airborne

1. airborne bacteria

باکتری های هوابرد (هوازی)

2. airborne troops

نیروهای هوابرد

3. airborne

هوا برد

4. our airborne and seaborne forces

نیروهای دریابرد و هوابرد ما

5. we will be airborne soon

بزودی در پرواز خواهیم بود.

6. The commando force joined up with the airborne troops near the captured bridge.

[ترجمه ترگمان]نیروی کماندویی به نیروهای هوابرد نزدیک پل تسخیر شده نیز ملحق شد
[ترجمه گوگل]نیروی فرماندهی با نیروهای هوابرد در نزدیکی پل دستگیر شد

7. The pilot did manage to get airborne.

[ترجمه ترگمان]خلبان موفق شد که از هوا پرواز کنه
[ترجمه گوگل]خلبان موفق به گرفتن هوا شد

8. First Airborne Division was heavily outgunned by German forces.

[ترجمه ترگمان]اولین بخش هوابرد مورد استفاده نیروهای آلمانی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی آلمان توسط نیروی هوایی آلمان به شدت تحت فشار قرار گرفت

9. The airborne radioactive particles have covered a huge area of Russia.

[ترجمه ترگمان]ذرات رادیواکتیو در هوا منطقه وسیعی از روسیه را پوشش داده اند
[ترجمه گوگل]ذرات رادیواکتیو هوا، یک منطقه بزرگ روسیه را پوشانده اند

10. This concentration of airborne firepower wrought havoc with the enemy forces.

[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت شلیک ما با نیروهای دشمن را به خود مشغول کرده بود
[ترجمه گوگل]این تمرکز از قدرت شلیک هوایی، با نیروهای دشمن روبرو شده است

11. Infectious diseases are spread by airborne droplets.

[ترجمه ترگمان]بیماری های عفونی به وسیله قطرات ریز در حال گسترش هستند
[ترجمه گوگل]بیماری های عفونی توسط قطره های هوا پخش می شود

12. Birds in outside cages develop immunity to airborne bacteria.

[ترجمه ترگمان]پرندگان در قفس های خارج نسبت به باکتری هوابرد مصونیت ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]پرندگان در قفس های بیرونی ایمنی را به باکتری های هوادهی می کشند

13. Many people are allergic to airborne pollutants such as pollen.

[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نسبت به آلاینده های هوا مانند گرده آلرژی دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به آلاینده های هوا مانند گرده حساس هستند

14. A few moments later they were airborne and winging their way south.

[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد آن ها در حالی که به سمت جنوب حرکت می کردند به پرواز درآمدند
[ترجمه گوگل]چند لحظه بعد آنها هوابرد و راه خود را به سمت جنوب بردند

15. This concentration of airborne firepower played havoc with the enemy forces.

[ترجمه ترگمان]این تمرکز قدرت آتش هوابرد به نیروهای دشمن آسیب رساند
[ترجمه گوگل]این غلظت نیروی هوایی، با نیروهای دشمن، از بین رفت

16. Airborne troops were dropped by parachute behind enemy lines.

[ترجمه ترگمان]سربازان Airborne با چترنجات از پشت خطوط دشمن پایین آمده بودند
[ترجمه گوگل]نیروهای هوابرد توسط چتر نجات در خطوط دشمن رها شده اند

17. The air borne microbial particles precipitation from some sites over the urban district in Baoji City was monitored by using the technique of gravity plate.

[ترجمه ترگمان]هوا ناشی از بارش ذرات میکروبی از برخی مکان ها در منطقه شهری در شهر Baoji با استفاده از تکنیک میدان جاذبه تحت نظارت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ذرات میکروبی هوا از برخی از مناطق در منطقه شهری در شهر باجی، با استفاده از تکنیک صفحات گرانشی نظارت شد

18. Air borne FLIR system is one of the high tech weapons in modern wars, It's function, structure, equipment, improvement and manufacture are reviewed, development tendency of this system are described .

[ترجمه ترگمان]سیستم FLIR (Air)یکی از سلاح های دارای فن آوری پیشرفته در جنگ های مدرن است، نقش، ساختار، تجهیزات، بهبود و تولید مورد بررسی قرار می گیرد و گرایش توسعه این سیستم تشریح می شود
[ترجمه گوگل]سیستم FLIR هواپیما یکی از سلاح های پیشرفته در جنگ های مدرن است این تابع، ساختار، تجهیزات، بهبود و تولید، مورد بازبینی قرار می گیرند، گرایش توسعه این سیستم توصیف شده است

19. The underlying cause is environmental through air borne toxins as well as toxins in the water supply or food supply.

[ترجمه ترگمان]علت اصلی آن محیط زیست از طریق مواد سمی و نیز سموم موجود در تامین آب و یا تامین مواد غذایی است
[ترجمه گوگل]علت اصلی این است که محیط زیست از طریق سموم منتقل شده از هوا و همچنین سموم در تامین آب یا تامین مواد غذایی است

20. Objective To evaluate the relationship between air borne pollen amount and meteorological factors in Beijing urban area.

[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی رابطه بین میزان pollen و عوامل هواشناسی در منطقه شهری پکن
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رابطه بین هوا عهده میزان گرده و عوامل هواشناسی در مناطق شهری پکن

21. According to the autopilot guide method, a longitudinal system control model for the air borne dispenser has been built.

[ترجمه ترگمان]بر طبق روش هدایت خودکار، یک مدل کنترل سیستم طولی برای the که دارای نیروی هوایی است ساخته شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به روش راهنمایی خودکار، یک مدل کنترل طولی سیستم برای تلگراف هوا ساخته شده است

22. Whirl-Air Bag Unloading systems typically include dust collection features for reclaiming air borne particles, minimizing product loss and facilitating clean operation.

[ترجمه ترگمان]سیستم های Unloading - هوا معمولا شامل ویژگی های جمع آوری گرد و غبار برای احیا ذرات معلق هوایی، به حداقل رساندن اتلاف محصول و تسهیل عملیات تمیز است
[ترجمه گوگل]سیستم های تخلیه گرد و غبار هوا معمولا شامل ویژگی های جمع آوری گرد و غبار برای بازیافت ذرات منتقل شده هوا، به حداقل رساندن تلفات محصول و تسهیل عملیات تمیز می شود

23. The trap based filter radiometer is a key unit of new optical radiometric standard detectors, and has potential applications in radiometric calibration of field, air borne and space borne sensors.

[ترجمه ترگمان]The فیلتر based یک واحد کلیدی در ردیاب استاندارد radiometric optical است و کاربردهای بالقوه در کالیبراسیون radiometric زمین، انتقال هوا و سنسورهای انتقال فضا دارد
[ترجمه گوگل]رادیومتر فیلتر مبتنی بر دامنه یک واحد کلیدی جدید آشکارسازهای استاندارد رادیومتری نوری است و دارای کاربردهای بالقوه در کالیبراسیون رادیومتری میدانهای هوا و سنسورهای مجهز به هوا است

24. This paper describes the simulation system for debugging and testing of air borne radar application software.

[ترجمه ترگمان]این مقاله، سیستم شبیه سازی برای عیب یابی و آزمایش نرم افزارهای کاربردی رادار هوایی را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم شبیه سازی برای اشکال زدایی و آزمایش نرم افزار کاربردی راداری رادیویی هوا را توصیف می کند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران