1. Investors ranked South Korea high among Asian nations.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران کره جنوبی را در میان کشورهای آسیایی قرار دادند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران در میان کشورهای آسیایی رتبه کره جنوبی را دارند
2. South Korea went forward into the next round of the World Cup.
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی به دور بعدی جام جهانی راه یافت
[ترجمه گوگل]کره جنوبی به دور بعد جام جهانی رفت
3. South Korea duly qualified for the finals when they beat Italy 6?
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی در زمانی که تیم ایتالیا را ۶ شکست داد، صلاحیت این مسابقات را کسب کرد؟
[ترجمه گوگل]کره جنوبی در صورتی که در ضربات پنالتی ایتالیا 6 شکست خورد
4. He believes the two parts of north and south Korea will reunite sooner or later.
[ترجمه ترگمان]او معتقد است که دو بخش از کره شمالی و جنوبی دیر یا زود به یکدیگر ملحق خواهند شد
[ترجمه گوگل]او معتقد است که دو بخش شمال و جنوب کره، زودتر یا بعدا دوباره متحد خواهند شد
5. The United States is a close ally of South Korea.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده متحد نزدیک کره شمالی است
[ترجمه گوگل]ایالات متحده یک متحد نزدیک کره جنوبی است
6. Vietnam restored diplomatic relations with South Korea on December 2
[ترجمه ترگمان]ویتنام در ۲ دسامبر روابط دیپلماتیک خود را با کره جنوبی برقرار کرد
[ترجمه گوگل]ویتنام در تاریخ 2 دسامبر، روابط دیپلماتیک با کره جنوبی را بازسازی کرد
7. Jae Min's parents are immigrants from South Korea.
[ترجمه ترگمان]والدین جائه مین مهاجران کره جنوبی هستند
[ترجمه گوگل]پدر و مادر جیم مین از کره جنوبی مهاجر هستند
8. He was the most tenacious politician in South Korea.
[ترجمه ترگمان]او the سیاست مدار در کره جنوبی بود
[ترجمه گوگل]او سخت ترین سیاستمدار در کره جنوبی بود
9. North and South Korea signed an accord calling for peaceful coexistence.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی و کره جنوبی توافق نامه ای را امضا کردند که خواستار هم زیستی مسالمت آمیز بود
[ترجمه گوگل]کره شمالی و کره جنوبی یک توافق نامه خواستار همزیستی صلح آمیز بودند
10. South Korea and Japan have signed an important trade agreement.
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی و ژاپن یک توافقنامه تجاری مهم را امضا کرده اند
[ترجمه گوگل]کره جنوبی و ژاپن توافقنامه مهم تجاری امضا کرده اند
11. India had to struggle to beat defending champions South Korea 2-0.
[ترجمه ترگمان]هند باید تلاش می کرد تا مدافع قهرمانی خود در برابر کره جنوبی را ۲ بر ۰ شکست دهد
[ترجمه گوگل]هند باید تلاش کند تا قهرمانان قهرمانی کره جنوبی 2-0 را شکست دهد
12. The dolls, mostly made in Japan and South Korea, look realistic and cuddly and big eyes.
[ترجمه ترگمان]این عروسک های که اغلب در ژاپن و کره جنوبی ساخته شده اند به چشمان realistic و cuddly و big نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]عروسک ها که عمدتا در ژاپن و کره جنوبی ساخته می شوند، چشم های واقعی و پرطرفدار و بزرگ را نگاه می کنند
13. Perhaps the major stumbling block to reunification is the military presence in South Korea.
[ترجمه ترگمان]شاید بزرگ ترین مانع برای اتحاد مجدد حضور نظامی در کره جنوبی باشد
[ترجمه گوگل]شاید بزرگترین مانع متضاد، حضور نظامی در کره جنوبی باشد
14. It has called the typhoon the worst natural disaster in South Korea in many years.
[ترجمه ترگمان]این فاجعه، بدترین فاجعه طبیعی در کره جنوبی را در سال های زیادی فرا گرفته است
[ترجمه گوگل]این طوفان در سال های اخیر بدترین فاجعه طبیعی در کره جنوبی را نامیده است