کلمه جو
صفحه اصلی

denticulation


دندانچه داری، دندانکداری، دندانه داری، کنگره داری، ریزدندانه داری، تضریس -2دندانگی، دندانه دندانه بودن، کنگرگی -3 دندانچه، دندانه ریز، حالت چتردندانه داریاکنگره دار

انگلیسی به فارسی

دندانچه‌داری، دندانک‌داری، دندانه‌داری، کنگره‌داری، ریزدندانه‌داری


دندانگی، دندانه دندانه بودن، کنگرگی


دندانچه، دندانک


دندانپزشکی


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] دندانچه داری، تضریس، دندانه ای حالت دندانچه یا دندانه داری. همچنین سری ساختارهای کوچک دندان مانند. مثلاً دندانچه های روی حواشی جلویی و عقبی صدف یک اوستراکود سیترید را گویند.


کلمات دیگر: