آنالوگ ها، قیاس، مقایسه، شباهت، همانندی، تناسب، قرینه، توافق، تساوی
analogies
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. he had fetched his analogies from nature
او تشبیه های خود را از طبیعت گرفته بود.
2. to enforce an argument with analogies
استدلال را با قیاس و تمثیل تقویت کردن
پیشنهاد کاربران
شباهت ها
مانندگی ها
همانندی ها / این همانی ها
قیاس
تشابهات
تمثیل
کلمات دیگر: