رویا پردازی، خواب دیدن، رویا دیدن
dreaming
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• having visions and images during sleep; fantasizing, imagining
جملات نمونه
1. he was dreaming of a white christmas
او خواب یک کریسمس سفید از برف را می دید.
2. to have done with dreaming
دست از خواب و خیال برداشتن
3. I am dreaming of go to work by car.
[ترجمه ترگمان]خیال دارم با ماشین کار کنم
[ترجمه گوگل]من رویای رفتن به کار با ماشین دارم
[ترجمه گوگل]من رویای رفتن به کار با ماشین دارم
4. Why waste precious time dreaming when waking life is so much better?
[ترجمه Lucien] چرا وقت ارزشمند را صرف خوابیدن کنیم وقتی زندگی در بیداری بسیار بهتر است؟
[ترجمه ترگمان]چرا وقتی که زندگی بیدار شدن خیلی بهتر از آن است؟[ترجمه گوگل]چرا وقت گرانبها را به خواب می اندازند وقتی که بیداری زندگی بسیار بهتر است؟
5. Dreaming in the memory is not as good as waiting for the paradise in the hell.
[ترجمه ترگمان]خواب دیدن در حافظه هم به اندازه انتظار بهشت در جهنم نیست
[ترجمه گوگل]خواب در حافظه نه چندان خوب است در انتظار بهشت در جهنم
[ترجمه گوگل]خواب در حافظه نه چندان خوب است در انتظار بهشت در جهنم
6. To feel the flame of dreaming and to feel the moment of dancing,when all the romance is far away,the eternity is always there.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه شعله رویا را احساس کند و لحظه رقص را احساس کند، در آن زمان که همه ماجرای عاشقانه راه دور است، ابدیت همیشه در آنجا است
[ترجمه گوگل]برای احساس شعله رویایی و احساس لحظه ای از رقص، زمانی که تمام عاشقانه دور است، ابدی همیشه وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای احساس شعله رویایی و احساس لحظه ای از رقص، زمانی که تمام عاشقانه دور است، ابدی همیشه وجود دارد
7. She's dreaming she'll be whisked off her feet by a tall, dark handsome stranger.
[ترجمه ترگمان]او دارد خواب می بیند، با یک مرد بلند قد بلند و سیاه و جذاب از جایش بلند می شود
[ترجمه گوگل]او رویای او را غرق درخشش بلند و تاریک می کند از پاهای خود جدا می شود
[ترجمه گوگل]او رویای او را غرق درخشش بلند و تاریک می کند از پاهای خود جدا می شود
8. Ne'er the night passes without my dreaming of you.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت شب بدون رویای من می گذرد
[ترجمه گوگل]شب نئر بیرون می آید بدون رویای شما
[ترجمه گوگل]شب نئر بیرون می آید بدون رویای شما
9. He is very inventive, always dreaming up new gadgets for the home.
[ترجمه ترگمان]او بسیار مبتکر است و همیشه ابزار جدیدی برای خانه به دست می آورد
[ترجمه گوگل]او بسیار نوآورانه است، همیشه ابزارهای جدید برای خانه را میبیند
[ترجمه گوگل]او بسیار نوآورانه است، همیشه ابزارهای جدید برای خانه را میبیند
10. She's dreaming away her days.
[ترجمه ترگمان]روزها را در خواب می بیند
[ترجمه گوگل]او رویاهای دوران او را میبیند
[ترجمه گوگل]او رویاهای دوران او را میبیند
11. He sat by the window, dreaming away.
[ترجمه ترگمان]کنار پنجره نشست و به فکر فرو رفت
[ترجمه گوگل]او نشسته توسط پنجره، رویای دور
[ترجمه گوگل]او نشسته توسط پنجره، رویای دور
12. I found her on the seashore,dreaming away as usual.
[ترجمه ترگمان]او را در ساحل دریا پیدا کردم، مثل همیشه در خواب بودم
[ترجمه گوگل]من او را در ساحل دریا یافتم، به طور معمول به خواب رفتن
[ترجمه گوگل]من او را در ساحل دریا یافتم، به طور معمول به خواب رفتن
13. It's no use dreaming about that boy, he won't come back — are you going to moon away the whole of your life?
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای نداره که اون پسر رو ببینه، اون بر نمیگرده - میخوای کل زندگیت رو از خودت دور کنی؟
[ترجمه گوگل]این مورد استفاده از رویای آن پسر نیست، او نخواهد آمد - آیا می خواهید تمام زندگی خود را به دور ماه برسانید؟
[ترجمه گوگل]این مورد استفاده از رویای آن پسر نیست، او نخواهد آمد - آیا می خواهید تمام زندگی خود را به دور ماه برسانید؟
14. He called for the committee to stop dreaming and return to reality.
[ترجمه ترگمان]او خواهان توقف رویا و بازگشت به واقعیت شد
[ترجمه گوگل]او خواستار کمیته برای متوقف کردن خواب و بازگشت به واقعیت است
[ترجمه گوگل]او خواستار کمیته برای متوقف کردن خواب و بازگشت به واقعیت است
15. Perhaps I'm still dreaming, I said to myself.
[ترجمه ترگمان]به خودم گفتم: شاید هنوز دارم خواب می بینم
[ترجمه گوگل]شاید من هنوز رویایم، به خودم گفتم
[ترجمه گوگل]شاید من هنوز رویایم، به خودم گفتم
پیشنهاد کاربران
خواب دیدن
رویا دیدن
در حال رویا پردازی
خواب و خیال
خواب دیدن. خیال کردن.
رویا پردازی
آرزوها
فعل ing داره و یعنی در حال یه کاری dream هم به معنای خواب یا رویا هستش پس معنی اش میشه در حال دیدن خواب یا همون رویا.
کلمات دیگر: