ملالت انگیزى، حالت دلتنگى اور
dreariness
ملالت انگیزى، حالت دلتنگى اور
انگلیسی به فارسی
آرامش
انگلیسی به انگلیسی
• sadness, depressiveness; gloominess, drabness; tediousness
جملات نمونه
1. She hated the dreariness of her everyday life.
[ترجمه ترگمان]از این زندگی روزمره بیزار بود
[ترجمه گوگل]او از آرامش زندگی روزمره خود متنفر بود
[ترجمه گوگل]او از آرامش زندگی روزمره خود متنفر بود
2. Doleful dreariness? Face alone loneliness what to kind of mentality should have?
[ترجمه ترگمان]آیا در آن خانه به سر می برد؟ به تنهایی صورت پنیری را احساس کنی که چه چیزی باید داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]آرامش روحی به تنهایی تنهایی تنهایی چه چیزی به نوع ذهنیت باید داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]آرامش روحی به تنهایی تنهایی تنهایی چه چیزی به نوع ذهنیت باید داشته باشد؟
3. Murk, dreariness in the hushed manor house; flies asleep on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]در آن خانه اربابی که در آن خانه اربابی خاموش بود، به خواب می رفت مگس ها روی سقف خوابیده بودند
[ترجمه گوگل]مروک، آرامش در منزل متعصب؛ پرواز می کند در سقف خواب
[ترجمه گوگل]مروک، آرامش در منزل متعصب؛ پرواز می کند در سقف خواب
4. Theand dreariness of the prospect before us reconciles us to the stillness of the grave.
[ترجمه ترگمان]پیش از این که ما را به سکوت قبر بکشاند، از این منظره لذت می برد
[ترجمه گوگل]آرامش و آرامش چشم انداز پیش از ما ما را به سکوت قبر ترغیب می کند
[ترجمه گوگل]آرامش و آرامش چشم انداز پیش از ما ما را به سکوت قبر ترغیب می کند
5. Does depressed disease have much dreariness?
[ترجمه ترگمان]آیا این بیماری افسرده بسیار ملال آور است؟
[ترجمه گوگل]آیا بیماری افسرده بسیار آرام است؟
[ترجمه گوگل]آیا بیماری افسرده بسیار آرام است؟
6. The world will have new dreariness for her without her love one.
[ترجمه ترگمان]این دنیا بی آن که دوستش داشته باشد، زندگی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جهان بدون حسادت به او عشق جدیدی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]جهان بدون حسادت به او عشق جدیدی خواهد داشت
7. Uprear outstanding poverty of an oasis Peng is dreariness.
[ترجمه ترگمان]فقر برجسته یک واحه پریشان کننده است
[ترجمه گوگل]Uprear فقر برجسته از یک واسط پنگ است آرامش
[ترجمه گوگل]Uprear فقر برجسته از یک واسط پنگ است آرامش
8. He knew how the darkness and dreariness of winter always got me down.
[ترجمه ترگمان]می دانست که تاریکی و زندگی زمستان چقدر مرا از پا در می آورد
[ترجمه گوگل]او می دانست که چرا تاریکی و آرامش زمستان من را همیشه پایین آورد
[ترجمه گوگل]او می دانست که چرا تاریکی و آرامش زمستان من را همیشه پایین آورد
9. The charm of life was gone; dreariness left.
[ترجمه ترگمان]فریبندگی زندگی از بین رفته بود، و از آن بیرون رفته بود
[ترجمه گوگل]جذابیت زندگی رفته بود؛ آرامش چپ
[ترجمه گوگل]جذابیت زندگی رفته بود؛ آرامش چپ
10. This dreariness is the beginning and also the source of another pursuit.
[ترجمه ترگمان]این بیرون بودن همان آغاز و همچنین منبع یک تعقیب دیگر است
[ترجمه گوگل]این آرامش آغاز و همچنین منبع دیگری از تعقیب است
[ترجمه گوگل]این آرامش آغاز و همچنین منبع دیگری از تعقیب است
11. Or have I been seen so many mankind dreariness and coldness?
[ترجمه ترگمان]یا من در میان این همه نوع بشر سرد و سرد دیده بودم؟
[ترجمه گوگل]یا من آرامش و سرماخوردگی بسیاری را دیده ام؟
[ترجمه گوگل]یا من آرامش و سرماخوردگی بسیاری را دیده ام؟
12. There in the melancholy, in the dreariness, Bertha found a bitter fascination.
[ترجمه ترگمان]در این میان، در این dreariness، بر تا افسون تلخی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]Bertha در ماندگی، در آرامش، در بر داشت شگفت انگیز تلخ
[ترجمه گوگل]Bertha در ماندگی، در آرامش، در بر داشت شگفت انگیز تلخ
13. Abrupt an idea that had a kind of dreariness how to do?
[ترجمه ترگمان]با این اندیشه که چه باید بکند؟
[ترجمه گوگل]یک تصادف یک ایده که تا به حال نوعی آرامش چگونه انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]یک تصادف یک ایده که تا به حال نوعی آرامش چگونه انجام دهید؟
14. Centenary war: dusk earth in sunset, a sough grass land with a sort of dreariness and a great centenary war to begin.
[ترجمه ترگمان]جنگ ستارگان در غروب آفتاب در غروب آفتاب غروب کرد، زمینی پر از علف و جنگی بزرگ با نوعی زندگی طولانی و جنگی بزرگ برای آغاز
[ترجمه گوگل]جنگ هزار ساله: زمین غول آسا در غروب خورشید، یک زمین علفی خاکستری با نوعی آرامش و یک جنگ بزرگ سالهای متمادی آغاز می شود
[ترجمه گوگل]جنگ هزار ساله: زمین غول آسا در غروب خورشید، یک زمین علفی خاکستری با نوعی آرامش و یک جنگ بزرگ سالهای متمادی آغاز می شود
پیشنهاد کاربران
غم انگیزی، اندوه باری، ملالت باری، کسالت باری، کسل کنندگی، یکنواختی، بی روحی
کلمات دیگر: