کلمه جو
صفحه اصلی

mowing


چمنزنی، علف چینی، بریدن گندم (و غیره با داس)، مقدار چمن (و غیره) که در یک وهله زده یا چیده می شود

انگلیسی به فارسی

چمنزنی، علف چینی، بریدن گندم (و غیره با داس)


مقدار چمن (و غیره) که در یک وهله زده یا چیده می‌شود


علفزار (که علف آن را می‌زنند و خشک می‌کنند)


انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting down hay or similar crops; trimming grass; random mass killing or destruction

جملات نمونه

1. No sooner had I started mowing the lawn than it started raining.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه شروع به درو کردن چمن ها کردم، باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه گوگل]زودتر از زمانی که شروع به بارش باران کردم شروع به چیدن چمن کردم

2. The gunmen opened fire, mowing down at least seven people.
[ترجمه ترگمان]افراد مسلح شروع به تیراندازی کردند و دست کم هفت نفر را کشتند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح آتش زدند و حداقل هفت نفر را کشتند

3. The lawn really needs mowing.
[ترجمه ترگمان]چمن ها واقعا به چمن زنی احتیاج دارند
[ترجمه گوگل]چمن واقعا نیاز به کاشت دارد

4. I spent all morning mowing the lawn .
[ترجمه ترگمان]تمام صبح را مشغول درو کردن چمن بودم
[ترجمه گوگل]من تمام صبح را برداشتم و چمن زدم

5. Everything was lush; the lawn needed mowing; the geraniums needed dead-heading; the runner beans needed picking.
[ترجمه ترگمان]همه چیز با شکوه بود؛ چمن به چمن زنی نیاز داشت؛ the به dead نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]همه چیز با شکوه بود؛ چمن نیاز به کاشت؛ مرغ ها نیاز به مرغ دارند؛ لوبیای دونده نیاز به چیدن دارند

6. Though he had always hated mowing the lawns he liked the garden, too.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه همیشه از درو کردن چمن ها نفرت داشت، از باغ هم خوشش می آمد
[ترجمه گوگل]اگر چه او همیشه از دیدن چمنها دلخور بود که باغ را دوست داشت

7. Moderate exercise includes general housework, mowing a lawn, carrying golf clubs, gardening, leisurely canoeing and dancing.
[ترجمه ترگمان]ورزش در حد متوسط شامل کاره ای خانه عمومی، چمن زنی، زمین های گلف، باغبانی، قایقرانی و رقص است
[ترجمه گوگل]ورزش متوسط ​​شامل خانه کار عمومی، کاشت چمن، باشگاه های گلف، باغبانی، قایقرانی تفریحی و رقص است

8. A mowing machine coming within the definition of a motor bicycle is exempt.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین چمن زنی که در طول تعریف یک دوچرخه حرکت می کند، معاف است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه کاشت در تعریف دوچرخه موتور معاف است

9. Four people were killed when mowing their lawn with an electric mower.
[ترجمه ترگمان]چهار نفر کشته شده بودند که چمن ها را با ماشین چمن زنی برقی درو می کردند
[ترجمه گوگل]هنگام شکار چمن خود را با یک ماشین برقی بریده، چهار نفر کشته شدند

10. No, she got pissed when he was mowing the lawn.
[ترجمه ترگمان] نه، وقتی داشت چمن ها رو چمن زنی می کرد عصبانی شد
[ترجمه گوگل]نه، وقتی که چمن را میچرخاند، عصبانی شد

11. Ken was mowing the lawn that afternoon.
[ترجمه ترگمان]کن آن روز بعد از ظهر داشت چمن ها را درو می کرد
[ترجمه گوگل]کن چمن را بعد از ظهر چیده بود

12. Mowing the lawn is hard work.
[ترجمه ترگمان]زمین چمن کار سختیه
[ترجمه گوگل]جارو کردن چمن سخت کار است

13. He had jobs on the Cape, mowing lawns, doing gardening work, staying with friends of ours.
[ترجمه ترگمان]او در دماغه هورن کار می کرد و به باغبانی مشغول بود و کاره ای باغبانی می کرد و با دوستان ما زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در کیپ مشغول به کار بود، چمن زدن، انجام کارهای باغبانی، ماندن با دوستان ما

14. They are mowing today.
[ترجمه ترگمان]امروز دارند درو می کنند
[ترجمه گوگل]آنها امروز می میرند


کلمات دیگر: