رجوع شود به: rocky mountain goat
mountain goat
رجوع شود به: rocky mountain goat
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: Rocky Mountain goat
بز کوهی
انگلیسی به انگلیسی
• wild goat, type of animal in the goat family
جملات نمونه
1. The ibex is a distant relative of the mountain goat.
[ترجمه ترگمان]ایبکس از بستگان دور بز کوهی است
[ترجمه گوگل]ibex یک نسل دور از بز کوهستان است
[ترجمه گوگل]ibex یک نسل دور از بز کوهستان است
2. The thick coat of the mountain goat protects it against the rigors of winter.
[ترجمه ترگمان]پوشش ضخیم بز کوهی از آن در برابر سختی های زمستان محافظت می کند
[ترجمه گوگل]کت و شلوار ضخیم از کوه کوه محافظت از آن را در برابر سختی زمستان
[ترجمه گوگل]کت و شلوار ضخیم از کوه کوه محافظت از آن را در برابر سختی زمستان
3. He's got the agility of a mountain goat.
[ترجمه ترگمان]او چابکی یک بز کوهی دارد
[ترجمه گوگل]او چابکی یک بز کوهی است
[ترجمه گوگل]او چابکی یک بز کوهی است
4. The thick coat of the mountain goat protects it against the rigours of winter.
[ترجمه ترگمان]پالتوی ضخیم بز کوهی از آن در برابر کانون winter محافظت می کند
[ترجمه گوگل]کت و شلوار ضخیم از کوه کوه محافظت از آن را در برابر سختی زمستان
[ترجمه گوگل]کت و شلوار ضخیم از کوه کوه محافظت از آن را در برابر سختی زمستان
5. The most serious enemy of the mountain goat is snow, or more precisely avalanches.
[ترجمه ترگمان]جدی ترین دشمن این بز کوهی برف یا دقیق تر بهمن است
[ترجمه گوگل]جدی ترین دشمن بز کوهی برف یا دقیق تر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]جدی ترین دشمن بز کوهی برف یا دقیق تر به نظر می رسد
6. But the mountain goat is big enough to have relatively few predators.
[ترجمه ترگمان]اما بز کوهی به اندازه کافی بزرگ است که شکارچیان نسبتا کمی داشته باشد
[ترجمه گوگل]اما بز بز کوه بزرگ به اندازه کافی بزرگ است تا شکارچیان نسبتا کم داشته باشند
[ترجمه گوگل]اما بز بز کوه بزرگ به اندازه کافی بزرگ است تا شکارچیان نسبتا کم داشته باشند
7. Nevertheless, the mountain goat maintains a tenuous but firm hold in its cruel environment, even though catastrophe is never far away.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بز کوهی، ضعیف اما محکم را در محیط ظالمانه خود حفظ می کند، با وجود اینکه این فاجعه هرگز دور از دسترس نیست
[ترجمه گوگل]با این وجود، بز کوهی در محدوده بی رحمانه خود ضعیف اما پایدار نگه می دارد، هرچند فاجعه هرگز دور از دسترس نیست
[ترجمه گوگل]با این وجود، بز کوهی در محدوده بی رحمانه خود ضعیف اما پایدار نگه می دارد، هرچند فاجعه هرگز دور از دسترس نیست
8. The thick shaggy coat of the mountain goat prepares it for the rigours of the Rocky Mountains' winter.
[ترجمه ترگمان]پوشش ضخیم و shaggy بز کوهی آن را برای the زمستان کوه های راکی آماده می کند
[ترجمه گوگل]کت شلوار ضخیم از کوه کوه آن را برای سختی های زمستان کوه های راکی آماده می کند
[ترجمه گوگل]کت شلوار ضخیم از کوه کوه آن را برای سختی های زمستان کوه های راکی آماده می کند
9. During a typical summer's day, a mountain goat may travel around a kilometre in search of food.
[ترجمه ترگمان]در طول روز یک تابستان معمولی، بز کوهی ممکن است در اطراف یک کیلومتر در جستجوی غذا حرکت کند
[ترجمه گوگل]در طی یک روز تابستان معمولی، یک بز کوهی ممکن است در فاصله یک کیلومتری در جستجوی غذا سفر کند
[ترجمه گوگل]در طی یک روز تابستان معمولی، یک بز کوهی ممکن است در فاصله یک کیلومتری در جستجوی غذا سفر کند
10. Black pepper mountain goat meat. Very tough.
[ترجمه ترگمان]گوشت بز سیاه فلفل خیلی سخت
[ترجمه گوگل]فلفل سیاه گوشت کوهی کوهی خیلی سرسخت
[ترجمه گوگل]فلفل سیاه گوشت کوهی کوهی خیلی سرسخت
11. Snow is not always a disadvantage to a mountain goat.
[ترجمه ترگمان]برف همیشه یک عیب بز کوهی نیست
[ترجمه گوگل]برف همیشه یک نقطه ضعف برای بز کوهی نیست
[ترجمه گوگل]برف همیشه یک نقطه ضعف برای بز کوهی نیست
12. A mountain goat ─ we let out a sigh of relief.
[ترجمه ترگمان]یک بز کوهی از آسودگی آهی کشید
[ترجمه گوگل]یک کوه کوهی - ما یک آه از امدادرسانیم
[ترجمه گوگل]یک کوه کوهی - ما یک آه از امدادرسانیم
13. This ability to live off poor vegetation is likely to have been crucial in the evolution of the mountain goat.
[ترجمه ترگمان]این توانایی برای زندگی کردن گیاهان فقیر به احتمال زیاد در تکامل بز کوهی حیاتی است
[ترجمه گوگل]این توانایی برای زندگی کردن با پوشش گیاهی ضعیف، احتمالا در تکامل کوه کوهستانی بسیار مهم بوده است
[ترجمه گوگل]این توانایی برای زندگی کردن با پوشش گیاهی ضعیف، احتمالا در تکامل کوه کوهستانی بسیار مهم بوده است
14. These have several compartments - four in the case of the mountain goat.
[ترجمه ترگمان]این ها چندین بخش دارد - چهار قسمت در مورد بز کوهی
[ترجمه گوگل]این ها دارای چند بخش هستند - چهار مورد در مورد بز کوهی
[ترجمه گوگل]این ها دارای چند بخش هستند - چهار مورد در مورد بز کوهی
کلمات دیگر: