کلمه جو
صفحه اصلی

come in for


به دست آوردن، واجد شرایط شدن

انگلیسی به فارسی

واجد شرایط شدن


برای


انگلیسی به انگلیسی

• receive; be subject to, be the object of (e.g., "the actor came in for a lot of criticism")

مترادف و متضاد

be eligible for something, be subjected to


Synonyms: acquire, bear brunt, endure, get, receive, suffer


جملات نمونه

1. The plans have already come in for fierce criticism in many quarters of the country.
[ترجمه ترگمان]این طرح ها برای انتقاد شدید در بسیاری از مناطق کشور به دست آمده است
[ترجمه گوگل]این برنامه ها در حال حاضر برای انتقاد شدید در بسیاری از مناطق کشور آمده است

2. Do you want to come in for a cup of tea?
[ترجمه ترگمان]می خو ای بیای تو یه فن جون چای بخوریم؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید برای یک فنجان چای بیاورید؟

3. The government's economic policies have come in for a lot of criticism.
[ترجمه ترگمان]سیاست های اقتصادی دولت برای بسیاری از انتقادات صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]سیاست های اقتصادی دولت برای بسیاری از انتقادات مطرح شده است

4. Will you come in for a while?
[ترجمه ترگمان]میشه یه مدت بیای تو؟
[ترجمه گوگل]آیا برای مدتی وارد می شوید؟

5. The government has come in for severe criticism from all sides.
[ترجمه ترگمان]دولت برای انتقاد شدید از همه طرفین وارد عمل شده است
[ترجمه گوگل]دولت برای انتقاد شدید از همه طرفها آمده است

6. Can you come in for the X-rays on Friday?
[ترجمه ترگمان]می توانی جمعه با اشعه ایکس بیایی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید در روز جمعه برای اشعه ایکس وارد شوید؟

7. The government has come in for fierce criticism over its handling of this affair.
[ترجمه ترگمان]دولت برای انتقاد شدید از رسیدگی به این موضوع وارد عمل شده است
[ترجمه گوگل]دولت برای انتقاد شدید در مورد دست زدن به این موضوع وارد شده است

8. The move, reportedly the President's idea, has come in for a lot of criticism.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، این حرکت باعث انتقادات زیادی شده است
[ترجمه گوگل]این حرکت، به نظر می رسد ایده رئیس جمهور، برای بسیاری از انتقادات مطرح شده است

9. The Government'seconomic policies have come in for much criticism in the newspapers.
[ترجمه ترگمان]سیاست های دولت seconomic برای بسیاری از روزنامه ها مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]سیاست های اقتصادی دولت در روزنامه ها برای انتقاد بسیار مطرح شده است

10. The director has come in for a lot of criticism over his handling of the affair.
[ترجمه ترگمان]مدیر مسئول بسیاری از انتقادات خود را نسبت به رسیدگی به این موضوع مورد انتقاد قرار داده است
[ترجمه گوگل]این کارگردان برای انتقاد بسیار از رفتار او با این موضوع انتقاد کرده است

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. He will probably come in for a good sum of money when his uncle dies.
[ترجمه ترگمان]شاید وقتی شوهر خاله اش بمیرد، پول خوبی برای پول خواهد آورد
[ترجمه گوگل]او احتمالا در زمانی که عمویش می میرد، مبلغ خوبی از پول می آورد

13. I come in for me rosin and you're lying on the ground.
[ترجمه ترگمان]من come rosin و شما روی زمین دراز کشیده بودید
[ترجمه گوگل]من برایم آشنا می شوم و شما در زمین دروغ می گویید

14. The touch judges come in for some even more serious verbals.
[ترجمه ترگمان]The که دست به دست هم می دهند، verbals جدی تر می شوند
[ترجمه گوگل]قضات لمس برای بعضی از نسخه های حتی جدی تر آمده اند

15. He's come in for a lot of criticism, most of it completely undeserved.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر انتقادات زیادی به اینجا آمده است، که اکثر آن ها به طور کامل تعصب نشان می دهند
[ترجمه گوگل]او برای بسیاری از انتقادات وارد شده است، اکثر آن کاملا از دست داده است

پیشنهاد کاربران

به دست آوردن [ارث، سود]
هدف قرار گرفتن [انتقاد، ملامت، ستایش. . . ]


کلمات دیگر: