mousepad

در ساختار اجتماعی دوره هخامنشیان به خاندان، ویس می گفتند و به بزرگ خاندان ویس پَت می گفتند، خانواده را مان و بزرگ خانواده را مانه پَت می گفتند قبیله را زنتو و بزرگ قبیله را زنتو پت می گفتند. باتوجه به اینکه تبدیل شدن حرف دال به ت در فارسی پهلوی امری معمول بوده ( مثل دات، پاتَکان و بخشیتن که به ترتیب همان داد، پادگان و بخشیدن هستند ) شکل دیگر ویس پَت برای نمونه، ویس پَد ( ویس پاد یا پاد ویس ) است. Pad مفهوم حفاظ را دارد نه مفهوم پوشش یا چیزی که اشیاء را روی آن قرار دهند پس mouse pad یعنی حفاظ موش نه زیره ی موش بنابر این پادزهر یعنی چیزی که از فرد در برابر اثر زهر محافظت می کند نه یعنی متضاد زهر، چه آنکه گاهی پادزهر خودش نوعی زهری ضعیف است و متضاد زهر نیست. در فارسی پیش وند های ضدیت ساز دُش و اَن ( اَ ) هستند و وَند پاد ( پَد شکل کوتاه شده پاد است ) که هم می تواند پیشوند باشد ( پادگان، پادزهر و . . . ) هم می تواند پسوند باشد ( زنتو پد، مانه پد، ویس پد ) معنی محافظ را می دهد نه متضاد. بنابر توضیحاتی که گفتم پَد یک وند فارسی است و نیاز به معادل ندارد پس بهترین معادل برای mouse pad ، موش پد یا موش پاد است. همچنین از نظر من نباید پیشوند پا ( پِی ) را با پاد یکی دانست، اگرچه هردو از یک ریشه هستند اما پا ( پی ) به معنی مقابل و پاد به معنی محافظ است برای مثال پاسخ یعنی سخن متقابل نه سخن حفظ کننده بنابر این عقیده که پاسخ مخفف پادسخ بوده اشتباه است و همان پاسخ درست است.