کلمه جو
صفحه اصلی

come off it


(خودمانی) دست بردار!، ول کن بابا!

انگلیسی به انگلیسی

• leave the subject, drop it, forget it

جملات نمونه

1. Come off it, tell the truth!
[ترجمه شقایق] دست بردار حقیقتو بگو
[ترجمه ترگمان]! بس کن، حقیقت رو بگو
[ترجمه گوگل]بیا، حقیقت را بگو

2. Ask Simon to cook the meal? Come off it, he can hardly boil an egg!
[ترجمه ترگمان]از \"سایمون\" بخواه که غذا درست کنه؟ ! بی خیال! اون به سختی میتونه یه تخم رو boil
[ترجمه گوگل]از سیمون بخواهید غذا بخورید؟ بیا آن را، او می تواند به سختی جوش یک تخم مرغ!

3. Oh come off it! You can't seriously be saying you knew nothing about any of this.
[ترجمه ترگمان]آه، بس کن! تو واقعا نمی تونی بگی که تو هیچی در این مورد می دونستی
[ترجمه گوگل]اوه خاموشش کن! شما نمی توانید به طور جدی می گوئید هیچ چیز در مورد هیچ کدام از این ها نمی دانستید

4. Come off it! England don't have a chance of winning the match.
[ترجمه ترگمان]! بس کن دیگه انگلستان شانسی برای برنده شدن ندارد
[ترجمه گوگل]بیا انگلستان شانس برنده شدن در این مسابقه را ندارد

5. Come off it! England will never win!
[ترجمه ترگمان]! بس کن دیگه انگلستان هرگز پیروز نخواهد شد!
[ترجمه گوگل]بیا انگلستان هرگز برنده نخواهد شد!

6. Come off it! We don't have a chance.
[ترجمه ترگمان]! بس کن دیگه ما شانسی نداریم
[ترجمه گوگل]بیا ما شانس نداریم

7. Oh, come off it, George. Sheila wouldn't do that.
[ترجمه ترگمان]\"اوه، بی خیال،\" جورج شیلا \"همچین کاری نمیکنه\"
[ترجمه گوگل]اوه، خاموش، جورج شیلا این کار را انجام نمی دهد

8. Rachel Oh come off it, Sheil, I know men who do housework.
[ترجمه ترگمان]ریچل، بی خیال بابا، من مردهایی رو می شناسم که کارای خونه رو انجام میدن
[ترجمه گوگل]راشل آه از آن بیرون می آید، شیل، من می دانم که مردانی که کارهای خانه انجام می دهند

9. Come off it, Peter - you're just quibbling.
[ترجمه ترگمان]بی خیال پیتر … تو فقط quibbling
[ترجمه گوگل]بیا، پیتر - تو فقط کینه توز هستی

10. Come off it, Rosie, spill the beans.
[ترجمه ترگمان]بی خیال رزی، لوبیا رو بریز بیرون
[ترجمه گوگل]بیا، روسی، لوبیا را بریزید

11. Now then, come off it, Charlie; we know you're only pulling our leg.
[ترجمه ترگمان]حالا بیا بیرون چارلی، ما می دونیم که تو فقط پای ما رو می کشی
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پس از آن، چارلی؛ ما می دانیم که شما تنها پای خود را می کشید

12. Now, come off it, Henry: tell the truth.
[ترجمه ترگمان] حالا، بس کن، هنری حقیقت رو بگو
[ترجمه گوگل]اکنون هنری به حقیقت می پیوندد

13. Oh, come off it! What do you know about horseracing?
[ترجمه ترگمان]اوه، بس کن درباره \"horseracing\" چی میدونی؟
[ترجمه گوگل]اوه، بیا شما در مورد اسب سواری چی می دانید؟

14. Now, you boys, come off it; haven't I told you to be quiet?
[ترجمه ترگمان]حالا، شما بچه ها، بس کنید، به شما نگفتم ساکت باشید؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، شما پسران، از آن کنار بروید؛ آیا من به شما گفتم که آرام باشم؟

پیشنهاد کاربران

بیخیال!، ول کن بابا!

چرت و پرت نگو

دست بردار

بزن به چاک!

گزافه گویی نکن، دروغ نگو

چرت نگو

ول کن بابا ، بینیم بابا

چرند نگو! ( چرت و پرت نگو! - گف مفت نزن! )


کلمات دیگر: