جنگجویی
combativeness
جنگجویی
انگلیسی به فارسی
مبارزه
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being combative, hostility, belligerence, aggressiveness, tendency to quarrel or fight
جملات نمونه
1. They quickly developed a reputation for combativeness.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرعت شهرتی به خاطر پرخاشگری ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت شهرت خود را برای مبارزه ای توسعه دادند
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت شهرت خود را برای مبارزه ای توسعه دادند
2. The third issue discusses the combativeness of the persuasive advertising in the common retailer channel.
[ترجمه ترگمان]سومین مساله نشان دهنده وجود تبلیغات قانع کننده در کانال خرده فروشی مشترک است
[ترجمه گوگل]موضوع سوم، مبارزه تبلیغاتی متقاعد کننده در کانال خرده فروشان را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]موضوع سوم، مبارزه تبلیغاتی متقاعد کننده در کانال خرده فروشان را مورد بحث قرار می دهد
3. An air of combativeness may be present, but you don't have to succumb to anyone else's aggressive tendencies.
[ترجمه ترگمان]اما تو مجبور نیستی به تمایلات تهاجمی دیگران تسلیم بشی
[ترجمه گوگل]ممکن است هوای مبارزه ای وجود داشته باشد، اما شما مجبور نیستید به تمایلات تهاجمی دیگران ببخشید
[ترجمه گوگل]ممکن است هوای مبارزه ای وجود داشته باشد، اما شما مجبور نیستید به تمایلات تهاجمی دیگران ببخشید
4. High-spiritedness can quickly become combativeness when tempers run short.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خشم و عصبانیت کم می شود، افراد با سرعت بالا می توانند به حالت پرخاشگری تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی می تواند به سرعت به سرعت در حال مبارزه است زمانی که tempers اجرا کوتاه است
[ترجمه گوگل]ستیزه جویی می تواند به سرعت به سرعت در حال مبارزه است زمانی که tempers اجرا کوتاه است
5. You may be facilitating your boss's combativeness by bowing your head and taking it, rather than speaking up or walking out.
[ترجمه ترگمان]ممکن است از آن که سر خود را خم می کنید، حالت boss را تسریع کنید و آن را در نظر بگیرید تا اینکه بلند شوید یا از خانه خارج شوید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است تسلیم مبارزه با رئیس خود را با غرق کردن سر خود و گرفتن آن، به جای سخن گفتن و یا راه رفتن
[ترجمه گوگل]شما ممکن است تسلیم مبارزه با رئیس خود را با غرق کردن سر خود و گرفتن آن، به جای سخن گفتن و یا راه رفتن
6. However, the way that women express their combativeness tends to differ from the way men express theirs, she observed.
[ترجمه ترگمان]او گفت که با این حال، شیوه ای که زنان ابراز می کنند از طرز بیان مردان متفاوت است
[ترجمه گوگل]با این حال، او می گوید که شیوه ای که زنان به عنوان ابراز تسلیحات خود بیان می کنند، متفاوت از شیوه ای است که مردان بیان می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، او می گوید که شیوه ای که زنان به عنوان ابراز تسلیحات خود بیان می کنند، متفاوت از شیوه ای است که مردان بیان می کنند
7. There was a certain combativeness in her voice, as if those who did not help had sided with the dark forces responsible for litter, decay and dilapidation .
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش طوری بود که انگار کسانی که کمک نمی کردند با نیروهای تاریکی که مسئول ریختن زباله، پوسیدگی و خرابی بودند، طرفداری کنند
[ترجمه گوگل]مبارزهی خاصی در صدای او وجود داشت، به طوری که کسانی که به کمک نرسیدند، با نیروهای تاریک که مسئول حمل و نقل، فرسایش و ویرانی بودند، کنار گذاشته شدند
[ترجمه گوگل]مبارزهی خاصی در صدای او وجود داشت، به طوری که کسانی که به کمک نرسیدند، با نیروهای تاریک که مسئول حمل و نقل، فرسایش و ویرانی بودند، کنار گذاشته شدند
8. What he loved was Moyer's combativeness on the mound, his ability to squirm from seemingly dire predicaments.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او دوست داشت از combativeness در پشته بود، توانایی و توانایی او از این که به خاطر این گرفتاری های وحشتناک از بین برود
[ترجمه گوگل]آنچه که او دوست داشت مبارزه با مایر بر روی قبر بود، توانایی او برای مقابله با مشکلات ظاهرا دشوار
[ترجمه گوگل]آنچه که او دوست داشت مبارزه با مایر بر روی قبر بود، توانایی او برای مقابله با مشکلات ظاهرا دشوار
9. Her combativeness went in all directions – without a secure writing position, her defenses were also up against her own editors, who were naturally inclined to shape her views to their own tastes.
[ترجمه ترگمان]combativeness به هر جهت می رفت - بی آن که مقام writing داشته باشد، defenses در مقابل editors خودش بود که طبیعتا مایل بودند نظرات خود را نسبت به سلیقه های خودشان عوض کنند
[ترجمه گوگل]مبارزات او در تمام جهات رفت - بدون یک موقعیت مکانی امن، دفاع او نیز در برابر سردبیران خود بود، که به طور طبیعی تمایل به شکل دادن دیدگاه خود را به سلیقه خود
[ترجمه گوگل]مبارزات او در تمام جهات رفت - بدون یک موقعیت مکانی امن، دفاع او نیز در برابر سردبیران خود بود، که به طور طبیعی تمایل به شکل دادن دیدگاه خود را به سلیقه خود
10. Public officials lacking his peculiar combination of charm and combativeness have failed to improve health, education, or housing.
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی فاقد ترکیب خاص خود از جذابیت و combativeness هستند که نتوانسته اند سلامت، آموزش و یا مسکن را بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی که فاقد ترکیبی عجیب و غریب از جذابیت و توانایی آن نیستند، بهبود سلامت، آموزش و پرورش و یا مسکن را ناکام گذاشته اند
[ترجمه گوگل]مقامات دولتی که فاقد ترکیبی عجیب و غریب از جذابیت و توانایی آن نیستند، بهبود سلامت، آموزش و پرورش و یا مسکن را ناکام گذاشته اند
11. It becomes much easier then for each of us to aim every day at conclusive disproofs - at strong inference - without either reluctance or combativeness.
[ترجمه ترگمان]در این زمان برای هر یک از ما آسان تر می شود که هر روز را در استنتاج قطعی - با استنتاج قوی - بدون اکراه و یا پرخاشگری هدف قرار دهیم
[ترجمه گوگل]برای هر یک از ما، هر روز در برابر بی نظمی های قطعی - با استناد قوی - بدون هیچ گونه بی میلی یا مبارزه ای، هدف آن بسیار ساده تر می شود
[ترجمه گوگل]برای هر یک از ما، هر روز در برابر بی نظمی های قطعی - با استناد قوی - بدون هیچ گونه بی میلی یا مبارزه ای، هدف آن بسیار ساده تر می شود
12. While they were with Jesus, any slight shown to Him aroused their indignation and combativeness.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها با عیسی بودند، هر یک از آن ها خشم و indignation را برمی انگیخت
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها با عیسی مسیح بودند، هر گونه کمرنگی که به او نشان داد، باعث خشم و ترس و وحشت او شد
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها با عیسی مسیح بودند، هر گونه کمرنگی که به او نشان داد، باعث خشم و ترس و وحشت او شد
13. Two are in power today, and both are known for their toughness and combativeness: President Gloria Macapagal Arroyo in the Philippines and Prime Minister Sheikh Hasina in Bangladesh.
[ترجمه ترگمان]امروز دو نفر در قدرت هستند و هر دوی آن ها به دلیل toughness و combativeness معروف هستند: رئیس جمهور گلوریا Macapagal آرویو در فیلیپین و نخست وزیر شیخ Hasina در بنگلادش
[ترجمه گوگل]دو نفر در قدرت هستند امروز، و هر دو برای سختی و تسلیحات خود را رئیس جمهور گلوریا Macapagal Arroyo در فیلیپین و شیخ حسینا نخست وزیر در بنگلادش شناخته شده است
[ترجمه گوگل]دو نفر در قدرت هستند امروز، و هر دو برای سختی و تسلیحات خود را رئیس جمهور گلوریا Macapagal Arroyo در فیلیپین و شیخ حسینا نخست وزیر در بنگلادش شناخته شده است
14. His followers Johann Kaspar Spurzheim and George Combe divided the scalp into areas they labeled with traits such as combativeness, cautiousness, and form perception.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]پیروان او، یوهان کاسپار اسپورزهایم و جورج کامب، پوست سر را به مناطقی که با صفات مشخص شدهاند مانند مبارزه، احتیاط و ادراک فرم تقسیم کردهاند
[ترجمه گوگل]پیروان او، یوهان کاسپار اسپورزهایم و جورج کامب، پوست سر را به مناطقی که با صفات مشخص شدهاند مانند مبارزه، احتیاط و ادراک فرم تقسیم کردهاند
کلمات دیگر: