1. an adept transition from tragedy to comedy
یک تغییر ماهرانه از تراژدی به کمدی
2. he is adept in grammar
او در دستور زبان ید طولایی دارد.
3. when it comes to rugs, he is an adept
او در مورد فرش بسیار خبره است.
4. Melissa quickly became adept at predicting his moods.
[ترجمه ترگمان]ملیسا به سرعت در پیش بینی وضع روحی او ماهر شد
[ترجمه گوگل]ملاسا به سرعت در پیش بینی حالاتش موفق شد
5. She's very adept at dealing with the media.
[ترجمه ترگمان]او در برخورد با رسانه ها بسیار ماهر است
[ترجمه گوگل]او در برخورد با رسانه ها بسیار متخصص است
6. He is unusually adept in mathematical calculations.
[ترجمه ترگمان]او در محاسبات ریاضی فوق العاده ماهر است
[ترجمه گوگل]او غالبا در محاسبات ریاضی آگاه است
7. He's usually very adept at keeping his private life out of the media.
[ترجمه ترگمان]او معمولا در حفظ زندگی خصوصی اش از رسانه ها بسیار ماهر است
[ترجمه گوگل]او معمولا در حفظ حریم خصوصی خود از رسانه ها بسیار متخصص است
8. The direct marketing industry has become adept at packaging special offers.
[ترجمه ترگمان]صنعت بازاریابی مستقیم در بسته بندی پیشنهادهای ویژه ماهر شده است
[ترجمه گوگل]صنعت بازاریابی مستقیم در ارائه بسته های ویژه بسته بندی شده است
9. As a composer he proved himself adept at large dramatic forms.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک آهنگ ساز خود را در فرم های دراماتیک بزرگ ماهر نشان داد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک آهنگساز او خود را متقاعد به اشکال چشمگیر شد
10. He is adept at computer.
[ترجمه ترگمان]او در کامپیوتر استاد است
[ترجمه گوگل]او متخصص در کامپیوتر است
11. I'm afraid she's also an adept liar.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه او هم یک دروغگوی ماهر است
[ترجمه گوگل]من می ترسم که او نیز یک دروغ دروغین است
12. He is adept at organization work.
[ترجمه ترگمان]او در کار سازمان ماهر است
[ترجمه گوگل]او در سازمان کارآمد است
13. The government is more than adept at ploughing its own diplomatic furrow.
[ترجمه ترگمان]دولت بیش از مهارت در شخم زدن زمین دیپلماتیک خود مهارت دارد
[ترجمه گوگل]حکومت بیش از آنکه بتواند صهیون دیپلماتیک خود را بشکند، صاحب قدرت است
14. Silas proved adept in the art of avoiding potholes in the road.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که سیلاس در اثر دوری کردن چاله های جاده ماهر بوده
[ترجمه گوگل]سیلاس معتقد است که از اجتناب از چاله ها در جاده ها آگاه است
15. He became adept at getting even the shyest students to talk.
[ترجمه ترگمان]او در رساندن دانش آموزان shyest به سخنرانی مهارت پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او در حقیقت حتی دانش آموزان خجالتی را به صحبت کردن تبدیل کرد
16. She is an adept rock-climber and a past master of the assault course.
[ترجمه ترگمان]او یک کوهنورد بسیار ماهر و استاد پیشین دوره حمله است
[ترجمه گوگل]او یک صخره شناخته شده معتبر و یک استاد گذشته از دوره حمله است