boot camp.
[ترجمه ترگمان]مردانی که من با آن ها کار کردم، آن را کمپ دانشگاهی می نامند
[ترجمه گوگل]مردانی که من آنها را با نام آن اردوگاه بوت دانشگاهی نامیدم

4. Like at boot camp, soldiers going through specialized training are completely dependent on their drill sergeants and instructors.
[ترجمه ترگمان]مانند اردوگاه بوت، سربازان از طریق آموزش های تخصصی به طور کامل به sergeants و مربیان خود وابسته هستند
[ترجمه گوگل]مثل اردوی بوت، سربازانی که از طریق آموزش تخصصی به طور کامل وابسته به سربازان و مربیان متخصص هستند

5. However, about 2percent of those who finished boot camp have had problems while on parole.
[ترجمه ترگمان]با این حال حدود ۲ درصد از کسانی که اردوی آماده سازی خود را به پایان رسانده اند با آزادی مشروط مشکلاتی داشته اند
[ترجمه گوگل]با این حال، حدود 2 درصد از کسانی که اردوگاه بوت را به پایان رسانده اند، مشکلی در هنگام امدادرسانی دارند

6. The Legislature will review the boot camp approach in October and decide whether to renew, expand or discontinue it.
[ترجمه ترگمان]قوه مقننه در ماه اکتبر رویکرد اردوگاه راه اندازی را بررسی خواهد کرد و تصمیم خواهد گرفت که آیا تمدید، توسعه یا توقف آن را انجام دهد یا خیر
[ترجمه گوگل]مجلس نمایندگان در ماه اکتبر، روش بازرسی بوت را بررسی خواهد کرد و تصمیم می گیرد که آن را تمدید کند، آنرا تمدید یا متوقف کند

7. I graduated from boot camp, was sent overseas and landed at New Caledonia.
[ترجمه ترگمان]من از کمپ بوت فارغ التحصیل شدم، به خارج از کشور فرستاده شدم و در Caledonia جدید پیاده شدم
[ترجمه گوگل]من از اردوگاه بوت فارغ التحصیل شدم، در خارج از کشور فرستاده شد و در کالدونیای جدید فرود آمد

8. Half boot camp, half think tank, the FBI academy houses some of the bureau's most innovative divisions.
[ترجمه ترگمان]یک کمپ نیمه راه اندازی، نیم مخزن فکر، آکادمی اف بی آی تعدادی از بخش های نوآورانه این اداره را اداره می کند
[ترجمه گوگل]اردوگاه نیمه بوت، نیمی از اتاق فکر، آکادمی FBI، برخی از بخش های نوآورانه دفتر را در اختیار دارد

9. Sometime after boot camp, a group of us were sent to Camp Endicott in Rhode Island, where we joined to USN 28th Battalion.
[ترجمه ترگمان]مدتی بعد از کمپ، گروهی از ما به کمپ endicott در رود آیلند فرستاده شدند و در آنجا به گردان ۲۸ USN ملحق شدیم
[ترجمه گوگل]بعدها پس از بمب گذاری اردوگاه، یک گروه از ما به اردوگاه اندیکوت در رود آیلند فرستاده شد، جایی که ما به گردان 28 یونان پیوستیم

10. You two went to geisha boot camp? How hard was it to learn to be geisha?
[ترجمه ترگمان]شما دوتا هم به کمپ \"گیشا\" رفتین؟ یاد گرفتن یک گیشا چقدر سخت بود؟
[ترجمه گوگل]شما دو نفر به اردوگاه بوت گایش رفتید؟ چقدر سخت بود که یاد بگیریم که گایشی باشد؟

11. Yoga teacher training is not a yoga boot camp of doing the asanas all day.
[ترجمه ترگمان]آموزش یوگا تمرین یوگا می تواند یک اردوگاه yoga یوگا برای انجام تمام روز باشد
[ترجمه گوگل]آموزش معلم یوگا یک اردوگاه یوگا برای انجام آسان ها در تمام طول روز نیست

12. Half boot camp, half think tank, FBI academy houses some of the bureau's most innovative divisions.
[ترجمه ترگمان]یک کمپ نیمه راه اندازی، نیم مخزن فکر، آکادمی اف بی آی تعدادی از بخش های نوآورانه این اداره را اداره می کند
[ترجمه گوگل]اردوگاه نیمه بوت، آکادمی فدراسیون بین المللی فضای مجازی، برخی از بخش های نوآورانه دفتر را در اختیار دارد

13. I was a drill instructor at a boot camp back then. I applied for it because I thought it would be an easier job but it wasn't really.
[ترجمه ترگمان]اون موقع من یه مربی تمرین بودم که توی یه کمپ پشتی کار می کرد من برای آن درخواست کار کردم، چون فکر می کردم کار ساده ای باشد، اما واقعا اینطور نبود
[ترجمه گوگل]من یک مربی متد در یک اردوگاه بوت بودم من برای آن درخواست دادم، زیرا فکر کردم این کار ساده تر خواهد بود، اما واقعا نمی شد

14. New recruits are trained at the boot camp.
[ترجمه ترگمان]نیروهای تازه در اردوگاه راه اندازی آموزش دیده اند
[ترجمه گوگل]تازه کاران در اردوگاه بوته آموزش دیده اند

پیشنهاد کاربران

1 پادگان آموزشی
2 مرکزی جهت اصلاح رفتار بزهکاران کودک یا زیر سن قانونی ( مشابه با آنچه در ایران تحت عنوان "کانون اصلاح و تربیت" کارکرد دارد )

اردوگاه آموزشی

دوره آموزشی کوتاه و فشرده

دوره آموزشی

Crash course
دوره آموزشی فشرده، دوره فشرده، آموزش فشرده

دوره آموزشی فشرده سربازان در ابتدای سربازی که سابق بر این سه ماه بود


کلمات دیگر: