1. his description is only an approximation of reality
توصیف او فقط تشابهاتی با واقعیت دارد.
2. That is a fair approximation of the way in which the next boss is being chosen.
[ترجمه ترگمان]این یک تخمین منصفانه از روشی است که در آن رئیس بعدی انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]این تقریبی عادلانه از نحوه برگزاری انتخاب رئیس بعدی است
3. Could you give us a rough approximation of the likely cost?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید تقریبی از هزینه احتمالی را به ما بدهید؟
[ترجمه گوگل]می توانید تقریبی تقریبی از هزینه احتمالی را به ما بدهید؟
4. This is the nearest approximation of cost that they can give us.
[ترجمه ترگمان]این نزدیک ترین تقریب هزینه است که می توانند به ما بدهند
[ترجمه گوگل]این نزدیکترین تقریبی هزینه است که می تواند به ما بدهد
5. It was the nearest approximation to a crisis she'd ever experienced.
[ترجمه ترگمان]این نزدیک ترین شباهت به یک بحران بود که او تا به حال تجربه کرده بود
[ترجمه گوگل]این نزدیکترین تقریبی از یک بحران بود که تا به حال تجربه کرده بود
6. That's just an approximation, you understand.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک approximation، فهمیدی
[ترجمه گوگل]این فقط تقریبی است، شما درک می کنید
7. Our results should be a good approximation to the true state of affairs.
[ترجمه ترگمان]نتایج ما باید تقریب خوبی برای وضعیت واقعی امور باشد
[ترجمه گوگل]نتایج ما باید تقریب خوبی برای وضعیت واقعی باشد
8. He had coarsened his voice to an approximation of Cockney.
[ترجمه ترگمان]صدایش را بلندتر کرده بود
[ترجمه گوگل]او صدای خود را به تقریبی کوکی تقسیم کرد
9. 3000 students each year would be an approximation.
[ترجمه ترگمان]۳۰۰۰ دانشجو در هر سال تقریبی هستند
[ترجمه گوگل]3000 دانش آموز در هر سال تقریبی خواهد بود
10. This is only a crude approximation of the actual conditions in the area.
[ترجمه ترگمان]این تنها تقریبی از شرایط واقعی در این منطقه است
[ترجمه گوگل]این تنها تقریبی خام از شرایط واقعی در منطقه است
11. An approximation of the numbers expected to attend would be 350.
[ترجمه ترگمان]تخمینی از عددی که انتظار می رود در آن شرکت داشته باشد ۳۵۰ است
[ترجمه گوگل]تقریبی از اعداد مورد انتظار برای حضور 350 می باشد
12. Could you give me a rough approximation of how many people will be coming?
[ترجمه ترگمان]میشه یه تخمین بدی از اینکه چند نفر دارن میان رو برام توضیح بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تقریبی نادرستی از چندین نفر در آینده به من بدهید؟
13. The nearest approximation of this impossible counter-colonialist dream that we have is disco.
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین تقریب این رویای ناممکن counter - استعمار که ما داریم دیسکو است
[ترجمه گوگل]نزدیکترین تقریب این رویای غیرمنتظره ضد استعماری که ما داریم، دیسکو است
14. It is only an approximation of the swing eighth notes.
[ترجمه ترگمان]این فقط یک تخمین از اسکناس های هشتم نوسان است
[ترجمه گوگل]این فقط تقریبی از یادداشت هشتم نوسان است
15. We suppose that the Boussinesq approximation may be made and so the discussion of dynamical and thermal similarity in Section 5 applies.
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که تقریب Boussinesq ممکن است ساخته شود و بنابراین بحث در مورد شباهت دینامیکی و گرمایی در بخش ۵ اعمال می شود
[ترجمه گوگل]فرض کنیم که تقریب Boussinesq ممکن است ساخته شود و بنابراین بحث در مورد شباهت پویایی و حرارتی در بخش 5 اعمال می شود