سرزنش (شدید)، چوبکاری، بازخواست
dressing down
سرزنش (شدید)، چوبکاری، بازخواست
انگلیسی به فارسی
پانسمان کردن
انگلیسی به انگلیسی
• reprimand, rebuke
if someone gives you a dressing-down, they speak angrily to you because you have done something bad or foolish; an informal word.
if someone gives you a dressing-down, they speak angrily to you because you have done something bad or foolish; an informal word.
جملات نمونه
1. She dressed down to visit her poor relatives, so as not to offend them by a show of her wealth.
[ترجمه ترگمان]او لباس پوشید تا با بستگان فقیر خود دیدار کند تا به خاطر ثروت خود آن ها را برنجاند
[ترجمه گوگل]او برای دیدار از اقوام فقیرش لباس زده بود، تا اینکه با نشان دادن ثروتش، آنها را نادیده نگیرد
[ترجمه گوگل]او برای دیدار از اقوام فقیرش لباس زده بود، تا اینکه با نشان دادن ثروتش، آنها را نادیده نگیرد
2. He deliberately dressed down for the party.
[ترجمه ترگمان]او عمدا لباس خود را پوشید
[ترجمه گوگل]او عمدا برای حزب لباس پوشید
[ترجمه گوگل]او عمدا برای حزب لباس پوشید
3. Can you make the dress down for her young sister?
[ترجمه ترگمان]میتونی اون لباس رو واسه خواهر جوانش درست کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید لباس خود را برای خواهر جوان خود بسازید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید لباس خود را برای خواهر جوان خود بسازید؟
4. In many offices, people dress down on Fridays.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از ادارات، مردم روزه ای جمعه لباس می پوشند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از دفاتر، مردم در روز جمعه لباس می کنند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از دفاتر، مردم در روز جمعه لباس می کنند
5. More and more people are dressing down for the office these days.
[ترجمه فرحانی] این روز ها مردم بیشتر لباس غیر رسمی می پوشند برای سرکار
[ترجمه ترگمان]این روزها افراد بیشتری برای این اداره لباس می پوشند[ترجمه گوگل]این روزها بیشتر و بیشتر مردم برای دفتر کار می کنند
6. She always made a point of dressing down on her first date with a man.
[ترجمه ترگمان]همیشه برای اولین بار با یک مرد لباس می پوشید
[ترجمه گوگل]او همیشه یک لحظه با اولین مردی که با یک مرد داشت، پیراهنش را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]او همیشه یک لحظه با اولین مردی که با یک مرد داشت، پیراهنش را مرتب کرد
7. He dressed down to visit his poor friend.
[ترجمه ترگمان]لباس پوشید تا دوست بیچاره اش را ببیند
[ترجمه گوگل]او لباس خود را برای دیدار از دوست فقیرش گرفت
[ترجمه گوگل]او لباس خود را برای دیدار از دوست فقیرش گرفت
8. The sergeant dressed down the new recruits.
[ترجمه ترگمان]گروهبان تازه لباس تازه به تن کرده بود
[ترجمه گوگل]سرباز تازه کاران را پوشید
[ترجمه گوگل]سرباز تازه کاران را پوشید
9. She dresses down in baggy clothes to avoid hordes of admirers.
[ترجمه ترگمان]او لباس گشاد و گشاد به تن می کند تا از گله های of دوری کند
[ترجمه گوگل]او لباس های بامزه را می پوشاند تا از انبوهی از تحسین کنندگان اجتناب کند
[ترجمه گوگل]او لباس های بامزه را می پوشاند تا از انبوهی از تحسین کنندگان اجتناب کند
10. Can you make the dress down for me?
[ترجمه ترگمان]میتونی برام لباس درست کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید برای من لباس بپوشید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید برای من لباس بپوشید؟
11. For not obeying discipline, the soldier was dressed down by the officer.
[ترجمه ترگمان]سرباز برای اطاعت از انضباط و اطاعت از نظم یک افسر به زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]برای اطاعت از نظم، سرباز توسط افسر لباس پوشید
[ترجمه گوگل]برای اطاعت از نظم، سرباز توسط افسر لباس پوشید
12. On more than one occasion I caught senior management using our symbolic disorder to dress down young constables.
[ترجمه ترگمان]در بیش از یک مورد، من مدیریت ارشد را با استفاده از اختلال symbolic برای پوشیدن پاسبانان جوان غافلگیر کردم
[ترجمه گوگل]در بیش از یک مورد من با استفاده از اختلال نمادین خود را به مداوای ارشد گرفتم تا پیراهن جوان را بپوشانم
[ترجمه گوگل]در بیش از یک مورد من با استفاده از اختلال نمادین خود را به مداوای ارشد گرفتم تا پیراهن جوان را بپوشانم
13. She squirmed in her seat and tugged her dress down over her knees.
[ترجمه ترگمان]روی صندلیش تکانی خورد و لباس هایش را از روی زانوانش پایین کشید
[ترجمه گوگل]او در صندلی اش سوار شد و لباسش را روی زانوهایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او در صندلی اش سوار شد و لباسش را روی زانوهایش گذاشت
14. Unfortunately, it's still the case that you have to dress down to be taken seriously.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، هنوز مساله این است که شما باید لباس پوشیدن را جدی بگیرید
[ترجمه گوگل]متأسفانه، هنوز این مورد است که شما باید لباس را به طور جدی گرفته باشید
[ترجمه گوگل]متأسفانه، هنوز این مورد است که شما باید لباس را به طور جدی گرفته باشید
15. We dress down at work these days, unless we're going to a client meeting.
[ترجمه ترگمان]ما این روزها سر کار لباس می پوشم، مگر اینکه به یک ملاقات مشتری برویم
[ترجمه گوگل]در این روزها لباسهایمان را خراب می کنیم، مگر اینکه ما به جلسه مشتری می رویم
[ترجمه گوگل]در این روزها لباسهایمان را خراب می کنیم، مگر اینکه ما به جلسه مشتری می رویم
کلمات دیگر: