کلمه جو
صفحه اصلی

motorcyclist


علوم مهندسى : موتورسوار

انگلیسی به فارسی

موتور سیکلت


انگلیسی به انگلیسی

• one who rides a motorcycle
a motorcyclist is someone who rides a motorcycle.

جملات نمونه

1. The motorcyclist had a brush with danger as he skidded round the bend.
[ترجمه ترگمان]وقتی سر پیچ خورد، The با خطر مواجه شد
[ترجمه گوگل]موتورسواری به عنوان یک قلم مو به خطر افتاده بود، چون او در اطراف خمیدگی چسبیده بود

2. The motorcyclist came abreast of her car and shouted abuse at her.
[ترجمه ترگمان]این موتورسوار به طرف اتومبیلش آمد و از او سو استفاده کرد
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت در کنار ماشینش ایستاده بود و از او سوء استفاده میکرد

3. The motorcyclist was clearly in the wrong.
[ترجمه ترگمان]این موتورسوار در اشتباه بود
[ترجمه گوگل]موتورسواری به وضوح در اشتباه بود

4. The motorcyclist must have been doing a ton as he passed me.
[ترجمه ترگمان]The باید یک تن از آن ها را که از من می گذشت انجام داده باشد
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت باید آن را انجام دهد، همانطور که من گذشتم

5. The motorcyclist was in a critical condition in hospital last night.
[ترجمه ترگمان]این موتورسوار در شب گذشته در بیمارستان بستری بود
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت در شب گذشته در شرایط بحرانی در بیمارستان بود

6. The motorcyclist was dead on arrival at the hospital.
[ترجمه ترگمان]این موتورسوار در هنگام رسیدن به بیمارستان مرده است
[ترجمه گوگل]موتورسیکلر در هنگام ورود به بیمارستان مرده بود

7. The over-confident driver or motorcyclist may overtake without due caution, thus increasing the risk of causing a road traffic accident.
[ترجمه ترگمان]راننده یا موتورسوار بیش از حد مطمئن ممکن است بدون احتیاط از آن پیشی بگیرد و در نتیجه خطر ایجاد یک تصادف رانندگی جاده ای را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]راننده بیش از حد اعتماد به نفس یا موتورسیکلت ممکن است بدون احتیاط مورد توجه قرار گیرد، در نتیجه افزایش خطر ایجاد یک تصادف جاده ای را افزایش می دهد

8. The motorcyclist, Ian Clague, of Bentley, suffered a broken collar bone.
[ترجمه ترگمان]، \"The\"، \"ایان Clague\"، از \"بنتلی\"، از استخوان ترقوه شکسته
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت، یان کلگ، از بنتلی، دچار استخوان شکسته یقه شده بود

9. Motorcyclist casualties in 1992 were down 13 percent with deaths falling 16 percent and serious injuries down 14 percent.
[ترجمه ترگمان]تلفات جانی در سال ۱۹۹۲ به ۱۳ درصد کاهش یافت و مرگ ۱۶ درصد و جراحات جدی ۱۴ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]تلفات موتورسیکلت در سال 1992 به میزان 13 درصد کاهش یافت و مرگ و میر 16 درصد و آسیب جدی به 14 درصد رسید

10. A motorcyclist, in hospital with severe injuries.
[ترجمه ترگمان]یک موتورسوار در بیمارستان با جراحات شدید
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت، در بیمارستان با صدمات شدید

11. The motorcyclist remained in the hospital on Tuesday. The donkey, whose legs were hurt in the crash, is being held at a pound in Arauca till the investigation is concluded.
[ترجمه ترگمان]این موتورسوار روز سه شنبه در بیمارستان ماند این الاغ که پاهایش مجروح شده بود، تا زمانی که تحقیقات پایان یابد، در یک پوند در Arauca نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت در روز سه شنبه در بیمارستان بستری شد خر، که پاهایش در تصادف صدمه دیده بود، تا زمانی که تحقیق انجام شود، در پراو Arauca نگهداری می شود

12. After she drives off, a motorcyclist pulls up with a tracking device.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه او رانندگی می کند، یک موتورسوار با یک دستگاه ردیابی برخورد می کند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه او رانندگی می کند، یک موتورسیکلت با دستگاه ردیابی می کشد

13. A motorcyclist crash at a corner at Macau GP Race.
[ترجمه ترگمان]یک موتورسوار در گوشه ای در مسابقه اسب دوانی ماکایو سقوط می کند
[ترجمه گوگل]یک موتورسواری سقوط در یک گوشه در Macau GP Race

14. The policeman cautioned the motorcyclist against speeding on any future occasion.
[ترجمه ترگمان]این پلیس به این موتورسوار در مورد سرعت بخشیدن به هر موقعیت آتی هشدار داد
[ترجمه گوگل]پلیس به موتورسیکلت هشدار داد که در صورت وقوع هرگونه وقفه در آینده، سرعت را افزایش دهد

پیشنهاد کاربران

موتورسوار


کلمات دیگر: