(نام تجارتی دستگاهی که پلیس با آن میزان الکل خون رانندگان را اندازه می گیرد - برای شناسایی رانندگان مست) دم سنج
breathalyzer
(نام تجارتی دستگاهی که پلیس با آن میزان الکل خون رانندگان را اندازه می گیرد - برای شناسایی رانندگان مست) دم سنج
انگلیسی به فارسی
(نام تجارتی دستگاهی که پلیس با آن میزان الکل خون رانندگان را اندازه میگیرد - برای شناسایی رانندگان مست) دمسنج
نفس سنج
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for an instrument into which a person exhales, used to determine a motorist's level of alcoholic intoxication.
• device used by police to test a motorist's breath for alcohol and determine if he/she is intoxicated (also breathalyser)
a breathalyzer is a device used in britain to measure the amount of alcohol that someone has drunk by testing their breath; breathalyzer is a trademark.
a breathalyzer is a device used in britain to measure the amount of alcohol that someone has drunk by testing their breath; breathalyzer is a trademark.
جملات نمونه
1. The breathalyzer test proved negative.
[ترجمه ترگمان]آزمایش breathalyzer منفی بود
[ترجمه گوگل]آزمون نفوذگر منفی بود
[ترجمه گوگل]آزمون نفوذگر منفی بود
2. Then there's the breathalyzer test: customers need to give a quick puff to prove they're not intoxicated before the appropriate door opens.
[ترجمه ترگمان]سپس آزمون breathalyzer وجود دارد: مشتریان باید یک کاکل سریع بدهند تا ثابت کنند که قبل از باز شدن در مناسب، مست نمی کنند
[ترجمه گوگل]سپس مشتریانی که نیاز به آزمایش دارند، نیاز به یک پف سریع دارند تا اثبات شود که آنها قبل از باز شدن درب مناسب، مست شود
[ترجمه گوگل]سپس مشتریانی که نیاز به آزمایش دارند، نیاز به یک پف سریع دارند تا اثبات شود که آنها قبل از باز شدن درب مناسب، مست شود
3. Never frown, even when you are sad Breathalyzer, because you never know who is falling in love with your smile.
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی غمگین هستی، اخم نکن، چون هیچ وقت نمی فهمی که چه کسی عاشق لبخند تو است
[ترجمه گوگل]هرگز دست نزنید، حتی زمانی که شما دچار التهاب غلیظ شده اید، زیرا شما هرگز نمی دانید که چه کسی دوست دارد لبخند خود را بفروشد
[ترجمه گوگل]هرگز دست نزنید، حتی زمانی که شما دچار التهاب غلیظ شده اید، زیرا شما هرگز نمی دانید که چه کسی دوست دارد لبخند خود را بفروشد
4. The Bactrack S30 Alcohol Breathalyzer features a versatile intake design, which allows quick use with or without replaceable hygienic mouthpieces.
[ترجمه ترگمان]الکل Bactrack S۳۰ الکل یک طراحی ورود چند منظوره را نشان می دهد، که اجازه استفاده سریع با یا بدون mouthpieces های بهداشتی جایگزین را می دهد
[ترجمه گوگل]Bactrack S30 Alcohol Breathalyzer دارای یک طراحی مصرف چند منظوره است که اجازه می دهد تا سریع با استفاده از و یا بدون mouthpieces بهداشتی جایگزین
[ترجمه گوگل]Bactrack S30 Alcohol Breathalyzer دارای یک طراحی مصرف چند منظوره است که اجازه می دهد تا سریع با استفاده از و یا بدون mouthpieces بهداشتی جایگزین
5. I was asked to breathe into the breathalyzer.
[ترجمه ترگمان]می خواستم تست الکل رو تنفس کنم
[ترجمه گوگل]از من خواسته شد که نفس نفس بکشم
[ترجمه گوگل]از من خواسته شد که نفس نفس بکشم
6. This included a breathalyzer test, which revealed that he had a . 18 blood alcohol level, more than double the legal limit for driving.
[ترجمه ترگمان]این شامل یک آزمایش breathalyzer بود که نشان می داد او یک آزمایش دارد ۱۸ سطح الکل خون، بیش از دو برابر حد قانونی رانندگی
[ترجمه گوگل]این شامل آزمون breathalyzer، که نشان داد که او تا به حال 18 سطح خون الکل، بیش از دو برابر حد قانونی رانندگی
[ترجمه گوگل]این شامل آزمون breathalyzer، که نشان داد که او تا به حال 18 سطح خون الکل، بیش از دو برابر حد قانونی رانندگی
7. A breathalyzer tells you you've a had a few too many.
[ترجمه ترگمان]تست الکل به شما می گوید که تعداد کمی از آن ها را داشته اید
[ترجمه گوگل]یک نفسگیر به شما می گوید چند وقت پیش خیلی زیاد بود
[ترجمه گوگل]یک نفسگیر به شما می گوید چند وقت پیش خیلی زیاد بود
8. A breathalyzer test for alcohol proved negative, but police are still awaiting the results of drugs tests and a psychiatric examination.
[ترجمه ترگمان]آزمایش breathalyzer برای الکل منفی است، اما پلیس هنوز منتظر نتایج آزمایش ها مواد مخدر و آزمایش روانی است
[ترجمه گوگل]آزمایش القایی برای الکل منفی بود، اما پلیس هنوز منتظر نتایج آزمون های مواد مخدر و یک معاینه روانپزشکی است
[ترجمه گوگل]آزمایش القایی برای الکل منفی بود، اما پلیس هنوز منتظر نتایج آزمون های مواد مخدر و یک معاینه روانپزشکی است
9. Please blow into the breathalyzer.
[ترجمه ترگمان]لطفا تست الکل رو بده
[ترجمه گوگل]لطفا به نفس کشیدن ضربه بزنید
[ترجمه گوگل]لطفا به نفس کشیدن ضربه بزنید
10. Officers said they smelled alcohol on his breath but they could not compel him to submit to a Breathalyzer test or urinalysis.
[ترجمه ترگمان]افسران گفتند که بوی الکل می دهند، اما نمی توانند او را مجبور کنند که به آزمایش ادرار یا آزمایش ادرارش تسلیم شود
[ترجمه گوگل]افسران گفتند که الکل را در نفس خود بوی می دهند، اما نمی توانند او را مجبور به انجام آزمون التهابی یا ادرار کنند
[ترجمه گوگل]افسران گفتند که الکل را در نفس خود بوی می دهند، اما نمی توانند او را مجبور به انجام آزمون التهابی یا ادرار کنند
11. Within 10 years, DeltaNu expects its handheld devices to be in every police squad car in the country, as ubiquitous as the breathalyzer.
[ترجمه ترگمان]در عرض ۱۰ سال، DeltaNu انتظار دارد که دستگاه های دستی آن در هر دستگاه پلیسی در کشور، مانند as، در همه جا وجود داشته باشند
[ترجمه گوگل]در ده سال DeltaNu انتظار دارد دستگاه های دستی خود را در هر ماشین پلیس در کشور، به عنوان نفوذ کننده همه جا حاضر
[ترجمه گوگل]در ده سال DeltaNu انتظار دارد دستگاه های دستی خود را در هر ماشین پلیس در کشور، به عنوان نفوذ کننده همه جا حاضر
12. But some people choose to push the envelope based on the idea that they can outsmart a breathalyzer test if they're pulled over.
[ترجمه ترگمان]اما برخی از مردم تصمیم می گیرند که این پاکت را براساس این ایده که آن ها می توانند از یک تست breathalyzer استفاده کنند، در صورتی که به بالای آن ها کشیده شوند، بزنند
[ترجمه گوگل]اما برخی از مردم تصمیم می گیرند تا پاکت را بر اساس این ایده که آنها می توانند از یک آزمون نفوذگر بیرون بیایند، بردارند
[ترجمه گوگل]اما برخی از مردم تصمیم می گیرند تا پاکت را بر اساس این ایده که آنها می توانند از یک آزمون نفوذگر بیرون بیایند، بردارند
13. For example, Fred Wilson talking about how he invests or DUI blogger talking about how to beat a breathalyzer. (HT to Alex).
[ترجمه ترگمان]برای مثال، فرد ویلسون در مورد این که چگونه او سرمایه گذاری می کند و یا وبلاگ نویس DUI درباره نحوه کتک زدن یک breathalyzer صحبت می کند (حزب التحریر به الکس)
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، فرد ویلسون در مورد اینکه چگونه سرمایه گذاری می کند یا وبلاگ نویس DUI صحبت می کند در مورد چگونگی ضرب و شتم یک نفس سنج صحبت می کند (HT به الکس)
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، فرد ویلسون در مورد اینکه چگونه سرمایه گذاری می کند یا وبلاگ نویس DUI صحبت می کند در مورد چگونگی ضرب و شتم یک نفس سنج صحبت می کند (HT به الکس)
to breathalyze
دمسنجی کردن
پیشنهاد کاربران
breathalyzer ( اعتیاد )
واژه مصوب: الکل آزمای تنفسی
تعریف: وسیله ای برای شناسایی و سنجش الکل موجود در بازدم|||متـ . دَمکل آزما
واژه مصوب: الکل آزمای تنفسی
تعریف: وسیله ای برای شناسایی و سنجش الکل موجود در بازدم|||متـ . دَمکل آزما
کلمات دیگر: