سختی
rigidness
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• hardness, stiffness, inflexibility; strictness, severity, stringency
جملات نمونه
1. The comparison shows that the rigidness and integrity of the bridge are strengthened and the dynamic performance is better.
[ترجمه ترگمان]مقایسه نشان می دهد که یکپارچگی و یکپارچگی پل تقویت شده و عملکرد دینامیکی بهتر است
[ترجمه گوگل]این مقایسه نشان می دهد که سفتی و یکپارچگی پل تقویت شده و عملکرد پویا بهتر است
[ترجمه گوگل]این مقایسه نشان می دهد که سفتی و یکپارچگی پل تقویت شده و عملکرد پویا بهتر است
2. However, due to the high crystallinity, rigidness and roughness of ramie fiber, it had strong prickle.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توجه به میزان تبلور، rigidness و زبری الیاف ramie، این ماده به شدت مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به بلورینگی بالا، سختی و زبری فیبر رامی، آن دارای خراش قوی بود
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به بلورینگی بالا، سختی و زبری فیبر رامی، آن دارای خراش قوی بود
3. It took months before his rigidness gave way and he was able to let the emotions inside him pass through his arms to encircle me .
[ترجمه ترگمان]ماه ها طول کشید تا rigidness به راه افتاد و او توانست احساسات درون او را از میان بازوانش آزاد کند تا مرا به دور حلقه کند
[ترجمه گوگل]چند ماه قبل از اینکه سختی خود را از دست داد، ماهها طول کشید و توانست احساسات را درون خود از بین ببرد و به من محاصره کند
[ترجمه گوگل]چند ماه قبل از اینکه سختی خود را از دست داد، ماهها طول کشید و توانست احساسات را درون خود از بین ببرد و به من محاصره کند
4. However, overdependence on tradition will result in rigidness and loss of enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]با این حال، overdependence بر سنت منجر به rigidness و از دست دادن شور و شوق خواهد شد
[ترجمه گوگل]با این حال، وابستگی بیش از حد به سنت، منجر به سفتی و از دست دادن اشتیاق می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، وابستگی بیش از حد به سنت، منجر به سفتی و از دست دادن اشتیاق می شود
5. The material of Diffuser is POM, which is changed from fiberglas, improve the capacity of anti-abrasive and the rigidness.
[ترجمه ترگمان]مواد of که از fiberglas استفاده می شود، ظرفیت ضد ساینده و the را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]ماده Diffuser POM است که از فایبر گلاس تغییر یافته است، ظرفیت ضد ساینده و سفتی را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]ماده Diffuser POM است که از فایبر گلاس تغییر یافته است، ظرفیت ضد ساینده و سفتی را بهبود می بخشد
6. By observation and analysis of the test data, changing the plate steel endshield of motor into the disc iron one can improve the rigidness of endshield, and reduce the axial vibration of motor.
[ترجمه ترگمان]با مشاهده و تجزیه و تحلیل داده های تست، تغییر زاویه فولاد plate موتور به میله آهن دیسک می تواند the of را بهبود بخشد و لرزش محوری موتور را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]با مشاهده و تجزیه و تحلیل داده های آزمایشی، تغییر صفحه فولاد از فولاد موتور به دیسک آهن می تواند سفتی سطح بیرونی را بهبود بخشد و ارتعاش محوری موتور را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]با مشاهده و تجزیه و تحلیل داده های آزمایشی، تغییر صفحه فولاد از فولاد موتور به دیسک آهن می تواند سفتی سطح بیرونی را بهبود بخشد و ارتعاش محوری موتور را کاهش دهد
7. For the sleeve bearing motor, the clearance between bearing and bush should be controlled and the rigidness of supporting should be strengthened.
[ترجمه ترگمان]برای موتور حمل و نقل آستین، پاک سازی بین دوش و بوته باید کنترل شود و rigidness پشتیبان باید تقویت شود
[ترجمه گوگل]برای موتور تحمل آستین، فاصله بین بلبرینگ و بوش باید کنترل شود و سختی پشتیبانی باید تقویت شود
[ترجمه گوگل]برای موتور تحمل آستین، فاصله بین بلبرینگ و بوش باید کنترل شود و سختی پشتیبانی باید تقویت شود
8. The motorcycle is equipped with double-telescopic front fork, which increases the rigidness of front fork and the high-speed handle stability.
[ترجمه ترگمان]این موتور مجهز به چنگال دو تلسکوپی دوبل می باشد که سطح fork جلویی و پایداری کنترل سرعت بالا را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این موتورسیکلت با چنگال جلو دو تلسکوپی مجهز شده است که باعث افزایش سختی چنگال جلو و ثبات دسته با سرعت بالا می شود
[ترجمه گوگل]این موتورسیکلت با چنگال جلو دو تلسکوپی مجهز شده است که باعث افزایش سختی چنگال جلو و ثبات دسته با سرعت بالا می شود
9. There are two advantages for ladder-type aluminum container, one is enhancing containers rigidness, another is making the ladders become the more the nice-looking after anode oxygenation coloring up.
[ترجمه ترگمان]دو مزیت برای ظرف آلومینیومی نوع نردبانی وجود دارد که یکی از آن ها rigidness containers است که یکی دیگر از آن ها نردبان را تبدیل به the می کند که بعد از رنگ کردن رنگ آند، جذاب تر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]دو نوع مزیت برای مخزن آلومینیومی نردبان وجود دارد: یکی از آنها افزایش سفتی ظروف است، یکی دیگر از ساختن نردبان ها، رنگ آمیزی بیشتر از اکسیژن آندها است
[ترجمه گوگل]دو نوع مزیت برای مخزن آلومینیومی نردبان وجود دارد: یکی از آنها افزایش سفتی ظروف است، یکی دیگر از ساختن نردبان ها، رنگ آمیزی بیشتر از اکسیژن آندها است
10. The fuselage is made of steel and dealed through limitation, guaranteeing its fuselage's good rigidness, not transformed easily.
[ترجمه ترگمان]بدنه هواپیما از فولاد ساخته شده است و از طریق محدودیت ایجاد می شود و بدنه هواپیمای آن را تضمین می کند و به راحتی تغییر نمی کند
[ترجمه گوگل]بدنه بدنه از فولاد ساخته شده و از طریق محدودیت محسوب می شود و تضعیف سختی بدنه آن را آسان می کند
[ترجمه گوگل]بدنه بدنه از فولاد ساخته شده و از طریق محدودیت محسوب می شود و تضعیف سختی بدنه آن را آسان می کند
11. Several beginning dimensionless latent values of different elastic bearing beams are worked out. Especially, some latent value tables of some beams with different elastic rigidness are given.
[ترجمه ترگمان]چندین مقدار پنهانی بدون بعد بدون بعد از تیره ای دارای مدول الاستیک مختلف انجام می شود به خصوص، برخی جداول ارزش پنهان برخی از تیرها با rigidness های الاستیک مختلف ارایه شده است
[ترجمه گوگل]چندین مقادیر غیرمستقیم پرتوهای مختلف کششی الاستیسیته چندگانه ایجاد شده است به ویژه، برخی از جداول ارزش نهایی برخی از پرتوها با سفتی الاستیسیته مختلف داده شده است
[ترجمه گوگل]چندین مقادیر غیرمستقیم پرتوهای مختلف کششی الاستیسیته چندگانه ایجاد شده است به ویژه، برخی از جداول ارزش نهایی برخی از پرتوها با سفتی الاستیسیته مختلف داده شده است
12. The above mentioned teaching model of spiral rising can be used to avoid rigidness in teaching.
[ترجمه ترگمان]از مدل یاد شده در بالا برای جلوگیری از rigidness در تدریس استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مدل آموزش بالا بردن مارپیچ می تواند برای جلوگیری از سفتی در آموزش استفاده شود
[ترجمه گوگل]مدل آموزش بالا بردن مارپیچ می تواند برای جلوگیری از سفتی در آموزش استفاده شود
13. Based on 'reduced section', the thesis develops a method to rectify the strength and rigidness of the main bearing components in which an example is illustrated.
[ترجمه ترگمان]براساس بخش کاهش یافته، این پایان نامه روشی برای اصلاح توان و rigidness مولفه های اصلی یاتاقان را ایجاد می کند که در آن یک مثال نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس بخش کاهش یافته، این پایان نامه یک روش برای اصلاح قدرت و سختی اجزای اصلی تحمل کننده که در آن یک مثال نشان داده شده است، ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس بخش کاهش یافته، این پایان نامه یک روش برای اصلاح قدرت و سختی اجزای اصلی تحمل کننده که در آن یک مثال نشان داده شده است، ایجاد می شود
14. By comparing static and kinetic rigidity with some examples, measures of raising the kinetic rigidness of tools are suggested.
[ترجمه ترگمان]با مقایسه سختی ایستایی و جنبشی با چند مثال، معیارهای بالا بردن the حرکتی ابزار پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]با مقایسه استحکام استاتیک و سینتیک با برخی از نمونه ها، اندازه گیری سیستیک سینتیک ابزارها پیشنهاد می شود
[ترجمه گوگل]با مقایسه استحکام استاتیک و سینتیک با برخی از نمونه ها، اندازه گیری سیستیک سینتیک ابزارها پیشنهاد می شود
پیشنهاد کاربران
سختی
انعطاف ناپذیری
انعطاف ناپذیری
کلمات دیگر: