کلمه جو
صفحه اصلی

acreage


معنی : وسعت زمین به جریب
معانی دیگر : وسعت زمین برحسب آکر (جریب فرنگی)

انگلیسی به فارسی

وسعت زمین به جریب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an area or areas of land measured in acres; acres collectively.
مشابه: property

(2) تعریف: a large expanse of land.

• section of land measured in acres; fields, estate, land
the acreage of a piece of land is its area measured in acres.

مترادف و متضاد

وسعت زمین به جریب (اسم)
acreage

land


Synonyms: back forty, expanse, holding, parcel, plot, property, real estate


جملات نمونه

1. He has sown coffee on part of his acreage.
[ترجمه ترگمان]او قهوه را در بخشی از زمین های خودش کشت
[ترجمه گوگل]او قهوه ای در بخشی از زمین خود دارد

2. About 70% of the cocoa acreage is treated with insecticide.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۷۰ درصد از زمین های cocoa با حشرات آبی درمان می شود
[ترجمه گوگل]حدود 70 درصد از محل کاشت کاکائو با حشره کش درمان می شود

3. The aim is to increase the forestry acreage by 60% by the end of the decade.
[ترجمه ترگمان]هدف افزایش میزان زمین جنگلداری به میزان ۶۰ درصد تا پایان این دهه است
[ترجمه گوگل]هدف این است که تا پایان دهه 60 درصد افزایش سطح جنگل را افزایش دهیم

4. What is the acreage of the farm?
[ترجمه ترگمان]the مزرعه چیست؟
[ترجمه گوگل]محل کار مزرعه چیست؟

5. He has a very large acreage under the plough.
[ترجمه ترگمان]زمین شخم زده خیلی بزرگ است
[ترجمه گوگل]او زمین زیرزمینی زیادی دارد

6. Corn acreage pushed into first place.
[ترجمه ترگمان]زمین های شاخ در وهله اول به جلو رانده شدند
[ترجمه گوگل]زمین های ذرت تحت فشار قرار دادند

7. Nor would all the additional acreage have been possible without those crops of tobacco from the 1930s onward.
[ترجمه ترگمان]همه زمین های اضافی بدون آن محصولات تنباکو از دهه ۱۹۳۰ به بعد امکان پذیر نبود
[ترجمه گوگل]همچنین تمام زمین های اضافی بدون این محصولات تنباکو از دهه 1930 به بعد امکان پذیر نخواهد بود

8. The acreage set aside is one of the largest for species protected by the federal Endangered Species Act.
[ترجمه ترگمان]مساحت زمین کنار گذاشته شده یکی از بزرگ ترین گونه ها است که توسط قانون گونه های در معرض خطر فدرال محافظت می شود
[ترجمه گوگل]زمین های کنار گذاشته شده یکی از بزرگترین گونه های حفاظت شده توسط قانون فاخر گونه های در معرض خطر هستند

9. Its acreage expanded quickly as a response to demand fuelled by the emergence of the automobile industry.
[ترجمه ترگمان]مساحت آن به سرعت به عنوان پاسخی به تقاضای برق ناشی از پیدایش صنعت خودرو گسترش یافت
[ترجمه گوگل]زمین های آن به سرعت به عنوان پاسخ به تقاضای ناشی از ظهور صنعت خودرو گسترش یافت

10. In all 34% of this acreage was cut twice - mainly in Cumbria, Leicestershire and parts of Derbyshire.
[ترجمه ترگمان]در مجموع ۳۴ % از این زمین ها دو بار کاهش یافت - عمدتا در Cumbria، Leicestershire و قسمت هایی از Derbyshire
[ترجمه گوگل]در تمام 34٪ از این زمین ها دو بار - به طور عمده در Cumbria، Leicestershire و بخش های Derbyshire کاهش یافته است

11. Total acreage in Bucks is about 387 Harvey said.
[ترجمه ترگمان]Total هاروی می گوید که کل زمین \"باکس\" در حدود ۳۸۷ نفر است
[ترجمه گوگل]هاروی گفت، کل زمین در بک ها حدود 387 است

12. The plant and its surrounding acreage stretch as far as the eye can see.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه و زمین های اطراف آن تا جایی که چشم می تواند ببیند امتداد دارد
[ترجمه گوگل]گیاه و حوزه های اطراف آن تا آنجا که چشم می بینند، کشش دارند

13. The organization seeking that desert acreage?
[ترجمه ترگمان]این سازمان به دنبال آن زمین های بیابانی است؟
[ترجمه گوگل]سازمان به دنبال زمین های بیابانی است؟

14. Despite corn acreage increasing by ten percent last year, nitrogen fertilizer sales dropped by more than ten percent.
[ترجمه ترگمان]با وجود افزایش ده درصد مزارع ذرت در سال گذشته، فروش کود شیمیایی نیتروژن بیش از ده درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سالانه 10 درصد تولید زمین ذرت، فروش کود نیتروژن بیش از ده درصد کاهش یافته است

15. The army use a large acreage in the northern sector of the Pentlands as a training area and rifle range.
[ترجمه ترگمان]ارتش از یک زمین بزرگ در بخش شمالی of به عنوان منطقه آموزشی و محدوده اسلحه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]ارتش از بخش بزرگی در بخش شمال پنتلاند به عنوان یک منطقه آموزشی و تفنگ استفاده می کند

پیشنهاد کاربران

قطعه ای از زمین


Land, field


کلمات دیگر: