کلمه جو
صفحه اصلی

prefetch

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) method of loading instructions from memory and arranging them in queue to be read by the processor (reduces the time the processor must wait while instructions are loaded separately)
(informal) fetch in advance, gather items and bring them to a particular location ahead of time (computers)

جملات نمونه

1. Clean out the Windows prefetch folder to improve performance.
[ترجمه ترگمان]پوشه واکشی ویندوز را برای بهبود عملکرد تمیز کنید
[ترجمه گوگل]برای بهبود عملکرد، پوشه prefetch ویندوز را تمیز کنید

2. Large pages also improve memory prefetching by eliminating the need to restart prefetch operations on 4KB boundaries.
[ترجمه ترگمان]صفحات بزرگ همچنین prefetching حافظه را با حذف نیاز به راه اندازی مجدد عملیات های واکشی در حدود ۴ KB، بهبود می بخشند
[ترجمه گوگل]صفحات بزرگ همچنین بهبود پیش فرایند حافظه را با حذف نیاز به راه اندازی مجدد عملیات prefetch در محدوده 4KB

3. The Workers can be used to prefetch data or perform other ahead-of-time operations to provide a much more lively UI.
[ترجمه ترگمان]کارگران را می توان برای واکشی داده یا انجام دیگر عملیات های پیش از زمان برای فراهم آوردن یک رابط کاربری بسیار سرزنده استفاده کرد
[ترجمه گوگل]کارگران می توانند برای پیش بردن داده ها و یا انجام دیگر عملیات پیش از زمان برای ارائه یک رابط کاربری بسیار پر جنب و جوش استفاده می شود

4. Note that if the code asks to prefetch an already-fetched page, the implemented logic avoids making unnecessary, redundant calls to the server.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که اگر کد از واکشی صفحه قبل از قبل درخواست کند، منطق پیاده سازی شده مانع از ایجاد تماس های غیرضروری و اضافی به سرور می شود
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که اگر کد درخواست یک pre-fetched یک صفحه را داشته باشد، منطق پیاده سازی شده از ایجاد تماس های غیر ضروری و غیرفعال به سرور جلوگیری می کند

5. When receiving and recognizing the prefetch directive, a hardware prefetcher associated with the target processor may issue a request to the system memory to prefetch data to the cache.
[ترجمه ترگمان]هنگام دریافت و تشخیص دستورالعمل واکشی، یک سخت افزار prefetcher مرتبط با پردازنده هدف، ممکن است یک درخواست برای حافظه سیستم برای واکشی داده به انبار داده شود
[ترجمه گوگل]هنگام دریافت و به رسمیت شناختن دستورالعمل prefetch، یک prefetcher سخت افزاری مرتبط با پردازنده هدف می تواند یک درخواست برای حافظه سیستم برای پیش ریزی داده ها به حافظه پنهان را صادر کند

6. Prefetch – Cache files at boot time ( optimal ).
[ترجمه ترگمان]Prefetch - پرونده های Cache در زمان بوت (بهینه)
[ترجمه گوگل]Prefetch - فایلهای کش در زمان بوت شدن (بهینه)

7. Listing 6 is an example of a helper function that uses a wrapper over the built-in function (from . /linux/include/linux/prefetch. h).
[ترجمه ترگمان]لیست ۶ مثالی از یک تابع کمکی است که از پوششی بر روی عملکرد ساخته شده (از آن)استفاده می کند \/ linux \/ شامل \/ linux \/ prefetch ذخیره می شود H)
[ترجمه گوگل]فهرست 6 یک مثال از یک تابع helper است که از تکه ای از تابع ساخته شده است (از / linux / include / linux / prefetch h) استفاده می شود

8. PREFETCH: It is a method that allows DB2 to read the data in advance to prevent wait times while the data is being retrieved.
[ترجمه ترگمان]prefetch: این روشی است که به DB۲ اجازه می دهد تا داده های قبل از بازیابی اطلاعات را قبل از بازیابی اطلاعات، از قبل بخواند
[ترجمه گوگل]PREFETCH این یک روش است که اجازه می دهد DB2 برای خواندن داده ها به منظور جلوگیری از زمان انتظار در هنگام بازیابی اطلاعات

9. The prefetch directive may be sent along with system interconnection transactions or sent as a separate transaction to devices including the target processor in the system.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل واکشی ممکن است همراه با تراکنش های اتصال سیستم یا ارسال یک تراکنش جداگانه به وسایل از جمله پردازشگر هدف در سیستم ارسال شود
[ترجمه گوگل]دستورالعمل prefetch می تواند همراه با عملیات اتصال به سیستم ارسال شود یا به عنوان یک معامله جداگانه به دستگاه هایی از جمله پردازشگر هدف در سیستم ارسال شود

10. Even Better Prefetch Paths: We made the prefetch path engine (eager loading) even smarter so it now knows more ways to optimize the queries it has to create.
[ترجمه ترگمان]حتی Prefetch بهتر: ما the مسیر واکشی (بارگیری مشتاق)را حتی هوشمندتر کردیم، بنابراین در حال حاضر روش های بیشتری برای بهینه سازی the که باید ایجاد کند، دارد
[ترجمه گوگل]حتی مسیرهای پیشفرض بهتر ما موتور مسیر پیشفرض (بارگیری مشتاق) را حتی دقیق تر ساخته ایم، بنابراین اکنون می دانیم که راه های بیشتری برای بهینه سازی پرس و جو هایی که باید ایجاد کنیم

11. When the prefetch quantity is changed.
[ترجمه ترگمان]وقتی مقدار واکشی تغییر می کند
[ترجمه گوگل]وقتی مقدار prefetch تغییر می کند

12. After the prefetch size has been changed.
[ترجمه ترگمان]بعد از تغییر اندازه واکشی، تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]پس از اندازه پیشفرض تغییر کرده است

13. But be careful: Don't go overboard and prefetch everything in sight, or you'll make things worse!
[ترجمه ترگمان]اما مراقب باش: به دریا نروید و همه چیز را در نظر بگیرید، وگرنه اوضاع را بدتر می کنید!
[ترجمه گوگل]اما مراقب باشید بیرون بیایید و همه چیز را از بین ببرید، یا چیزهای بدتر می کنید!

14. This recovery process instantly begins to prefetch dirty pages from the centralized buffer pool into its own local buffer pool.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند بازیابی بلافاصله شروع به واکشی صفحات کثیفی از حوضچه بافر متمرکز به مخزن بافر محلی خودش می کند
[ترجمه گوگل]این فرآیند بازیابی بلافاصله شروع به جمع آوری صفحات کثیف از استخر بافر متمرکز به استخر بافر محلی خود می کند

15. I/O servers are used on behalf of the database agents to perform prefetch I/O and asynchronous I/O by utilities such as backup and restore.
[ترجمه ترگمان]سرورهای من \/ O به نمایندگی از عامل های اطلاعاتی برای انجام واکشی I \/ O و غیر همزمان با استفاده از خدمات رفاهی مانند پشتیبان و بازیابی استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]سرورهای I / O از طرف عوامل پایگاه داده برای انجام I / O prefetch و I / O ناهمزمان با استفاده از ابزارهای پشتیبان و بازگرداندن استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

انتقال دادن ( داده ها از حافظه اصلی به حافظه موقت، برای دسترسی های بعدی )


کلمات دیگر: