(خوراک پزی یونانی) موساکا (حاوی بادمجان و گوشت و پنیر)
moussaka
(خوراک پزی یونانی) موساکا (حاوی بادمجان و گوشت و پنیر)
انگلیسی به فارسی
moussaka
(خوراکپزی یونانی) موساکا (حاوی بادمجان و گوشت و پنیر)
انگلیسی به انگلیسی
• moussaka is a cooked dish consisting of layers of meat and aubergines.
جملات نمونه
1. She digs the serving spoon into the moussaka.
[ترجمه ترگمان]قاشق serving را در خوراک moussaka فرو می برد
[ترجمه گوگل]او قاشق خدمت را به موزاکا می کشد
[ترجمه گوگل]او قاشق خدمت را به موزاکا می کشد
2. Moussaka combines meat, eggplant, potatoes, tomatoes, and custard.
[ترجمه ترگمان]moussaka گوشت، بادمجان، سیب زمینی، گوجه فرنگی و custard را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]مواسکا ترکیبی از گوشت، بادمجان، سیب زمینی، گوجه فرنگی و خردل است
[ترجمه گوگل]مواسکا ترکیبی از گوشت، بادمجان، سیب زمینی، گوجه فرنگی و خردل است
3. The extensive menu features Greek favorites like Moussaka, Souvlaki, Avgolemono (chicken-lemon soup), and gyro platters as well as less authentic fare like pita pizza and chicken salad.
[ترجمه ترگمان]منوی گسترده ای از غذاهای محبوب یونانی مانند moussaka، Souvlaki، Avgolemono (سوپ مرغ - لیمو)، و platters ژیرو و همچنین غذای مناسب کمتری مثل پیتزا pita و سالاد مرغ وجود دارد
[ترجمه گوگل]منوی گسترده ای از ویژگی های یونانی مانند موسسکا، سووالاکی، آوگوئلمونو (سوپ مرغ و لیمو) و پلاستیک های گایرو و همچنین قیمت های معتبرتر مانند پیتزا پیتزا و سالاد مرغ است
[ترجمه گوگل]منوی گسترده ای از ویژگی های یونانی مانند موسسکا، سووالاکی، آوگوئلمونو (سوپ مرغ و لیمو) و پلاستیک های گایرو و همچنین قیمت های معتبرتر مانند پیتزا پیتزا و سالاد مرغ است
4. Today's specials are lamb with mint sauce and moussaka.
[ترجمه ترگمان]برنامه ویژه امروزی گوشت بره با سس نعنا و moussaka است
[ترجمه گوگل]ویژه های امروز گوسفند با سس گوجه فرنگی و موزاکا است
[ترجمه گوگل]ویژه های امروز گوسفند با سس گوجه فرنگی و موزاکا است
5. Stir in the seasoning, mustard powder and eggs. 8 Spoon the sauce over the moussaka and sprinkle over the cheese.
[ترجمه ترگمان]چاشنی، پودر خردل و تخم مرغ به هم بزنید ۸ قاشق سوپ را روی moussaka بریزید و روی پنیر پاشید
[ترجمه گوگل]پودر ادویه، پودر خردل و تخم مرغ را مخلوط کنید 8 قاشق سس را روی مواسکا بپاشید و بر روی پنیر بپاشید
[ترجمه گوگل]پودر ادویه، پودر خردل و تخم مرغ را مخلوط کنید 8 قاشق سس را روی مواسکا بپاشید و بر روی پنیر بپاشید
6. Mrs Taxos was doubtless back in her flat-roofed cottage cooking up moussaka.
[ترجمه ترگمان]خانم Taxos بی تردید برگشته بود و خوراک roofed را درست می کرد
[ترجمه گوگل]خانم تاکوس، بدون شک در آشپزخانه با سقف مسطح خود، از مواساکا عقب بود
[ترجمه گوگل]خانم تاکوس، بدون شک در آشپزخانه با سقف مسطح خود، از مواساکا عقب بود
7. Neil:The second woman often cooks a Greek dish called Moussaka.
[ترجمه ترگمان]نیل: دومین زن اغلب یک غذای یونانی به نام moussaka می پزد
[ترجمه گوگل]نیل: زن دوم اغلب غذای یونانی را به نام موساکا می خواند
[ترجمه گوگل]نیل: زن دوم اغلب غذای یونانی را به نام موساکا می خواند
کلمات دیگر: