کلمه جو
صفحه اصلی

smallish


نسبتا کوچک یا کم

انگلیسی به فارسی

نسبتا کوچک


کوچک


انگلیسی به انگلیسی

• somewhat small
smallish means fairly small.

جملات نمونه

1. He was a smallish, greying man, with a wrinkly face.
[ترجمه ترگمان]مرد ریز اندامی بود که به رنگ خاکستری درآمده بود و صورتش چین و چروک افتاده بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد کوچک و پر زرق و برق بود که صورت چروکی داشت

2. Some smallish firms may close.
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های کوچک ممکن است نزدیک شوند
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت های کوچک ممکن است نزدیک شوند

3. Black and white below, pigeon-size, smallish head, dark beady eyes, long wings tucked to sides.
[ترجمه ترگمان]سیاه و سفید در پایین، اندازه کبوتر، چشم های ریز و ریز و باله ای دراز که به دو طرف کشیده شده بود
[ترجمه گوگل]سیاه و سفید زیر، کبوتر اندازه، سر کوچک، چشم تیره، بال های بلند، به دو طرف

4. She draped herself in casual layers, a smallish woman half buried in pastels.
[ترجمه ترگمان]او خود را روی لایه های معمولی انداخت، یک زن ریز نقش نسبتا کوچکی در گچ به خاک سپرده شد
[ترجمه گوگل]او خود را در لایه های گاه به گاه پوشانده بود، زن کوچکی که نیمه در کاکتوس دفن شده بود

5. He was looking for smallish, easy to dispose of assets, stuff to chip away at.
[ترجمه ترگمان]او به دنبال نسبتا دور تا کوچکی به نظر می رسید، به راحتی می توانست دارایی هاش را از بین ببرد، چیزهایی که از آن استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]او به دنبال کوچک کردن، آسان ساختن دارایی ها، چیزهایی بود که می توانست به آنها بیفزاید

6. I played with men named George Craig, a smallish, balding retired Edinburgh gardener with powerful arms and a flat stomach.
[ترجمه ترگمان]من با مردان به نام جورج کریگ، یک باغبان کوچک، کچل، کچل، با بازوان قوی و شکم پهن بازی کردم
[ترجمه گوگل]من با مردانی به نام جورج کریگ، یک باغبان ادینبورگ بازنشسته کوچک، با سلاح قدرتمند و شکم تخت، بازی کردم

7. Smallish venue by the canal with a range of nights, although the emphasis is on uplifting house through to salsa.
[ترجمه ترگمان]محل برگزاری smallish توسط کانال با چند شب، هر چند که تاکید بر روی آوردن خانه روحیه دهنده از طریق سالسا است
[ترجمه گوگل]محل های کوچک با کانال با طیف وسیعی از شبانه ها، هرچند که تاکید بر روی خانه پر از شکوه به سوی سالسا است

8. Theirs is, after all, a smallish society in international terms.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، آن ها یک جامعه کوچک در شرایط بین المللی هستند
[ترجمه گوگل]بعد از همه، آنها یک جامعه کوچک در شرایط بین المللی هستند

9. The studio is a smallish house built between the First and Second Wars, I would guess, though maybe earlier.
[ترجمه ترگمان]استودیو یک خانه نقلی است که بین جنگ های اول و دوم ساخته شده است، هر چند شاید زودتر
[ترجمه گوگل]استودیو یک خانه کوچکی است که بین جنگهای اول و دوم ساخته شده است، شاید حدس بزنم، شاید خیلی زودتر

10. This is a smallish town, Mr Calder.
[ترجمه ترگمان]این شهر کوچکی است، آقای کالدر
[ترجمه گوگل]آقای کالدر یک شهر کوچکی است

11. The M3 coupe is a smallish car that's comfortable enough for four people.
[ترجمه ترگمان]این کوپه دارای یک اتومبیل نقلی است که به اندازه چهار نفر به اندازه کافی راحت است
[ترجمه گوگل]کوپه M3 یک ماشین کوچکی است که برای چهار نفر راحت است

12. They are in a smallish courtyard with parking space for perhaps half a dozen cars.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حیاط کوچکی با فضای پارکینگ و شاید نیم دوجین ماشین در محوطه پارک بودند
[ترجمه گوگل]آنها در حیاط کوچکی هستند که فضای پارک را برای نیمی از دوازده خودرو دارند

13. But like so many of the smallish pieces commissioned today, this work doesn't take one on a journey.
[ترجمه ترگمان]اما مانند بسیاری از قطعات کوچکی که امروزه نصب شده اند، این کار در سفر یک سفر انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]اما مانند بسیاری از قطعات کوچکی که امروز سفارش داده شده، این کار یک سفر را انجام نمی دهد

14. This allows a smallish ferret to pass through the mesh.
[ترجمه ترگمان]این کار به یک راسوی smallish اجازه عبور از شبکه را می دهد
[ترجمه گوگل]این به ferret smallish می رسد که از طریق مش عبور کند

15. Smallish plover-like birds, with fairly long legs and pointed bills.
[ترجمه ترگمان]smallish plover - مانند پرندگان، با پاهای نسبتا بلند و نوک های تیز
[ترجمه گوگل]پرندگان کوچک مانند Plover، با پاهای نسبتا بلند و اسکناس های ذکر شده


کلمات دیگر: