وابسته به اتاق کار قاضی، وابسته به تالار مجلس یا هیئت مقننه، دیوانی
cameral
وابسته به اتاق کار قاضی، وابسته به تالار مجلس یا هیئت مقننه، دیوانی
انگلیسی به فارسی
وابسته به اتاق کار قاضی، وابسته به تالار مجلس یا هیئت مقننه، دیوانی
دوربین عکاسی
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to public finances
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] بر روی طرف مقعر دیواره یک نوتیلوئید. متضاد: hyposeptal deposit
جملات نمونه
bicameral
دارای دو هیئت مقننه (مجلس شورا و سنا)
کلمات دیگر: