کلمه جو
صفحه اصلی

air wave


امواج رادیو و تلویزیون

انگلیسی به فارسی

موج هوا


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] موج هوا، هوا موج یک آکوستیک در هوا؛ مقایسه شود با: صدای زمین لرزه.
[آب و خاک] موج هوا

جملات نمونه

1. A well-known voice came over the airwaves.
[ترجمه ترگمان] یه صدای شناخته شده روی امواج رادیویی نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]صدای شناخته شده از طریق امواج رادیویی بود

2. They said an auction of the airwaves would have drawn $ 20 billion to $ 70 billion.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که مزایده امواج رادیویی ۲۰ میلیارد دلار به ۷۰ میلیارد دلار خواهد رسید
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که یک حراجی از امواج هوایی 20 تا 30 میلیارد دلار خواهد بود

3. Twice he appealed directly to Leanna over the airwaves, though he was aware she never listened to the radio.
[ترجمه ترگمان]او دو بار مستقیما روی امواج رادیویی نفوذ کرد، هرچند می دانست که هرگز به رادیو گوش نکرده است
[ترجمه گوگل]دو بار او به لانا به طور مستقیم از طریق امواج رادیویی درخواست کرد، هرچند او آگاه بود که هرگز به رادیو گوش نداده است

4. It will be introduced on the airwaves in the next couple of weeks.
[ترجمه ترگمان]این برنامه در دو هفته آینده در امواج رادیویی اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]این در چند هفته آینده در امواج رادیویی معرفی می شود

5. A Gramm spokesman said the airwave proceeds alone would amount to $ 4 billion over five years.
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی Gramm گفت که درآمد حاصل از airwave به تنهایی ۴ میلیارد دلار در طول پنج سال خواهد بود
[ترجمه گوگل]سخنگوی گرام گفت که تنها به نفع هواپیما بیش از پنج سال به 4 میلیارد دلار خواهد رسید

6. The new ads are timed to hit the airwaves as the stores complete the merchandise makeover, Cohen said.
[ترجمه ترگمان]کوهن می گوید: تبلیغات جدید برای رسیدن به امواج رادیویی همزمان با تکمیل انتقال کالا برنامه ریزی شده اند
[ترجمه گوگل]کوهن گفت، آگهی های جدید برای دسترسی به امواج رادیویی زمانیکه فروشگاه ها قبل از ظهور کالا کامل می شوند، زمان می برند

7. There is no evidence that Airwave users suffer illness or any ill effects as a result of using their radios.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد کاربران Airwave در اثر استفاده از رادیوهای خود، از بیماری یا هر گونه اثر بدی رنج می برند
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود ندارد که کاربران Airwave در اثر استفاده از رادیوهای خود از بیماری و یا هر گونه خسارت ناشی از بیماری رنج می برند

8. Brill: Every wire, every airwave. The more technology you use, the easier it is for them to keep tabs on you. It's a brave new world out there. . .
[ترجمه ترگمان]Brill: هر سیمی، هر airwave هرچه تکنولوژی بیشتری استفاده کنید، راحت تر می توانید زبانه بکشید در آنجا یک دنیای جدید شجاعانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]بریل: هر سیم، هر نوع هواوی تکنولوژی بیشتر که استفاده می کنید، ساده تر از آن است که آنها بتوانند زبانه ها را روی شما نگه دارند این یک جهان جدید شجاع است خارج وجود دارد

9. Since then a new system, Airwave, has been introduced, which allows underground communications between the emergency services and London Underground staff.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد یک سیستم جدید به نام Airwave معرفی شده است که به ارتباطات زیرزمینی بین خدمات اورژانس و کارکنان مترو لندن اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]از آن به بعد یک سیستم جدید، Airwave معرفی شده است، که اجازه ارتباطات زیرزمینی بین سرویس های اضطراری و کارکنان زیردریایی لندن را می دهد

10. When the primary airwave from the explosion strikes the ground, another wave is produced by reflection.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نور اولیه از انفجار به زمین برخورد می کند، موج دیگری با انعکاس تولید می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که موج اولیه از انفجار به زمین ضربه می زند، موج دیگری از طریق انعکاس تولید می شود

11. In the last days before the vote, both sides are saturating the airwaves.
[ترجمه ترگمان]در آخرین روز قبل از رای گیری، هر دو طرف امواج رادیویی را پر کرده اند
[ترجمه گوگل]در روزهای گذشته قبل از رای گیری، هر دو طرف موجب اشباع هوا می شوند

12. The new series of Batman will be on the airwaves at 6 pm every Tuesday.
[ترجمه ترگمان]سریال جدید بتمن در ساعت ۶ بعد از ظهر هر سه شنبه ۶ بعد از ظهر پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]سری جدید بتمن در روزهای 6 بعدازظهر هر روز سه شنبه خواهد بود

13. More and more TV and radio stations are crowding the airwaves.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه های رادیویی و رادیویی بیشتری امواج رادیویی را زیر و رو می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر و بیشتر ایستگاه های تلویزیونی و رادیویی موج می زند

14. The election campaign has been fought not in street rallies but on the airwaves.
[ترجمه ترگمان]مبارزات انتخاباتی نه در تظاهرات خیابانی بلکه در امواج رادیویی انجام شده است
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی نه در تظاهرات خیابانی، بلکه در مواقع هوایی

15. Hip-hop culture has been most affected by a drug crackdown on the airwaves.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ هیپ هاپ در امواج رادیویی بیش از همه تحت تاثیر سرکوب مواد مخدر قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرهنگ هیپ هاپ بیشتر تحت تأثیر سرکوب مواد مخدر در هوا بوده است


کلمات دیگر: