کلمه جو
صفحه اصلی

twilight zone


ابهام، ناآشکاری، پوشیدگی، ناهویدایی، گنگی، (حالت روحی و فکری) نیمه هشیاری، حالت شبه رویا، حالت شبه رویا ابهام، گنگی the twilight zone between right and wrong مرز مبهم میان روا و ناروا

انگلیسی به فارسی

(حالت روحی و فکری) نیمه هشیاری، حالت شبه رویا


ابهام، ناآشکاری، پوشیدگی، ناهویدایی، گنگی


منطقه گرگ و میش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any vague, uncertain, or ill-defined condition or state, esp. between two well-defined polarities.

- The situation, because of its complexity, left him in a moral twilight zone.
[ترجمه ترگمان] این وضعیت، به دلیل پیچیدگی اش، او را در یک منطقه twilight اخلاقی ترک کرد
[ترجمه گوگل] اوضاع، به دلیل پیچیدگی آن، او را در ناحیه گرگ و میش اخلاقی ترک کرد

(2) تعریف: a state of mind between and having characteristics of both reality and fantasy.

(3) تعریف: the depth in water of light's deepest penetration.

• lowest ocean depth that light can reach; "in-between" area, indistinct boundary between two conditions (or categories, etc.); (internet) area of cyberspace occupied by irc operators

مترادف و متضاد

ambiguous region


Synonyms: borderline case, dream world, gray area, hallucinatory state, nightmare world


جملات نمونه

1. They lived in the twilight zone on the fringes of society.
[ترجمه ترگمان]آن ها در هوای تاریک وروشن شامگاه در حاشیه اجتماع زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در ناحیه گرگ و میش در حاشیه جامعه زندگی می کردند

2. Wrestling is in a twilight zone between sport and entertainment.
[ترجمه ترگمان]کشتی در یک منطقه تاریک بین ورزش و تفریح است
[ترجمه گوگل]کشتی در منطقه تاریک بین ورزش و سرگرمی است

3. They fell into that twilight zone between military personnel and civilian employees.
[ترجمه ترگمان]آن ها به منطقه گرگ ومیش بین کارکنان نظامی و کارمندان غیر نظامی سقوط کردند
[ترجمه گوگل]آنها در این منطقه گرگ و میش بین پرسنل نظامی و کارکنان غیرنظامی قرار داشتند

4. It's like the twilight zone, as if you're travelling back to the depression of the 1930s.
[ترجمه ترگمان]مثل یک منطقه تاریک است، انگار که شما دوباره به the دهه ۱۹۳۰ سفر می کنید
[ترجمه گوگل]این مانند ناحیه گرگ و میش است، به شرط اینکه اگر شما در حال بازگشت به افسردگی دهه 1930 هستید

5. There's a two-hour Twilight Zone special to celebrate its silver anniversary.
[ترجمه ترگمان]یک منطقه دو ساعته برای جشن سالگرد نقره ای آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک منطقه دوچرخه گرگ و میش برای جشن سالگرد نقره ای آن وجود دارد

6. Ashanti are Ireland's latest voyagers into this strange twilight zone.
[ترجمه ترگمان]Ashanti آخرین voyagers در منطقه تاریک و تاریک ایرلند هستند
[ترجمه گوگل]Ashanti آخرین مهاجران ایرلند در این ناحیه گرگ و میش هستند

7. Why is there a large twilight zone in Glasgow - the area where many buildings are being demolished and new ones erected?
[ترجمه ترگمان]چرا یک منطقه بزرگ شفق در گلاسکو وجود دارد - منطقه ای که بسیاری از ساختمان ها ویران شده اند و ساختمان های جدید ساخته شده اند؟
[ترجمه گوگل]چرا در منطقه گلاسکو یک منطقه گرگ و میش بزرگ وجود دارد - منطقه ای که بسیاری از ساختمان ها تخریب شده و ساختمان های جدید ساخته شده اند؟

8. It was strictly the twilight zone.
[ترجمه ترگمان]دقیقا منطقه گرگ ومیش بود
[ترجمه گوگل]این به شدت منطقه گرگ و میش بود

9. Now, we're in the Twilight Zone, where the sun never shines. Inhabitants include some exotic eels and a giant spider crab. . .
[ترجمه ترگمان]حالا ما در منطقه گرگ ومیش میش هستیم، جایی که خورشید هرگز می درخشد ساکنان شامل یک مارماهی خارجی و یک خرچنگ غول پیکر هستند …
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، ما در منطقه گرگ و میش قرار داریم، جایی که خورشید هرگز براق نمی شود ساکنان شامل برخی از خرگوش های عجیب و غریب و خرچنگ عنکبوت غول پیکر هستند

10. Somewhere in the twilight zone the evidential force of the principle must be recognized.
[ترجمه ترگمان]جایی در آن منطقه تاریک، نیروی اصلی اصل باید شناخته شود
[ترجمه گوگل]در جایی که در ناحیه گرگ و میش باشد، باید اثبات اصل این اصل به رسمیت شناخته شود

11. What's the name of the Twilight Zone where the astronauts meet the giant lady?
[ترجمه ترگمان]اسم the که فضانوردان آن زن غول پیکر را ملاقات می کنند چه خبر است؟
[ترجمه گوگل]نام ناحیه گرگ و میش که در آن فضانوردان با بانوی غول پیکر ملاقات می کنند چیست؟

12. These secret agents occupy a twilight zone between legality and illegality.
[ترجمه ترگمان]این ماموران مخفی، منطقه گرگ ومیش را میان قانونی و illegality اشغال کرده اند
[ترجمه گوگل]این عوامل محرمانه منطقه ی گرگ و میش را بین قانونی بودن و غیرقانونی اشغال می کند

13. Remember that old television series " The Twilight Zone "?
[ترجمه ترگمان]این سریال تلویزیونی قدیمی را به خاطر می آورید؟ \" منطقه \"گرگ ومیش\"؟
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که مجموعه تلویزیونی قدیمی 'منطقه گرگ و میش'؟

14. Check your preconceptions at the door, for you are entering the twilight zone.
[ترجمه ترگمان]شما هم به محض ورود به منطقه تاریک، preconceptions را نگاه کنید
[ترجمه گوگل]پیش فرض های خود را در درب کنترل کنید، زیرا شما وارد منطقه گرگ و میش هستید

15. I finally conked out at around four, in the middle of a Twilight Zone rerun.
[ترجمه ترگمان]من در نیمه های شب، نزدیک غروب آفتاب در حال خواب هستم
[ترجمه گوگل]در نهایت من در حدود چهار، در وسط یک منطقه گرگ و میش مجددا پنهان کردم

the twilight zone between right and wrong

مرز مبهم میان روا و ناروا


پیشنهاد کاربران

هاله ای از ابهام


کلمات دیگر: